تبیان، دستیار زندگی
حسین قوللر آغاسی (به معنی سرور همه) پایه گذار شیوه ای نوین در نقاشی قهوه خانه ای بود. او خیال پردازی را همراه با واقعیت از وقایع مذهبی، ملی، قهرمانی و حماسی بر پرده های رنگ و روغن آمیخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قوللر آغاسی و خیالی نقاشی


حسین قوللر آغاسی (به معنی سرور همه) پایه گذار شیوه ای نوین در نقاشی قهوه خانه ای بود. او خیال پردازی را همراه با واقعیت از وقایع مذهبی، ملی، قهرمانی و حماسی بر پرده های رنگ و روغن آمیخت.

قوللر آغاسی و خیالی نقاشی

پدرش علیرضا قوللر آغاسی نیز هنرمند بود. نقاش قلمدان بود كه این شیوه در دوره صفویه رایج شده بود و روی كاشی نقش می زد. دوست حسین، محمد مدبر بود.

حسین در نوجوانی بر كاشی نقاشی ها می زد و با امضای: «عمل حسین بن علیرضا» به یادگار می گذاشت. در همان ایام نوجوانی اش بود كه محمد مدبر كه همسال او بود به كارگاه كاشیگری استاد علیرضا قوللر آغاسی آمد و بدین سان یك عمر دوستی پرثمر میان حسین قوللر آغاسی و محمد مدبر شكل گرفت.

حسین قوللر آغاسی تجربه نخستش در حوزه قهوه خانه را به سفارش یك قهوه چی به نام مشهدی صفر اسكندریان به تصویر كشید. پرده هایی كه توسط «مرشد محمد» نقال از داستان های شاهنامه و كربلانقل می شد را در قهوه خانه مشهدی صفر در میدان سید اسماعیل می كشید.

او بنیانگذار شیوه «خیالی نقاشی» بود. که در واقع همان نقاشی خیالیسازی یا نقاشی قهوه خانه ای است.

نقاشی قهوه خانه پدیده ای نوظهور در تاریخ نقاشی این دیار بود كه همراه با حفظ تمامی ارزش های منطقی هنر مذهبی و سنتی ایران، به ضرورت نیاز و خواست مردم و به پاس احترام به باورهای مردم متولد شد. مردمی كه شمایل مقدس امامان بزرگوارشان، تصاویر حماسه های جانبازی و ایثار پیشوایان دینی شان را، نه به دلیل آذین و نقش و نگاری، كه به دلیل حرمت ایمانشان و برآوردن نذر و نیازشان می خواستند. مردمی كه در راستای گذر زمان، یلان و آزادگان شاهنامه حكیم توس را از خیال به نقش می طلبیدند.

نقاشی قهوه خانه را از لحاظ موضوع كلی آنها می توان به دو دسته تقسیم كرد:

نقاشی های مذهبی و نقاشی های غیرمذهبی.

نقاشی های مذهبی مجموعه ای از نمایی از پیشوایان و بزرگان دین و مذهب و صحنه هایی از جنگ ها و نبردهای معروف پیامبر اسلام(ص) و حضرت امیرالمومنین(ع) و وقایع كربلارا دربر می گیرد.

نقاشی های غیرمذهبی مجموعه ای بزرگ از داستان های رزمی و بزمی ایرانی را شامل می شود كه حاوی رخدادهای افسانه ای، حماسی، تاریخی و چهره هایی از شاهان و قهرمانان شاهنامه و صحنه هایی از میدان های نبرد و عرصه های عشق ورزی و دلدادگی قهرمانان و بزم گاه های پادشاهان است.

حسین قوللر آغاسی می گوید: روزی كه من و محمد مدبر و سایرین به این نقاشی جان دادیم، اصلا فكر رقابت و چشم و هم چشمی با نقاشان تحصیلكرده و از فرنگ برگشته درسرمان نبود. همه از سر ساختمان ها، از كنار كوره های كاشی پزی و از سنگ تراشی ها آمده بودیم، عقل و ذوقمان را روی هم گذاشته بودیم، هركه هنری داشت به كار می گرفت. یكی اسلیمی خوب بلد بود، یكی خوب رنگ می ساخت، یكی صورت خوب می ساخت... برای ما مهم بود كه مردم، كارمان را بپسندند و قبولمان كنند. قهوه چی ها هم كمك كردند، چای و دیزی مان را به راه انداختند، خرج زندگی زن و بچه هایمان را دادند، ما هم كار كردیم.

قوللر آغاسی یكی از دو تن بنیانگذاران شیوه خیالی نقاشی سنتی معروف به نقاشی قهوه خانه بود. او در نقش پردازی حماسه سازان و مذهبی و رمز قهرمان سازی با رنگ روغن و بهره گیری از واقعیات و انباشته های ذهن و خیال چیرگی و مهارت برجسته ای نشان داده است.

وی داستان های واقعی را بر اساس خیال ذهن نقش می كرد. از ناتورالیسم دوری می كرد و بین شیوه كارش با طبیعت گرا تفاوت قائل بود. در جایی گفته: «از همان اول از طبیعت سازی پرهیز كردیم. كتابی كه نخوانده بودیم! دنیا را هم كه نگشته بودیم! مداحی نوحه خوانده بود، آقایی منبر رفته بود، نقالی شاهنامه نقل كرده بود. ما هم چیزهایی در خیالمان پروردیم و جرات كردیم و نقش این خیال را آشكار ساختیم. اگر ما طبیعت سازی می كردیم، اگر اصول را رعایت می كردیم كه جایمان در قهوه خانه نبود. نقاش مردم كه نمی شدیم.»

وی در میان رنگ ها، رنگ های تلخ و تیره خصوصا رنگ قهوه ای را بیش از رنگ های دیگر دوست داشت. در پس زمینه نقاشی های تابلوهایش این رنگ ها به خوبی نمایان است. وی از پیشگامان نقاشی قهوه خانه ای به شمار می آمد. از آثار او، تیر زدن رستم به سینه اشكبوس است كه اشكبوس چكمه سنگینی به پا كرده و قدرت حركت ندارد. در این تصویر هیكل او بیش از جثه اسب خود تصویر شده است.

قوللر آغاسی و خیالی نقاشی

حسین قوللر آغاسی می گوید: روزی كه من و محمد مدبر و سایرین به این نقاشی جان دادیم، اصلا فكر رقابت و چشم و هم چشمی با نقاشان تحصیلكرده و از فرنگ برگشته درسرمان نبود. همه از سر ساختمان ها، از كنار كوره های كاشی پزی و از سنگ تراشی ها آمده بودیم، عقل و ذوقمان را روی هم گذاشته بودیم، هركه هنری داشت به كار می گرفت. یكی اسلیمی خوب بلد بود، یكی خوب رنگ می ساخت، یكی صورت خوب می ساخت... برای ما مهم بود كه مردم، كارمان را بپسندند و قبولمان كنند. قهوه چی ها هم كمك كردند، چای و دیزی مان را به راه انداختند، خرج زندگی زن و بچه هایمان را دادند، ما هم كار كردیم.

قصه نقاشی قهوه خانه ای از این قرار است كه «مرشد محمد»، نقال صاحب نام قهوه خانه ها، روزی با صدای خفه اش مرگ سهراب را فریاد می كشید و از سردلتنگی و غم، دست بر زانو می كوبید، حسین قوللر به میان جمع می آید و با فریاد می گوید: مردم! من فردا حكایت مرگ سهراب را برتن دیوار خواهم كشید.

نخستین و مهم ترین خصلت نقاشی قهوه خانه ای دراندیشه ها و معیارهای مشتركی است كه به طور نانوشته درمیان همه هنرمندان این نوع از نقاشی جاری است.

مهمترین آثار وی نبرد رستم و اشكبوس، رستم و سهراب، گرفتار شدن خاقان چین به كمند رستم، مصیبت كربلاو كشته شدن دیو سفید به دست رستم است.

به گفته قوللر آغاسی «برای ما مهم بود كه مردم، كارمان را بپسندند و قبولمان كنند. قهوه چی ها هم كمك كردند، چای و دیزی مان را به راه انداختند، خرج زندگی زن و بچه هایمان را دادند، ما هم كار كردیم.»

حسین قوللر آغاسی هنرمندی اهل دل بود كه زندگی را به سختی می گذراند. زاده تهران بود، در آذر ماه 1345 از دنیا رفت. شاگردان بسیاری تربیت كرد. تحولی در دنیای نقاشی قهوه خانه ایجاد كرد كه بعدها نمونه های آن در آثار عباس بلوكی فر و حسن اسماعیل زاده و منصور وفایی پدیدار شد.

فراوری: سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

روزنامه ایران

روزنامه کیهان