تبیان، دستیار زندگی
با توجه به آثاری که در حوزه ی ادبیات دفاع مقدس وجود دارد می توان به این مهم پی برد که تلاش های زیادی برای نشان دادن جایگاه زنان در 8 سال دفاع مقدس شده است. اما این آثار در اکثر مواقع تصویری تک بعدی و کاملا یک طرفه از زنان ارائه داده اند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مریم سمیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جایگاه زنان در ادبیات دفاع مقدس

با توجه به آثاری که در حوزه‌ی ادبیات دفاع مقدس وجود دارد می‌توان به این مهم پی برد که تلاش‌های زیادی برای نشان دادن جایگاه زنان در 8 سال دفاع مقدس شده است. اما این آثار در اکثر مواقع تصویری تک بعدی و کاملا یک طرفه از زنان ارائه داده‌اند.

مریم سمیعی -بخش ادبیات تبیان
جایگاه زنان در  دفاع مقدس

ادبیات با توجه به شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که در آن قرار گرفته است جلوه‌ای خاص پیدا می‌کند. در عین حال که ادبیات تحت تأثیر رویدادهای گوناگون در عرصه‌های وسیع قرار می‌گیرد بر روند شکل‌گیری و فرجام آنها نیز تأثیر می‌گذارد. دفاع مقدس یکی از مقدس‌ترین وقایعی است که در ادبیات این مرز و بوم شناخته شده‌است. تاکنون اشعار، داستان‌ها، خاطرات و رمان‌های زیادی تحت تأثیر این نبرد تاریخ‌ساز نوشته شده‌اند که در ادبیات جایگاه والایی دارند. از طرف دیگر از همان ابتدای جنگ، ادبیات سلاحی قوی برای نواختن سرود فتح و به تصویر کشیدن چهره‌ی پیروزی بوده ‌است. سلاحی که توسط گروه‌های متفاوت با دیدگاه‌های گوناگون که همه رو به سوی هدفی واحد داشتند به کار گرفته شد. به تصویر کشیدن رشادت‌ها، ایثار و ازخودگذشتگی‌ها، پلاک ارزشمندی بر گردن ادبیات این مرز و بوم بوده‌ و همیشه خواهد بود.

چگونگی انعکاس پیدا کردن وقایع و رویدادهای مختلف در عرصه‌ی ادبیات با توجه به اینکه نویسنده و یا شاعر در چه جایگاه اجتماعی قرار گرفته متفاوت است. پیروزی در دفاع مقدس حاصل تلاش گروه‌های گوناگونی بود. شاید بتوان به صورت کلی فتح خجسته را محصول تلاش دو گروه دانست؛ مردانی که در میدان می‌جنگیدند و برای حفظ گوهر وطن در دلِ خاک و خون ایستادگی می‌کردند و زنانی که در پشت میدان با مایه‌ی صبر و عزمی راسخ با جان و دل پایداری می‌ورزیدند. همان‌طور که در روند انقلاب اسلامی مرد و زن برای سر دادن نوید پیروزی در کنار یکدیگر ایستادند و یک صدا غریو آزادی را سردادند، در دفاع مقدس نیز مرد و زن با رشادت‌های خود سرودِ فتح و آزادگی را آنقدر بلند نواختند که گوش همه‌ی مستکبران جهانی را کر کرد.

ادبیات دفاع مقدس تنها بیان احساسات نیست. در آثاری که در این عرصه نوشته شده‌است ضمن اینکه نویسنده به بیان اندیشه‌ها و باورها می‌پردازد و بر اسوه‌های مذهبی و اعتقادی ما تأکید می‌ورزد به بیان ماوقع و شرح آنچه که گذشت نیز اشاره می‌کند. نقش زنان در این عرصه شاید به این دلیل که به صورت مستقیم درعرصه‌های نظامی شرکت نداشتند گاهاً درنظر گرفته نمی‌شود. این در حالی است که اگر بخواهیم به صورت کلی در نظر بگیریم سنگ بنایِ اصلیِ ترغیب انسان‌های آزاده برای شرکت در جبهه‌های جنگ، خانواده است. شاید بتوان گفت که نقش مادران و همسران که از نظر احساسی حامیان اصلی یک رزمنده‌ هستند از تمامی عوامل پررنگ‌تر است.

بازتاب وضعیت همسران جانبازان در ادبیات داستانی به اشکال متفاوتی دیده می‌شود. برای نمونه در کتاب معصومه منتظر است معصومه علارغم نابینا بودن و وجود ترکش‌های ریز و درشت در بدن یکی از جانبازان دفاع مقدس بر تصمیم بر ازدواج با او مصمم است. در کتاب پرستوها نیز دختری برای ازدواج با یکی از جانبازان که یک چشم خود را از دست داده است در برابر تمامی مشکلات و موانع ایستادگی می‌کند. علارغم وجود این نگاه نسبت به همسران جانبازان در کتاب در جبهه‌ای دیگر تصویری کاملا متفاوت از همسر یک جانباز ارائه شده‌ است. در این کتاب، بعد از بازگشتِ جانباز از جنگ، همسر او پس از دیدنش با بیان این دلیل که دوست ندارد تا آخر عمر پرستاری یک جانباز را بکند او را ترک می‌کند و به خانه‌ی پدرش می‌رود.

در کتاب دا، نویسنده به زیباییِ تمام روزهای سخت جنگ را از نگاه یک زنِ صبور و آزاده به رشته‌ی تحریر در می‌آورد و یکی از زیباترین آثار هم از نظر ادبی و هم از نظر عرفانی و روحانی را خلق می‌کند.

مادران شهداء همان طور که پیش از این نیز اشاره شد یکی از اصلی‌ترین عواملی بودند که همواره با صبر و شکیباییِ خود، مقدمات پیروزی 8 سال دفاع مقدس را فراهم کردند. این درحالی است که در بسیاری از نمونه‌های ادبیات داستانی‌ای که دفاع مقدس را پوشش می‌دهند این نقش پررنگ بازتاب پیدا نکرده‌است. برای نمونه خاوری‌نژاد در گزیده‌ی داستان‌های کوتاه، مادری را به تصویر می‌کشد که به شدت از رفتن فرزندش به جبهه جلوگیری می‌کند و دست به راه‌های مختلف می‌زند و متوسل به انسان‌های مختلف می‌شود تا بلکه پسرش را از رفتن به جبهه بازدارد. از طرف دیگر واکنش‌هایی که از مادران شهدا در ادبیات جنگ ارائه شده است نیز در اکثر اوقات پریشانی و بیماری‌های روحی و روانی است. برای مثال در باغ بلور، مادرِ شهید پس از باخبر شدن از شهادت فرزندش دچار بیماری روحی و روانی می‌شود.(سلیمانی، 1380) اما این تمام ماجرا نیست. در این میان خوشبختانه هستند کتاب‌هایی که در آنها تصویری آشنا و متعادل از مادرانِ شهدا ارائه شده است. در کتاب سرود اروندرود، مادر شهید پس از شنیدن خبر شهادت فرزندِ عزیزش نه تنها شیون و زاری نمی‌کند بلکه از اینکه فرزندش به خیل شهدا پیوسته است، خدا را شکر می‌کند.

تاکنون کتاب‌های زیادی منتشر شده‌ است که در آنها نمایی از جایگاه زنان در دفاع مقدس ارائه شده‌ است. نمونه‌ی موفق اینگونه تلاش‌ها در کتاب دا هویدا شد. این کتاب مجموعه‌ای از خاطرات سیده زهرا حسینی است که به کوشش سیده اعظم حسینی جمع‌آوری و به رشته‌ی تحریر درآمده است. در این کتاب مردمی صبور به تصویر کشیده شده‌اند که در روزهایی که در آن ارتش بعثی عراق، خرمشهر را اشغال کرده بود با تمام قوا ایستادگی کردند. راوی که زنی آزاده است در کنار همین مردم هم در غسالخانه به کفن و دفن شهدا می‌پردازد و هم پرستاری مجروحین و بازماندگان را انجام می‌دهد. این زن غیور حتی خود نیز به صورت غیر نظامی در مقابل دشمن مقابله می‌کند و با وجود ترکشِ مانده در بدنش با جان و دل ایستادگی می‌کند. عنوان این کتاب به زبان کردی و لری به معنای مادر است. علت انتخاب این نام از طرف راوی این طور توضیح داده شده است: «نام این کتاب را به رسم قدرشناسی و سپاس از فداکاری مادران شهدا، خصوصاً مادر رنج دیده و صبورم که همه‌ی عشق و هستی زندگی‌اش را خالصانه تقدیم پروردگار کرد، دا گذاشتم.(حسینی، 1388)»

نتیجه‌گیری

با توجه به آثاری که در حوزه‌ی ادبیات دفاع مقدس وجود دارد می‌توان به این مهم پی برد که تلاش‌های زیادی برای نشان دادن جایگاه زنان در 8 سال دفاع مقدس شده است. اما این آثار در اکثر مواقع تصویری تک بعدی و کاملا یک طرفه از زنان ارائه داده‌اند. برای نمونه اشاره به وضعیت همسران شهداء برای بزرگ کردن فرزندانشان، مشکلات معیشتی، انتظارات طولانی همسران و مادران برای بازگشت اسرا و ایستادگی و مقاومت زنان و همواره همگام با مردان جنگیدن در وادی دل و احساس، کمتر بازتاب پیدا کرده‌ است. با این همه در پایان مقاله به نمونه‌ای موفق در عرصه‌ی ادبیات جنگ نیز اشاره شد. در کتاب دا، نویسنده به زیباییِ تمام روزهای سخت جنگ را از نگاه یک زنِ صبور و آزاده به رشته‌ی تحریر در می‌آورد و یکی از زیباترین آثار هم از نظر ادبی و هم از نظر عرفانی و روحانی را خلق می‌کند.


منابع
1. سلیمانی، بلقیس (1380). زن در داستان‌های جنگ، نشریات ادبیات داستانی، شماره‌ی 55، 20-16
2. صفایی، علی؛ اشهب، اسماعیل (1392). کتاب دا، خاطره یا رمان؟، نشریه ادبیات پایداری، شماره‌ی 8، 120-91
3. غفاری جاهد، مریم (1386). زن در ادبیات داستانی دفاع مقدس، نشریات ادبیات داستانی، شماره‌ی 113، 47-42