تبیان، دستیار زندگی
از دیرباز در شهر قزوین‌ و بخشهای‌ گسترده‌ آن‌ بافتن‌ گلیم‌، جاجیم‌، قالی‌ و قالیچه‌ رواج‌داشته‌ و زنان‌ و مردان‌ ایلات‌ و عشایر این‌ منطقه‌ تاریخی‌ روزهای‌ فراغت‌ خود را به‌ بافتن‌فرش‌ اختصاص‌ میدادند. هنوز هم‌ در تمامی‌ روستاها بافتن‌ گلیم‌ و جاجیم‌ كما
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرش قزوین


از دیرباز در شهر قزوین‌ و بخشهای‌ گسترده‌ آن‌ بافتن‌ گلیم‌، جاجیم‌، قالی‌ و قالیچه‌ رواج‌داشته‌ و زنان‌ و مردان‌ ایلات‌ و عشایر این‌ منطقه‌ تاریخی‌ روزهای‌ فراغت‌ خود را به‌ بافتن‌فرش‌ اختصاص‌ میدادند. هنوز هم‌ در تمامی‌ روستاها بافتن‌ گلیم‌ و جاجیم‌ كمابیش‌ رواج‌ داردو جزو آئین‌ و عادات‌ مردم‌ روستانشین‌ است‌.


فرش قزوین

فرشهایی که در شهر بافته می‌شد دارای سبک خاصی نبودند و اغلب نقشه‌های مرغوبی را که متداول و مشتری‌پسند بود، به کار می‌بردند. مانند نقشه‌های شاه عباسی، لچک ترنج، حاج خانمی، ظل السلطانی. رویهمرفته فرشهای قزوین ریزباف، برشته و خوش‌قماش، دارای رنگهای ثابت و نقشه‌های ممتاز بود و در رجشمار 35 تا 80 ریشه هم کار کرده‌اند.

برخی از پژوهشگران از جمله آقای تورج ژوله سابقه فرش بافی در قزوین را بیش از 400 سال دانسته و حتی نمونه دارهایی به نام دارکول که مربوط به آغاز دوره نوسنگی و یکجانشینی می‌باشد در برخی از روستانهای استان مانند روستای اورنه (شهرستان تاکستان – ضیاء آباد) مشاهده شده است.

در زمان صفویه و در مقطعی که قزوین به عنوان پایتخت ایران انتخاب گردید فرش بافی در این شهر رواج پیدا نمود تا اینکه در سال 1309 هجری شمسی مرحوم سید مجتبی نبوی قزوینی و حاج مهدی معتمد با همکاری چند تن از سرمایه‌داران این شهر، کارخانه فرش‌بافی بزرگی به نام «شرکت اعتماد» تاسیس کردند. این کارخانه در کاروانسرای «آقا معصوم» برپا گردید و گروه بسیاری از هنروران و صنعتگران فرشباف قزوینی، آذربایجانی و کاشانی در آن به کار و کوشش مشغول شدند.

از آنجا که محصول کارگاههای شرکت اعتماد چه از نظر نوع خامه و چه از حیث نقشه و بافت و رنگ، بسیار زیبا و مرغوب بود، به زودی شهرت جهانی پیدا کرد و خریداران آن در داخل و خارج کشور روز به روز افزون گردید. تعداد کارگران این کارگاهها به 2000 تن رسید و میزان دستگاههای فرشبافی آن نیز از 450 تجاوز کرد.

نقل است که كارشناسان‌ بزرگ‌ خارجی‌ هنگام‌ بازدید فرشهای‌ این‌ كارخانه‌ به‌ صاحبان‌ آن‌گفتند "از انگشتان‌ این‌ صنعتگران‌ گوهر می‌بارد، قدرشان‌ را بدانید" باری‌ این‌ كارخانه‌ نزدیك‌به‌ یازده‌ سال‌ همچنان‌ به‌ كار خود ادامه‌ داد ولی‌ متأسفانه‌ با بروز جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ ورویدادهای‌ ناگوار شهریور شوم‌ سال‌ 1320 به‌ بعد به‌ علت‌ در هم‌ ریختگی‌ اوضاع‌ و نامناسب‌بودن‌ شرایط اقتصادی‌ و متوقف‌ شدن‌ صدور فرش‌ به‌ آلمان‌ و دیگر كشورهای‌ جهان‌كارگاهها یكی‌ پس‌ از دیگری‌ تعطیل‌ گردیدند و یك‌ چنین‌ كارخانه‌ای‌ كه‌ محصولش‌ بابزرگترین‌ كارخانه‌های‌ فرشبافی‌ جهان‌ رقابت‌ می‌كرد از میانب‌ رداشته‌ شد گرچه‌ دیری‌نپائید كه‌ به‌ همت‌ شادروان‌ سید مجتبی‌ نبوی‌ شركت‌ دیگری‌ بنام‌ (سلامت‌) تأسیس‌ یافت‌. ولی‌آنهم‌ در اثر هرج‌ و مرج‌ و نابسامانی‌ كشور بساطش‌ برچیده‌ و از بین‌ رفت‌. لازم‌ به‌ یادآوری‌است‌ كه‌ گذشته‌ براین‌ دو كارخانه‌ بزرگ‌، كارخانه‌ها و كارگاهها و واحدهای‌ فرشبافی‌ دیگرنیز از سالهای‌ 1309 به‌ بعد در قزوین‌ دایر گردیده‌ بود.

برخی از پژوهشگران از جمله آقای تورج ژوله سابقه فرش بافی در قزوین را بیش از 400 سال دانسته و حتی نمونه دارهایی به نام دارکول که مربوط به آغاز دوره نوسنگی و یکجانشینی می‌باشد در برخی از روستانهای استان مانند روستای اورنه (شهرستان تاکستان – ضیاء آباد) مشاهده شده است.

از جمله‌ كارخانه‌ (شاهرودی‌ در سرای‌سعدالسلطنه‌ جنوب‌ شهر) با 112 دستگاه‌ كارخانه‌ استاد جلیل‌ در یكی‌ از انه‌های‌ بخش‌ دو با38 دستگاه‌ ،كارخانه‌ استاد صادق‌ در كوچه‌ آب‌ خور خوری‌ با 17 دستگاه‌، كارگاه‌ قره‌باغی‌ در سرای‌ سعدالسلطنه‌ خیابان‌ امام‌ كنونی‌ با 7 دستگاه‌ و چند واحد دیگر هم‌ بصورت‌ پراكنده‌ در این‌ شهر به‌ فرشبافی‌ مشغول‌ بودند ولی‌ تاسالهای‌ 1320 الی‌ 1322 تمامی‌ آنهابه‌ سرنوشت‌ كارخانه‌های‌ اعتماد و سلامت‌ دچار شدند ویكی‌ پس‌ از دیگری‌ تعطیل‌ شدند. یاد این‌ نكته‌ ضروری‌ است‌ كه‌ فرشهای‌ این‌ كارخانه‌ها با این‌كه‌ مرغوب‌ بودند ولی‌ هیچیك‌ به‌ پای‌ مرغوبیت‌ كارخانه‌ اعتماد و سلامت‌ نمی‌رسیدند.

در سالهای‌ اخیر شنیده‌ شد كه‌ قالبیافی‌ شركت‌ اعتماد قزوین‌ را بعضی‌ از كارشناسان‌اروپایی‌ شاهكار صنعت‌ شمرده‌اند.

چرا كه‌ فرشهای‌ اعتماد قزوین‌ چه‌ از نظر كیفیت‌ خامه‌ و تار پود و چه‌ از لحاظ هماهنگی‌ وتنوع‌ و تناسب‌ رنگ‌ و نقش‌ و چه‌ از حیث‌ رنگهای‌ ثابت‌ و بافت‌ جزو شاهكارهای‌ جاویدانی‌است‌ كه‌ از هنرمندان‌ بر ارج‌ این‌ شهر باستانی‌ به‌ یادگار مانده‌ و قسمت‌ مهمی‌ از هنر جادو‌یی‌ و سحرآفرین‌ آنها به‌ كشورهای‌ جهان‌ صادر شده‌ و با مرگ‌ بیشتر اینگونه‌ استادان‌، نام‌شان‌نیز از خاطره‌ها فراموش‌ گشته‌ است‌.

فرش قزوین

هنرمندان قالی باف قزوینی

سید محمد فارسی‌ باف‌ ـ استاد خلیل‌ رفوگر ـ مشهدی‌ ابراهیم‌ لبینات‌ فروش‌ ـ محمد پریورـ استاد محمد كاشی‌ ـ آقا رضا قزوینی‌ ـ استاد اصغر ساری‌ ـ استاد شهباز ـاستاد صادق‌كرمانی‌ ـ استاد محمد یزدانی‌ از جمله‌ استادانی‌ هستند كه‌ از جهان‌ هستی‌ رخت‌ بربسته‌اند.لازم‌ به‌ یادآوی‌ است‌ كه‌ یكی‌ از آثار دیزانی‌، زیارت‌ نامه‌ایی‌ است‌ كه‌ به‌ خط سید محمدمصلائی‌ از قالی‌ بافته‌ شده‌ كه‌ اكنون‌ در مخزن‌ شاهزاده‌ حسین‌ (ع‌) نگهداری‌ می‌شود از باقی‌ماندگان‌ این‌ استادان‌ كه‌ گذشت‌ روزگار چهره‌ بعضی‌ از آنها را شكسته‌ و توان‌ جوانی‌ را ازآنها گرفته‌ است‌ معدودی‌ بیش‌ نیستند كه‌ نامشان‌ در زیر می‌آید.

حاج‌ سید هادی‌ حسینی‌ معروف‌ به‌ همدانی‌ كه‌ در سالهای‌ 1320 الی‌ 1322 مشغول‌ بكاربوده‌ و خود ایشان‌ هم‌ زمانی‌ سركارگر كارخانه‌ اعتماد قزوین‌ بوده‌ است‌ كه‌ در سال‌ 1364دارفانی‌ را وداع‌ گفته‌ و هم‌ اكنون‌ اسماعیل‌ خندان‌ كه‌ بعلت‌ كهولت‌ سن‌ نیروی‌ كار كردن‌ نداردباقی‌ مانده‌ و هم‌ اینطور سید علی‌ رفیعی‌ دبیر خط مدارس‌ قزوین‌ از جمله‌ استادان‌ بنام‌قالیباف‌ این‌ شهر كه‌ در زمینه‌ فرش‌ فعالی‌ داشته‌، می‌بافتند.

غلامرضا اسكندر خانی‌ و سه‌ برادر دیگرش‌، در حال‌ حاضر در قیصریه‌ به‌ فرش‌ فروشی‌مشغول‌ هستند كه‌ این‌ چهار برادر از جمله‌ روفوگران‌ كارخانه‌ اعتماد و سلامت‌ به‌ شمارمیرفتند كه‌ در حال‌ حاضر در قید حیات‌ می‌باشند.

عباسقلی‌ نبوی‌ كارمند فعلی‌ سازمان‌ برق‌ قزوین‌، یكی‌ از فرشبافان‌ می‌باشد كه‌ سالها دركارخانه‌ اعتماد كار كرده‌ است‌.

از بین‌ زنان‌ فرشباف‌ این‌ شهر بنامهای‌ محبوبه‌ بیگم‌ ـ مرضیه‌ بیگم‌ رضوی‌ نبوی‌ دختران‌سید مجتبی‌ نبوی‌ هستند. زبانزد عام‌ و خاص‌ می‌باشند و بدین‌ ترتیب‌ فرشبافی‌ استان‌ قزوین‌به‌ طور پراكنده‌ تا سالهای‌ 57 و 58 برپا بود كه‌ برخی‌ از این‌ واحدها به‌ كمك‌ بانك‌ كشاورزی‌تشكیل‌ یافته‌ بود ولی‌ بافتن‌ جاجیم‌ و گلیم‌ در بیشتر روستاها رواج‌ داشت‌ و تعدادهفت‌ واحدشعربافی‌ در گوشه‌ و كنار این‌ شهر دایر بود.

در پایان‌ باید دانست‌ كه‌ این‌ هنر ارزش‌ همزمان‌ با پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در بیشترشهركها و روستاها و حتی‌ حاشیه‌ها شهرنشینی‌ و خود استان‌ روز بروز تاكنون‌ افزایش‌یافته‌ است‌ و همچنان‌ ادامه‌ دارد.

نقل است که كارشناسان‌ بزرگ‌ خارجی‌ هنگام‌ بازدید فرشهای‌ این‌ كارخانه‌ به‌ صاحبان‌ آن‌گفتند "از انگشتان‌ این‌ صنعتگران‌ گوهر می‌بارد، قدرشان‌ را بدانید" باری‌ این‌ كارخانه‌ نزدیك‌به‌ یازده‌ سال‌ همچنان‌ به‌ كار خود ادامه‌ داد ولی‌ متأسفانه‌ با بروز جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ ورویدادهای‌ ناگوار شهریور شوم‌ سال‌ 1320 به‌ بعد به‌ علت‌ در هم‌ ریختگی‌ اوضاع‌ و نامناسب‌بودن‌ شرایط اقتصادی‌ و متوقف‌ شدن‌ صدور فرش‌ به‌ آلمان‌ و دیگر كشورهای‌ جهان‌كارگاهها یكی‌ پس‌ از دیگری‌ تعطیل‌ گردیدند

سبك‌، رنگ‌، نقشه‌ در فرش‌ قزوین‌

از قدیم‌ در قزوین‌ اطراف‌ فرش‌ متداول‌  بوده‌ ـ در دهات‌ ـ میان‌ ایلات‌ ساكن‌ حوزه‌ قزوین‌غالب كناره‌ قالیچه‌، گلیم‌ و جاجیم‌ بافته‌ می‌شد. فرشهای‌ آن‌ دارای‌ رنگ‌ ثابت‌ و رنگهای‌ گیاهی‌بكار می‌بردند. اما از حیث‌ بافت‌ تعریفی‌ ندارد، نقشه‌های‌ آنهم‌ اگرچه‌ بوی‌ است‌ اما جالب‌نیست‌.

فرشهایی‌ كه‌ در شهر بافته‌ می‌شد دارای‌ سبك‌ خاصی‌ نیست‌ اغلب‌ نقشه‌های‌ مرغوبی‌ ازجمله‌ شاه‌ عباس‌ لچك‌ ترنج‌، حاجخانمی‌، ظل‌ السطانی‌ بود كه‌ از نظر كمیت‌ و كیفیت‌ بسیارخوب‌ است‌.

سبك‌ بافت‌ در این‌ كارگاه‌ (اعتماد ـ سلامت‌) هر دو گره‌ (تركی‌ بافت‌ ـ فارسی‌ بافت‌) بوده‌است‌ كه‌ هر گره‌ فرش‌ از 35 تا 80 ریشه‌ هم‌ به‌ كار می‌رفته‌ است‌. كه‌ از جمله‌ این‌ قالی‌ بافان‌ كه‌به‌ این‌ سبك‌ كار می‌كردد می‌توان‌ به‌ مرحوم‌ علی‌ دیزانی‌ اشاره‌ كرد ایشان‌ مدیر دبستان‌پیرنیا زیارتنامه‌ای‌ به‌ خط سید محمد مصلائی‌ برای‌ شاهزاده‌ حسین‌ (ع‌) بافته‌ است‌ محمدپریور تبریزی‌ ـ آقا سید علی‌ رفیعی‌ قزوینی‌ از سه‌ هنر بهره‌مند بود كه‌ یكی‌ از این‌ هنرها قالی‌بافی‌ می‌باشد كه‌ ایشان‌ قالی‌ را در 60 ریشه‌ در یك‌ گره‌ می‌بافته‌ است‌.

فراوری: سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع :

- پژوهش‌ در زمینه‌ پیشینه‌ تاریخی‌ فرش‌ دستباف‌ دراستان‌ قزوین‌/ نویسنده: فهمیه‌ محمدسیاه‌ها

- سازمان صنعت، معدن و تجارت استان قزوین/ حسن دباغ

- کتاب مینودر یا باب الجنه نوشته مرحوم سید محمد علی گلریز ج 1

- قزوین در گذرگاه هنر آقای محمد باقر آصف زاده

- نشریه قالی ایران شماره 71 سال نهم دوره پنجم بهمن و اسفند 85