تبیان، دستیار زندگی
سیدعلی محمد رفیعی در این نوشتار ضمن ارائه تعریفی از نقد، اشاره ای به مهم ترین بایسته های آن دارد. در پایان نیز با برشمردن ویژگی های ناقد، به گشایش بابی در اقتصاد نقد می پردازد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیش‌نیازهای نقد مطلوب و اخلاق نقد

سیدعلی‌محمد رفیعی در این نوشتار ضمن ارائه تعریفی از نقد، اشاره‌ای به مهم‌ترین بایسته‌های آن دارد. در پایان نیز با برشمردن ویژگی‌های ناقد، به گشایش بابی در اقتصاد نقد می‌پردازد.

فرآوری: زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان
سیدعلی‌محمد رفیعی

سیدعلی‌محمد رفیعی: با آن که مقالات، کتاب‌ها و گفتارهایی بسیار درباره نقد و انواع و بایسته‌های آن در دست است اما به نظر می‌رسد هنوز در زمینه‌ گفته‌ها و ناگفته‌های نقد، می‌توان سخنانی تازه یا به شیوه‌هایی تازه گفت. نوشتار حاضر می‌کوشد بر پایه تعریف خود از نقد، به گونه‌ای فشرده و متفاوت، به مهم‌ترین سرفصل‌هایی درباره پیشنیازهای نقد بپردازد که مغفول مانده یا کمتر مورد توجه بوده‌اند.

1. وظیفه و دانش ناقد

اگر نقد، تنها معطوف به نقد اثر باشد، ناقد دارای حداقل دو وظیفه در نقد یک اثر خواهد بود:

1) توصیف و تحلیل اثر در وضع موجود؛

2) تعیین مقدار فاصله اثر با وضع مطلوب.

2. گستره و عمق دانش‌ها

اکنون که ناقد یک اثر باید مسلط به گستره و عمق دانش موضوع اثر باشد، این نیاز رخ خواهد نمود که دانش مورد بحث، گستره و عمقی یافته باشد.

حال اگر گستره و عمق دانش مورد بحث، بیش از گستره و عمقی باشد که اثر به آن پرداخته است، ناقد متخصص و صاحبنظر در آن زمینه، مسلط بر اثر خواهد بود. اما اگر گستره و عمق اثر، فراتر و بیشتر از گستره و عمق موجود دانش مورد بحث باشد، اینجا کمیت ناقد لنگ خواهد زد.

از اینجا معلوم می‌شود که اگر اثری پیش‌برنده و ارتقادهنده دانشی باشد، نه تنها آن زمینه از دانش که سطح نقد در آن زمینه را نیز ارتقا خواهد بخشید.

3. نیاز به روش عملی

نقد، چه دانش باشد، چه فن، چه هنر؛ و موضوع مورد نقد، چه دانش باشد، چه فن، چه هنر، نیازمند روشی عملی است. این روش عملی بر دو پایه استوار خواهد بود:

1. روش عملی تحقیق در آن دانش، فن یا هنر.

2. روش عملی نقد آن دانش، فن یا هنر.

ضعف و قوت هر یک از این دو پایه، ضعف و قوت نقد آن موضوع را در پی خواهد داشت. همچنین ناگفته پیداست که مورد دوم تا چه اندازه وابسته به مورد نخست می‌تواند باشد. بنابراین اگر دانش، فن یا هنری بی‌بهره یا کم‌بهره از روش عملی باشد، در واقع، چنان دانش، فن یا هنری بی‌بهره یا کم‌بهره از دستاوردهای علمی، فنی یا هنری خواهد بود و در نتیجه، از ضعف علمی، فنی یا هنری رنج خواهد برد.

4. روش علمی نقد

نقد یک اثر ــ چه اثری علمی، چه فنی و چه هنری ــ کاری علمی است. کار علمی، مبتنی بر روشی علمی بر پایه مبانی استوار و تزلزل‌ناپذیری است که از حقایق و واقعیت‌های تردیدناپذیر به دست آمده و تدوین شده‌اند.

اگر قرار باشد که اصول کلی حاکم بر اظهارنظر ناقد را برشمریم چند دستورالعمل زیر می‌تواند راهنما و راهگشا باشد:

1. از هر چه سخن می‌گویید، آن را تعریف کنید. (مگر آن که مخاطبان شما به تعریفی مشترک رسیده باشند.)

2. هر چه ادعا می‌کنید، آن را اثبات کنید. (مگر در چیزهایی که برای مخاطبان شما اثبات‌شده است.)

3. اگر به منبعی استناد می‌کنید، باید معتبر و خدشه‌ناپذیر باشد.

4. نشانی منبع را ذکر کنید.

5. شخص و شخصیت افراد را معیار صحت و سقم سخن و مدعای آنها قرار ندهید. ضعیفترین شیوه استدلال، استدلال براساس «حجیت اقوال رجال» است.

6. برای تضعیف یا تقویت اثر، از به‌کارگیری الفا1 عبارات و جملاتی که ذهن مخاطب عامی را به جای اثر متوجه مسائل جنبی مربوط به پیدایش اثر یا شخص و شخصیت پدیدآورنده می‌سازد و از آنجا به اعتبار، کم‌اعتباری یا بی‌اعتباری اثر می‌کشاند، بپرهیزید.

7. چه در تأیید و چه در رد آثار، همواره شیوه‌ای دانشنامه‌ای را برگزینید و از ضمایر مفرد و برکنار از تعارف برای افراد بهره بگیرید. برای احترام، از ضمایر و فعل‌های جمع و القاب و عناوین تملق‌آمیز یا ستایشگرانه و تعارف‌آمیز استفاده نکنید. به مخالف خود نیز احترام بگذارید و از الفاظ و تعبیرات حاکی از تحقیر و توهین بپرهیزید.

میزان تخصص ناقد و دانش و بینش آن باید عمیق‌تر و بیشتر از پدیدآورنده اثر باشد تا بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. تخصصی بودن در نقد و تعریف حوزه‌ها در آن بسیار اهمیت‌ دارد. از موارد دیگری که باید در نقد رعایت شود «اخلاق نقد» است که شامل اخلاق خود ناقد است.

5. سیطره ناقد و زمان ازدست‌رفته

تلقی خوانندگان یا شنوندگان نقد یک اثر به‌ویژه آن گاه که نقد به معایب و کاستی‌ها می‌پردازد، آن است که ناقد، صاحبنظرتر از پدیدآورنده اثر است. در هر دو جنبه نیز چنین باید باشد: هم این تلقی و توقع، بجاست و هم چنین ویژگی در ناقد ــ به‌ویژه آن که به کاستی‌ها و معایب اثر می‌پردازد ــ مورد انتظار است.

این تلقی و توقع، و مجالی که برای نقد مکتوب یا شفاهی در اختیار ناقد قرار می‌گیرد، و جایگاهی که برای داوری و ارزیابی به ناقد داده می‌شود، فرصت و موقعیتی ویژه است. این فرصت و موقعیت می‌تواند به‌حق یا به‌ناحق، سودمندی‌های بسیار برای اثر و پدیدآورنده آن داشته باشد یا به‌حق یا به‌ناحق زیان‌هایی جبران‌ناپذیر به اثر و پدیدآورنده وارد سازد.

آن چه درباره ویژگی‌های علمی گفته شد، تنها بخشی ــ گر چه بس مهم ــ از این صلاحیت‌هاست. صلاحیت اخلاقی نیز در کنار صلاحیت علمی ضروری است.

6. اخلاق نقد و صلاحیت

ناقد باید در زمینه مورد نقد، دارای تخصص، بینش و اطلاعات به‌روز باشد و خود را روزآمد نگاه دارد. هر مدعای او یا باید پشتوانه‌ای از منابع مستدل داشته باشد یا با استدلال‌های منطقی و علمی او همراه شود. به بیان دیگر، عمل نقد در واقع، کاری علمی و در صورت لزوم، پژوهشی است.

اخلاقی ناقد

منظور از اخلاق نقد و صلاحیت اخلاقی ناقد، آن ویژگی‌ها و خصلت‌های اخلاقی و رفتاری ناقد است که بر کیفیت نقد او و دیگران و یا بر آزادی و سلامت فضای نقد اثر می‌گذارد. مهم‌ترین این ویژگی‌ها و خصلت‌های اخلاقی و رفتاری عبارت‌اند:

6- 1. روزآمدی و علم‌گرایی.

6- 2. آزادگی و حقگرایی.

6- 3. درک دقیق اثر.

گناهی نابخشودنی و خیانتی بزرگ به عالم علم، فن و هنر و نیز انتشاردهندگان نقد است که ناقد به پشتوانه شهرت خویش و اعتمادی که به اوست، یا به بهانه‌هایی که گفته شد، بدون مطالعه و درک درست مدعیات و مبانی فکری و پژوهشی پدیدآورنده و نقد علمی آنها، دست به نقد اثر با مبانی خویش بزند و چنین وانمود کند که اثر را از مقدمات و مبانی و مبادی، تا به انتها خوانده است.

6- 4. پایبندی به روش علمی.

6- 5. پرهیز از اعمال نفوذ. شاید بر این کار اشکالی اخلاقی وارد نباشد اما عمل غیراخلاقی آن گاه صورت می‌پذیرد که کسی با اعمال نفوذ خود دست‌کم به یکی از این اقدام‌ها دست زند:

1. جلوگیری از انتشار همزمان نقد خود و پاسخ یا نقد آن نقد (به قلم ‌دیگری).

2. جلوگیری از انتشار پاسخ نقد خود در شماره یا زمان بعد.

3. جلوگیری از انتشار یک نقد (نقد اثر خود یا دیگری).

4. اقدام برای تحقیر، تضعیف، اخراج، تنبیه یا ضربه ‌زدن به یک ناقد یا مجبور کردن او به عذرخواهی یا پس گرفتن نقد.

7. اقتصاد نقد

با توجه به آن چه درباره حداقل ویژگی‌های یک نقد مطلوب گفته شد، مدت‌زمانی که یک ناقد صرف مطالعه اثر، یادداشت‌برداری، مراجعه به مدارک و پژوهش‌های اندک یا بسیار و سرانجام نگارش نقد یک اثر 100 ــ 200 صفحه‌ای می‌کند، سر به حداقل یک هفته با روزی 8 ساعت کار پژوهشی و نگارشی خواهد زد و این یعنی حدود یک‌چهارم ساعتکاری ماهانه یک متخصص. نقدی بایسته که پیش‌برنده و حاوی دانش، بینش و نگرشی نو با پشتوانه پژوهشی قوی باشد، اغلب این ویژگی را دارد که قطعه‌ای چشمگیر از زمان و سهمی گسترده و عمیق از علم، تجربه، هوش و دقت ناقد آگاه و دغدغه‌مند را به خود اختصاص می‌دهد.

بر این قیاس می‌توان دستمزد یا حق‌التحریر یک نقد ارزشمند را با زمان‌ها، زحمت‌ها و دستاوردهای متفاوت محاسبه کرد. این مبلغ هر چه باشد و معادل هر چند سکه طلا شود، در برابر افق‌هایی تازه که بر جهان دانش، فناوری و هنر گشوده خواهد شد، ناچیز است. رمز پیشرفت جوامع پیشتاز نیز در همین گشاده‌دستی‌هایی است که اثرگذاران عرصه‌های گوناگون را از دغدغه‌های اولیه و ثانوی زندگی رها می‌سازد تا با فراغ بال و دغدغه‌های متعالی به تولید علم و اندیشه در خدمت آرمان‌های والا بپردازند. تخصیص بودجه‌های انگیزاننده برای نقد و جوایز آن، از مهم‌ترین پیشنیازهای مادی برای تولید نقد مطلوب در راستای پیشرفت و توسعه همه‌جانبه است.

پلی بین نقد و مخاطبانش

پلی بین نقد و مخاطبان نقد و فرهنگ تعریف نشده است و تا زمانی‌که این مشکل حل نشود کارهای انجام شده در این زمینه به تاریخ می‌پیوندد و نمی‌تواند تاثیراتش را آنطور که باید و شاید بر جامعه و فرهنگ بگذارد. بسیاری از نویسندگان زمانی که از نقد کتابشان مطلع می‌شوند تشکر می‌کنند و بسیاری از موارد را در تولید اثر بعدی به کار می‌گیرند.

بعد از انتشار نقد حتماً باید پیگیری شود و به کسانی که مورد نظر است برسد و تاثیرات آن در جامعه بررسی شود. اما این اتفاقاتی است که باید بعد از نقد رخ دهد. پیش از انتشار نقد باید به بحث آسیب‌شناسی نقد، آسیب‌شناسی ناقد و ذکر ویژگی‌های ناقد، منتشر کننده نقد یعنی اصحاب رسانه پرداخت.

اگر نظام تعریف شده‌ای با کارمندان موظف، برای روابط عمومی و سنجش تاثیر نقد تعریف شود، نقد کتاب می‌تواند پروژه‌ای باشد برای به سرانجام رساندن بسیاری از پژوهش‌ها و رساله‌ها. همچنین می‌تواند در آینده فرهنگی کشور تاثیرگذار باشد. نقد کتاب موضوعی ملی است نه شخصی و باید پیگیری و نظارت در این مورد صورت گیرد. در واقع نقد یک اثر می‌تواند پایه پژوهش، تخیل و ... داشته باشد و نقد ضرورت پیشرفت است.


منبع:
ایبنا