مطلع‌الانوار آفاق، انقلاب‌ / مشرق‌ عرفان‌ و اشراق، انقلاب‌ عشق‌ و آزادی‌ و ایمان‌ و امید / آیت‌ ایثار و انفاق، انقلاب‌ ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیت‌ ایثار و انفاق، انقلاب‌

شاعران از شعر انقلاب می‌گویند

بخش اول ، بخش دوم:

"از شعار به‌ شعر"

مطلع‌الانوار آفاق، انقلاب‌

خلیل‌ عمرانی:

شعر انقلاب‌ یك‌ واقعیت‌ است‌ با دو وجه؛ اول، شعری‌ كه‌ انقلاب‌ مولود آن‌ است‌ یعنی‌ در مقطعی‌ موضوع‌ آن‌ مبارزات‌ مردم‌ به‌ رهبری‌ امام، شعارهای‌ مبارزه‌ و تمجید از امام، تجلیل‌ از شهیدان‌ و تقبیح‌ نظام‌ حاكم‌ بود. بخشی‌ از این‌ وجه‌ شعر انقلاب‌ در دوره‌ دفاع‌ مقدس‌ نیز ادامه‌ یافت، اما حركتش‌ از شعار به‌ حماسه‌ و از حماسه‌ به‌ شعر، وجه‌ دوم‌ را بنیان‌ نهاد. دوم‌ اینكه‌ شعری‌ مبتنی‌ بر ارزشهای‌ انقلاب، با نگاهی‌ هنری‌ در حوزه‌های‌ تغزلی، اجتماعی‌ و آیینی‌ نمود یافت. وجهی‌ كه‌ امروزه‌ وجه‌ غالب‌ است‌ و بخش‌ قابل‌ توجهی‌ از شعر زمان‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است. شعر انقلاب‌ نه‌تنها كمرنگ‌ نشده‌ بلكه‌ دوره‌ تكاملی‌ خود را بخوبی‌ طی‌ كرده‌ و یا اینكه‌ در چندین‌ نحله‌ زبانی‌ هنوز در حال‌ نو به‌ نو شدن‌ در تجربه‌ است، اما خود را بخوبی‌ نمایانده‌ است.

بهترین‌ شاعران‌ انقلاب، شاعرانی‌ هستند كه‌ مبانی‌ و ارزشهای‌ انقلاب‌ را در زندگی‌ و شعر خود حفظ‌ كنند. تحت‌ تأ‌ثیر تحریك‌ دشمنان‌ دچار انفعال‌ نشده‌ و اصالت‌ زبان، شعر و فرهنگ‌ خودی‌ را در آفرینش‌ شعر رعایت‌ كنند و در قالب‌ مصالح‌ این‌ سه‌ عنصر حیاتی‌ جامعه‌ خود، پویا باشند و جوانان‌ را به‌ پویایی‌ رهنمون‌ باشند. از صداقت‌ آنان‌ سوءاستفاده‌ نكرده‌ و راه‌ درست‌ را به‌ آنان‌ نشان‌ دهند. اصل‌ عزت، حرمت‌ و عدالت‌ را در مدار شعر و زندگی‌ خود قرار داده‌ و آخر اینكه‌ یادشان‌ نرود، ما تا آخرین‌ نفس‌ وامدار امام، شهیدان‌ و ایثارگرانیم‌ و مسئول‌ صیانت‌ از آنچه‌ این‌ عزیزان‌ جان‌ خود را برای‌ برپایی‌ و استواری‌ آن‌ هدیه‌ كردند، یعنی؛ استقلال، آزادی‌ و جمهوری‌ اسلامی، كه‌ تمامیت‌ آن‌ در اصل‌ اصیل‌ پیروی‌ از ولایت‌ متجلی‌ست، زیرا آن‌ را حل‌ بزرگ‌ فرمود: "پشتیبان‌ ولایت‌ فقیه‌ باشید تا به‌ شما آسیبی‌ نرسد."

 

"شعر متمایز"

سیداكبر میرجعفری: انقلاب‌ اسلامی‌ حركتی‌ اجتماعی‌ بود كه‌ از فرهنگ‌ ایرانی‌ / اسلامی‌ نشأ‌ت‌ گرفته‌ بود، اما این‌ حركت‌ در مسیر خود بایدها و نبایدهایی‌ را نیز به‌ این‌ فرهنگ‌ افزود. شعر و به‌ صورت‌ عام‌تر ادبیاتی‌ كه‌ از این‌ فرهنگ‌ برآمده‌ باشد "شعر و ادبیات‌ انقلاب" نام‌ دارد. روشن‌ است‌ كه‌ با این‌ نگاه، شعر انقلاب‌ هرگز قبل‌ از وقوع‌ انقلاب‌ اتفاق‌ نیفتاده‌ است.

شعر انقلاب‌ نه‌تنها كمرنگ‌ نشده‌ بلكه‌ دوره‌ تكاملی‌ خود را بخوبی‌ طی‌ كرده‌ و یا اینكه‌ در چندین‌ نحله‌ زبانی‌ هنوز در حال‌ نو به‌ نو شدن‌ در تجربه‌ است، اما خود را بخوبی‌ نمایانده‌ است.

در تقسیم‌بندیهای‌ ادبی‌ باید هر دوره‌ با دوره‌های‌ پیشین‌ و پسین‌ خود، وجه‌ تمایزی‌ داشته‌ باشد. چنانكه‌ به‌ فرض‌ دوره‌ سبك‌ هندی‌ به‌طور كلی‌ با سبك‌ عراقی‌ یا بازگشت، تفاوتهایی‌ عمده‌ دارد، به‌ نظر می‌رسد شعر انقلاب‌ چنین‌ وجوه‌ تمایزی‌ را داراست‌ و بسادگی‌ می‌توان‌ آن‌ را از دوره‌های‌ قبل‌ و بعد تمیز داد.

تحقیق‌ در یك‌ موضوع‌ ادبی، زمانی‌ نتیجه‌بخش‌تر و به‌ حقیقت‌ نزدیك‌تر است‌ كه‌ محقق، همه‌ اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ آن‌ دوره‌ را در اختیار داشته‌ باشد. با این‌ وصف، نشان‌ دادن‌ همه‌ ویژگیهای‌ شعر انقلاب‌ زمانی‌ میسّر خواهد بود كه‌ این‌ شعر، همه‌ فراز و فرودهایش‌ را به‌ نمایش‌ گذاشته‌ باشد. بنابراین‌ زمانی‌ یك‌ محقق‌ می‌تواند از همه‌ ویژگیهای‌ یك‌ دوره‌ ادبی‌ سخن‌ بگوید كه‌ آن‌ دوره‌ پایان‌ یافته‌ باشد و دوره‌ جدیدی‌ آغاز شده‌ باشد. شعر انقلاب‌ اگر نگوییم‌ در همه‌ قالبهای‌ شعری، دست‌كم‌ در یكی، دو قالب‌ (چون‌ غزل‌ و رباعی) به‌ فرازهایی‌ دست‌ یافته‌ كه‌ اینك‌ در فرودهایی‌ كه‌ به‌ امید فرازی‌ دیگر است‌ تاحدودی‌ تغییر جهت‌ داده‌ و به‌ سمت‌ فضایی‌ جدید اوج‌ گرفته‌ است. امروزه‌ غزلهایی‌ كه‌ جوانهای‌ شاعر می‌سرایند، هم‌ از جهت‌ فضا و هم‌ از جهت‌ زبان‌ قابل‌ قیاس‌ با غزل‌ قیصر امین‌پور و یا حتّی‌ سهیل‌ محمودی‌ نیست. از این‌ جهت‌ می‌توان‌ گفت‌ غزل‌ این‌ دوره‌ یك‌ دوره‌ فراز و فرود را تجربه‌ كرده‌ است‌ و وارد دوره‌ای‌ كمابیش‌ جدید شده‌ است. پس‌ براحتی‌ می‌توان‌ این‌ غزل‌ را بررسی‌ و نقد كرد و زیباییهای‌ آن‌ را به‌ تماشا نشست. با همه‌ این‌ اوصاف، هیچ‌كس‌ نمی‌تواند نقاد یا محقق‌ را از تحقیق‌ در مقوله‌ای‌ ادبی‌ منع‌ كند، به‌ امید اینكه‌ یك‌ دوره‌ ادبی‌ یا شعری‌ به‌ پایان‌ برسد. ای‌ بسا تحقیقات‌ ادبی‌ كه‌ به‌ زمان‌ خلق‌ اثر نزدیك‌تر باشد مستندتر و مفیدتر باشد.

ذكر این‌ نكته‌ ضروری‌ست‌ كه‌ اگرچه‌ شعر انقلاب‌ برآمده‌ از فرهنگ‌ انقلاب‌ است‌ اما در گذر تاریخ، فرهنگ‌ انقلاب‌ را از همین‌ شعر و به‌طور عام‌ هنر و ادبیات‌ آن‌ باید شناخت. بهترین‌ شاعر انقلاب‌ نیز كسی‌ است‌ كه‌ از فرهنگ‌ انقلاب‌ برآمده‌ باشد و شعر خوب‌ بگوید.

 

"شعر رهایی"

یاور همدانی:

مطلع‌الانوار آفاق، انقلاب‌ / مشرق‌ عرفان‌ و اشراق، انقلاب‌

عشق‌ و آزادی‌ و ایمان‌ و امید / آیت‌ ایثار و انفاق، انقلاب‌

مطلع‌الانوار آفاق، انقلاب‌

انقلاب‌ انفجار نور عشق‌ و آزادی، و شكفتن‌ غنچه‌ عرفان‌ و ایمان‌ و طلوع‌ خورشید امید انسانهاست.

به‌طور كلی‌ شعر، شعور و شور زندگی‌ است‌ و شعر انقلاب‌ آمیخته‌ با شعر مقاومت، آمیزه‌ای‌ از تحول‌ تاریخ‌ و روزگاران‌ رهایی‌ از اسارت‌ و حمایت‌ از حیثیت‌ و حقیقت‌ ملتی‌ بزرگ‌ است. شعر انقلاب، ثبت‌ و ضبط‌ لحظه‌لحظه‌ شجاعت‌ و شهامت، در برابر خصم‌ است‌ و شهادت‌ در راه‌ قرب‌ الهی. شعر رهایی‌ ملّت‌ و مردمی‌ از خود گذشته‌ است‌ كه‌ با طلوع‌ آفتاب‌ انقلاب‌ اسلامی، رها و آزاد از قید بندهای‌ مستكبران‌ جهان‌ است. شعر انقلاب، زنده‌ و پویا و جاودانه‌ است. چون‌ شعر می‌بایستی‌ آئینه‌ تمام‌نمای‌ افكار و كردار و پندار انسانهای‌ این‌ سرزمین‌ كهنسال‌ باشد و همچنین‌ تأ‌ثیرگذار؛ لذا شعر به‌طور كلی‌ و بویژه‌ شعر انقلاب‌ از جهت‌ مبانی‌ و مفاهیم، تغییرناپذیر است. این‌ افراد هستند كه‌ بزغم‌ و ظنّ خود، هر اثر را تعبیر و تفسیر می‌كنند و به‌ بیان‌ ساده‌تر؛ "هركس‌ به‌ قدر فهمش، فهمید مدعا را..." آن‌ كس‌ كه‌ جان‌ و دل‌ در گرو انقلاب‌ و آزادی‌ و انسانیت‌ دارد، همواره‌ آثار مؤ‌ثر بزرگان‌ شعر و ادب‌ انقلاب‌ را كه‌ بخش‌ عظیمی‌ از تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌ را شامل‌ می‌شود، پویا و پایا می‌داند.

بهترین‌ شاعران‌ انقلاب‌ شعرایی‌ هستند كه‌ در آثار خود، سرود لحظه‌لحظه‌ تاریخ‌ ادبیات‌ انقلاب‌ را به‌ بهترین‌ وجه‌ ممكن‌ مفید و مؤ‌ثر سر داده‌اند و نغمه‌ و نواهای‌ ارزشمندی‌ برای‌ عبرت‌ و آموزش‌ آیندگان‌ به‌ ودیعه‌ گذاشته‌اند. هدف‌ آنها جلوه‌ بخشیدن‌ به‌ جلال‌ انسانهاییست‌ كه‌ برای‌ زندگی‌ بهتر و تقرب‌ به‌ حریم‌ حرم‌ حضرت‌ حق‌ دست‌ از جان‌ شسته‌ و به‌ جانان‌ پیوسته‌اند. از ویژگیهای‌ شعر انقلاب، پیدایش‌ مبانی‌ اعتقادی‌ و ادبیات‌ مقاومت‌ است‌ كه‌ ریشه‌ در اعماق‌ جان‌ شاعران‌ متعهد بخصوص‌ شعرای‌ جوان‌ دوره‌ انقلاب‌ دارد. این‌ شیوه‌ در شعر انقلاب‌ باید با احساس‌ بیشتر و دقت‌ نظر جدی‌تر پیگیری‌ شود تا برای‌ سالیان‌ سال‌ در تاریخ‌ و فرهنگ‌ مردم‌ این‌ سرزمین، جاودانه‌ بماند.

 

"شاعر انقلاب‌ خودمحور نیست"

عباس‌ براتی‌پور: شعر انقلاب‌ شعری‌ است‌ كه‌ در راستای‌ اهداف‌ و دستاوردهای‌ انقلاب‌ باشد. بدیهی‌ است‌ شعر انقلاب‌ اسلامی‌ بایستی‌ موافق‌ با اهداف‌ اسلام‌ و دربرگیرندهِ‌ آرمانهای‌ آن‌ باشد. شعری‌ كه‌ بر موازین‌ اسلام‌ استوار باشد، نه‌ بر آنچه‌ كه‌ شاعرش‌ به‌ آن‌ علاقه‌ دارد و خود را محور قرار بدهد. لذا شاعر انقلاب‌ اسلامی‌ ابتدا بایستی‌ با اسلام‌ آشنا باشد و سیره‌ پیامبر(ص) و معصومین(ع) را بداند سپس‌ شعر بگوید. شاعر انقلاب‌ اسلامی‌ بایستی‌ در شعرش‌ امید به‌ آینده‌ و پیروزی‌ نهایی‌ در سایه‌ تعالیم‌ اسلام‌ را به‌ كار برد. استقامت‌ و پایداری‌ و دفاع‌ از مظلوم‌ و مخالفت‌ با ظلم‌ و ستم‌ را سرلوحه‌ كار خود قرار دهد و خود هم‌ عامل‌ به‌ آنچه‌ می‌گوید باشد.

بدیهی‌ است‌ شعر انقلاب‌ اسلامی‌ بایستی‌ موافق‌ با اهداف‌ اسلام‌ و دربرگیرندهِ‌ آرمانهای‌ آن‌ باشد.

چنانچه‌ شاعر انقلاب‌ اسلامی‌ از اطلاعات‌ و معلومات‌ اسلامی‌ برخوردار باشد و ایمان‌ قلبی‌ راسخی‌ به‌ اسلام‌ داشته‌ باشد اگر بند از بندش‌ جدا كنند دست‌ از عقیده‌ خود برنخواهد داشت.

«دعبل‌ را گفتند این‌ اشعاری‌ كه‌ می‌سرایی‌ ممكن‌ است‌ سرت‌ را بالای‌ دار ببرند، در جواب‌ گفت‌ چهل‌ سال‌ است‌ كه‌ دارم‌ را بر دوش‌ می‌كشم.» دعبل‌ یك‌ نمونه‌ از شاعر اسلامی‌ است. همینطور فرزدق‌ و امثال‌ آن.

به‌ همین‌ خاطر است‌ كه‌ پیامبر به‌ حسان‌ بن‌ ثابت‌ فرمود تا زمانی‌ كه‌ در دفاع‌ از حق‌ و در راه‌ حق، شعر می‌سرایی، مؤ‌ید به‌ تأ‌یید روح‌القدس‌ خواهی‌ بود. شاعر تا زمانی‌ كه‌ در راه‌ اعتلای‌ كلمه‌ حق‌ شعر می‌سراید شاعری‌ الهی‌ است‌ و چنانچه‌ برخلاف‌ آن‌ باشد شیطانی‌ خواهد بود.

بهترین‌ شاعران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ شاعرانی‌ هستند كه‌ بحق‌ و در راه‌ حق‌ و برای‌ حق‌ شعر می‌سرایند و شعری‌ كه‌ برخوردار از آن‌ باشد جزو بهترین‌ اشعار خواهد بود و لاغیر. خداوند ما را به‌ راه‌ راست‌ هدایت‌ فرماید.

 

"شعر انقلابی‌ حزبی‌ نیست"

مطلع‌الانوار آفاق، انقلاب‌

جواد محقق

: سالها پیش‌ در مصاحبه‌ای‌ گفته‌ بودم‌ كه‌ شعر انقلاب، با توجه‌ به‌ پیشینهِ‌ عظیم‌ فرهنگ‌ ملی‌ و مذهبی‌ ما، در قیام‌ توفندهِ‌ مردم‌ مسلمان‌ ایران‌ در خرداد 1342 نطفه‌ بست، با ورود امام‌ در بهمن‌ 1357 متولد شد و در جنگ‌ و جهاد، زبان‌ باز كرد و سخن‌سرای‌ شهادت‌ شد. امروز هم‌ تقریباً بر همان‌ عقیده‌ام.

البته‌ رود خروشان‌ شعر انقلاب‌ هم، همپای‌ اوضاع‌ و احوال‌ كشور به‌ دریای‌ آرامش‌ رسیده‌ و كاملاً هم‌ طبیعی‌ است. اما اگر منظورمان‌ از شعر انقلاب، وجود و حضور جریان‌ تازه‌ و خاصی‌ در شعر امروز ایران‌ باشد كه‌ متولی‌ دفاع‌ از آرمانهای‌ عدالت‌خواهانهِ‌ امام‌ و اهداف‌ عالی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ است، نه‌ تنها كمرنگ‌تر نشده، كه‌ اتفاقاً عمق‌ و گسترش‌ بیشتری‌ پیدا كرده‌ و بالاتر از آن‌ موفق‌ شده‌ است‌ خودش‌ را تثبیت‌ كند. اگر در دههِ‌ اول‌ انقلاب، عده‌ای‌ از مدعیان‌ این‌ عرصه‌ می‌توانستند جریان‌ ادبی‌ انقلاب‌ را نادیده‌ بگیرند، امروز دیگر ناچارند به‌ آن‌ اقرار كنند و انكارشان‌ جز به‌ حقه‌ و حسد و بی‌انصافی‌ و كارنشناسی‌ تعبیر نمی‌شود.

البته‌ شعر انقلاب، شعر یك‌ حزب‌ و گروه‌ سیاسی‌ نیست‌ و خواسته‌های‌ آنان‌ را طرح‌ نمی‌كند، چنان‌ كه‌ آثار شبه‌روشنفكران‌ دار و دستهِ‌ حزب‌ توده‌ بود و به‌ قول‌ بزرگ‌ علوی‌ <پادویی> نیّات‌ تجزیه‌طلبانهِ‌ قارداش‌ كبیر، روسیهِ‌ استالین‌ را به‌ عهده‌ داشت.

 

ادامه دارد ...

زهره زارعی

تنظیم برای تبیان: زهره سمیعی