ادبیات بومی ما سرشار از اخلاقیات است
سخنان چندتن از ادبا و ادب دوستان، در همایش ملی ادبیات بومی ایران زمین.
خسرو عزیزی، رییس دانشگاه لرستان:
ادبیات میراث فرهنگی هر قوم است که از هر نسل سینه به سینه منتقل و دستخوش تغییر و تحول و در نهایت تکامل میشود.هر قوم در بنای غنای ایرانزمین سهم بسزایی داشته است و باید ادبیات بومی و فرهنگی هر قوم بهصورت بکر به نسلهای آینده منتقل شود.
ایران در تاریخ خود همواره حوادث تیره و تار گوناگونی دیده که نتیجه آن باعث شده ادبیات بومی سرشار از اخلاق، گذشت و آزادگی شود.
زبان قوم لر دنباله زبان پهلوی ایران باستان است، این زبان از ناشناختهترین و ناکاوهترین زبانهای ایرانزمین بوده که شایسته است مورد واکاوی قرار گیرد.
در بررسی تاریخ ادبیات ایران دیده شده اشعار باباطاهر از جمله اشعار مشکل بوده که این بهخاطر نشناختن زبان لری در ادبیات ایران است.
وظیفه شما استادان ادبیات پرداختن به فرهنگ این قوم است که رازهای نهفته آن را روشن سازید چراکه خواسته یا ناخواسته تمام ادبیات ایرانزمین روح مشترکی دارند.
نباید بین ادبیات بومی و امروزی تضاد و تقابل بهوجود آید و این موضوع باعث نفی ادبیات بومی شود. این همایش را به فال نیک میگیریم و امیدواریم تلاشهای همه خواستاران و دوستاران این ادبیات بتواند باعث شکوفایی روزافزون آن شود.
*
دکتر محمد ابراهیم ایرج پور ؛استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور:
تاثیر اصطلاحات، واژهها و سنتهای هر منطقه خواه ناخواه در آثار نویسندگانی که در آن خطه بالیدهاند، نمود پیدا میکند.
استفاده از ظرفیتهای بومی از سویی به واقعگرایی و عینیّت داستان کمک میکند و از طرف دیگر نوعی هنجارگریزی از زبان معیار را برای خوانندهای که در خارج از آن خطه جغرافیایی است، ایجاد میکند و میتواند لذت خواندن داستانهای اقلیمی و بومی را برای خوانندگان دوچندان سازد.
در میان عناصر مختلف ادبیات بومی، مانند واژگان و لهجه، باورها و اعتقادات محلی، خوراک، پوشش، وضعیت خاص جغرافیایی و ویژگیهای آب و هوایی، با پژوهشی دقیق میتوان دریافت که تاثیرات واژگان و لهجه بیشترین نمود را در آثار داستانی دارند.
در بین لهجههای ایرانی، یکی از نزدیکترین لهجهها به زبان فارسی معیار، لهجه شیرازی است و این میتواند بیانگر بعضی خصیصههای فرهنگی و اجتماعی باشد و از جهت مسایل زبانی مزیتی بهشمار نمیآید؛ زیرا از دیدگاه زبانشناسی هر لهجهای به اندازه لهجه دیگر خوب و دارای کارآمدی لازم است.
*
دکتر زهرا حسینآبادی ؛عضو هیأت علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه سیستان و بلوچستان:
متلها روایت های شفاهی هستند که بر حسب شرایط زمانی در میان مردمان گذشته در قالب شعر و نثر قصهگویانه بیان شدهاند.
این متلها که با شخصیتهای حیوان، انسان، طبیعت و گاه توأمان و ترکیبی بیان میشوند، به غیر از جنبههای تفنن و لذت بردن، در مضمون و درونمایه خویش اغلب چگونگی دیدگاه تربیتی و آموزشی این گونه اقوام را با زبانی فهیم و ساده بازگویی میکنند.
متلها بخشی از ادبیات شفاهی اقوام گوناگون بشری هستند که ریشههای اصلی آنها را میتوان به وضوح در ادبیات فولکلور و بومی مناطق گوناگون مشاهده کرد.
ادبیات بومی هم دارای معنایی وسیع و هم دارای معنایی محدود است که در هر منطقه متأثر از عواملی چون وحدت اوضاع جغرافیایی، مشابهت وضع زراعی و معیشتی، وحدت گویشهای محلی، مشابهت آیین و مراسم جشنها، اعیاد ملی و مذهبی، رقصها و... است.
ادبیات بومی در سیر تحول خود از همه این عوامل بهره برده است، این ادبیاتهای شفاهی اگربه خوبی مکتوب شوند، میتوانند آیینه تمام نمایی برای شناخت و پژوهشهای قومی باشند.
ادبیات بومی لرستان به غیر از تک بیتهای زیبا، ترانهها و اشعار حماسی محلی، افسانه و داستانها، چهل سِرو، واژگان کهن که ریشه در زبان پارسی باستان و پهلوی دارد، دارای متلهای شیرین و ساده بوده که به شکل شفاهی هنوز در میان طوایف مختلف به یادگار محفوظ مانده است.
متل لری «کک و مگس» یکی از این نمونههای ادبیات اقلیمی بوده که در بن مایه و لایههای پنهان متن حس یاریرسانی، همدردی و همکاری را در قالب گفتمان قصه برجسته میسازد.
با توجه به تأثیر بسیار این داستانها بر شکلگیری شخصیت کودکان، بهنظر میرسد که با ضبط و زنده نگهداشتن آنها میتوان کمک بسیاری به غنای فرهنگی جامعه کرد.
*
دکتر حسن ذوالفقاری ؛عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی:
300 گونه از ادبیات بومی را جمعآوری کرده و در هفت بُعد آنها را تحلیل کردهایم، اشعاری که در کتابها میخوانیم در بحث شعر عامه سادگی زبان داشتند و این باعث دلنشین شدن آنها میشد.
100 بیت از اشعار عروسی مناطق مختلف کشور را مورد بررسی قرار دادیم که 1400 کلمه بودند و فقط 155 کلمه یعنی 11 درصدشان عربی بود و این نشان میدهد زبان و ادبیات همبستگی یکسانی دارد.
کاربردهای دستوری که در زبان عامه بوده ویژه است و شاید در زبان رسمی وجود نداشته باشد. بحثهای دستوری در این اشعار بومی جای کار زیادی دارد.
ردیف از ویژگیهای شعر ایرانی است و به وزن، معنا و مفهوم اشعار کمک میکند. ردیف از شعر پیش از اسلام وجود داشته و به ما رسیده که یک عنصر ایرانی است.
*
دکتر حمید رضایی ؛یک استادیار زبان و ادبیات فارسی
شعر بومی بویژه اشعاری که به گویش بختیاری سروده شده به واسطه ارتباط گسترده شاعر با طبیعت و عناصر مربوط به آن از تشبیه بیش از هر صنعت دیگری بهره برده است.
دیار بختیاری مهد شعر و ادبیات غنی و پربار بومی بوده و مردمانش با شعر به دنیا میآیند و با لالاییهای دلنشین مملو از احساسات و عواطف و آرزوهای مادران پرورش یافته و با آهنگهای موزون و حزن انگیز دارفانی را وداع میگویند.
اما فرهنگ ستمشاهی که فرهنگ قلع و قمع ساختن اصالتها، اندیشههای پاک، مرگآگاهی و دفن روحیه خودباوری و آزادگی بود، باعث شد گنجینههای غنی و پربار فرهنگ اصیل و اسلامی بختیاری، همانند فرهنگ دیگر ایلات و عشایر کشور زیر خروارها خاک و غبار مدفون بماند.
آراستن و پیراستن سخن از روزگاران گذشته مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است و سعی آنها بر این بوده که کلامی بلیغ، فصیح، رسا و به دور از هرگونه دشواری بر زبان بیاورند.
منبع:
ایسنا