تبیان، دستیار زندگی
حجاب به دو معنی « پوشیدن » و « پرده » می باشد. بنابر معنای اصلی کلمه هر پوششی را حجاب نمی گویند؛ تنها آن پوشش که با پشت پرده واقع شدن ایجاد می شود، حجاب نام دارد. ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پاسخ به شبهات دینی در عصر کنونی

از وظایف مهم و خطیر بخش امور تربیتی و پرورشی در مدارس می توان به توجه مستمر به منویات و رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری و اهتمام برای اقامه نماز جماعت و اعتلای فعالیت های قرآنی و تعظیم شعائر دینی و انقلابی در مدرسه می باشد، بر همین پایه، بخش مرکز یادگیری همراه همیشگی معلمان پرورشی در چند سال اخیر فعالیت هایی در بخش شعرهای مناسبتی، متن مجری های مناسبتی، قرآن و صبحگاه در مدرسه مقالاتی را ارائه داده است، با توجه به استقبال این عزیزان در مدرسه، بر آن شدیم که با ارائه مسائل و شبهات دانش آموزان در سنین مختلف، آن ها را برای ورود به جامعه بزرگتر از خانواده و مدرسه آماده نماییم. بسیاری از مسائل طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، دانش آموزان و خانواده های آن ها را با سبک زندگی اسلامی آشنا می نماید.

در این بخش به یکی از بزرگترین دغدغه های خانواده ها و دانش آموزان خواهیم پرداخت و تلاش بر آن داریم که دانش آموزان پس از آشنایی با این مبحث در آینده ای نه چندان دور در زندگی خود با درک درست از آموزه های دینی بتوانند زندگی شایسته ای را انتخاب کنند.

حجاب

واژه ی حجاب: حجاب به دو معنی « پوشیدن » و « پرده » می باشد. بنابر معنای اصلی کلمه هر پوششی را حجاب نمی گویند؛ تنها آن پوشش که با پشت پرده واقع شدن ایجاد می شود، حجاب نام دارد.


کلمه ی حجاب در قرآن تنها در آیه ی 54 سوره ی احزاب به کار رفته که می فرماید: « اگر از آن زنان متاع و کالای مورد نیازی می خواهید، از پشت پرده از آن ها بخواهید »، این آیه را آیه ی حجاب نامیده اند ( البته باید توجه کرد که این آیه فقط مربوط به زنان پیامبر (ص ) می باشد که اسلام به علت بعضی جهات سیاسی و اجتماعی، عنایت خاصی به خانه نشینی آن ها داشته است ).


به کاربردن کلمه ی حجاب به معنی پوشیدگی زن، مربوط به عصر جدید است. به کاربردن واژه ی حجاب برای پوشیدگی زن که معنی « پرده » هم می دهد، این برداشت را ایجاد می کند که اسلام می خواهد زن همیشه در خانه محبوس و خانه نشین باشد؛ حال آنکه با توجه به قرآن و تاریخ اسلام، هدف از حجاب در اسلام فقط پوشاندن بدن زن از تماس با نامحرمان و ممانعت از جلوه گری و خودنمایی اوست، نه خانه نشین کردن او.

سیمای حقیقی حجاب

مسأله حجاب را می توان به صورت های مختلفی مطرح کرد. صورت ظاهری بحث این است که  آیا زن باید پوشیده باشد یا عریان؟ مظلوم و خانه نشین باشد یا ازادانه در جامعه حضور یابد؟


حال آنکه بحث اصلی درباره ی آزادی زن نیست، بلکه سوال حقیقی این است که آیا باید زن و بهره گیری های مرد از او رایگان باشد؟ اسلام با این مسأله مخالف است، نه با آزادی و حضور مثبت و سازنده ی زن در اجتماع.


بنابراین می توان گفت که اسلام درباره ی فلسفه ی حجاب چند جنبه ی زیر را درنظر گرفته است:


1- آرامش روانی:

غریزه ی جنسی یک حس اشباع نشدنی است و در صورت رها شدن، گرایش به آن بیشتر و بیشتر می شود. برخلاف سایر خواهش های نفسانی انسان مانند تمایل به غذا.

اسلام بر همین اساس دستورات خاصی برای تعدیل این غریزه ی آتشین در زن و مرد صادر کرده است. در این میان وظیفه ی خاص زنان پرهیز از هرگونه خودآرایی برای جلب توجه مردان است.


علت اختصاص دستور پوشش به زنان این است که به طور غریزی میل به  خودنمایی و خودآرایی و به دنبال آن تصاحب قلب مردان در وجود زن نهفته است و میل به تصاحب جسم و تن زن نیز در وجود مرد نهادینه است، لذا برهنگی مردان چندان کششی در زن ایجاد نمی کند اما برهنگی زنان موجب تمرکز مرد روی جسم و تن زن است.


2- استواری اجتماع:

کشاندن لذت های جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند. برخلاف آنچه مخالفین حجاب خرده گیری می کنند، حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع نیست. حکم اسلام پوشاندن بدن زن به جز چهره و دو دست است و این حکم مانع هیچ گونه فعالیت اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است، بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی است.


3- ارزش واحترام زن:

حریم نگه داشتن و پوشیده بودن از ابزار مرموزی است که زن برای حفظ مقام خود در برابر مرد از آن استفاده می کند. اسلام نیز تأکید نموده که زن هر چقدر عفیف تر و متین تر باشد و خود را در معرض نمایش برای مردان نگذارد، بر احترامش افزوده می شود.

پاسخ به ایرادها و اشکالات وارد به مساله حجاب


1- حجاب و منطق:

عده ای می گویند که حجاب در اثر غارتگری و ناامنی، خودخواهی و سلطه جویی مرد و اعتقاد به جنس دوم بودن زن وضع شده است؛ و چون این دلایل منطقی نیستند پس حجاب نیز دلیل منطقی ندارد.


در جواب این عده گفته می شود که حجاب اسلامی در اثر جنبه های مختلف از جمله جنبه های روانی، خانوادگی، اجتماعی و حتی برای بالاتر رفتن ارزش زن وضع شده است و منطقی معقول دارد که در مباحث گذشته به آن اشاره شد.


2- حجاب و آزادی:

عده ای می گویند که آزادی از حقوق طبیعی انسان است و احترام به حیثیت و شرف افراد در هر کشور و مذهبی لازم است. عزت انسان و حق آزادی زن و همچنین این حکم عقل و شرع که نباید هیچ کس بی دلیل اسیر و زندانی گردد، ایجاب می کند که حجاب به عنوان مظهری از سلب آزادی  برداشته شود.

در پاسخ می گوییم: فرق است بین زندانی شدن زن در خانه و پوشیده بودن او. در اسلام بحثی با عنوان محبوس کردن زن وجود ندارد. حجاب یک قانون اجتماعی است که به موجب آن جامعه سالمتر خواهد بود و رعایت قوانین اجتماعی مخصوص به اسلام نیست بلکه در همه ی کشورهای متمدن نیز وجود دارد و طبیعی است که رعایت هر قانونی موجب مقید ساختن افراد در معاشرت های اجتماعی می شود.


هدف اسلام کرامت بخشیدن به زن است که باوقار و متین باشد و به گونه ای رفتار کند که مورد توجه نگاه های شهوت آلود مردان قرار نگیرد.


اسلام خروج زن از خانه، خرید کردن و دیگر فعالیت های اجتماعی او را منع نکرده، بلکه تنها برای تامین آزادی همه ی اقشار جامعه، حدودی برای رفتار اجتماعی زن در نظر گرفته که عبارت است از پوشیده بودن و پرهیز از خودنمایی.


3- رکود فعالیت ها:

سومین ایراد این است که حجاب سبب رکود و تعطیلی فعالیت ها و استعدادهای زن می شود و از آنجا که هر استعداد طبیعی، دلیل یک حق طبیعی است، حجاب که مانع رشد استعداد زنان است، ستم به آن ها و بلکه خیانت به اجتماع می باشد؛ زیرا اجتماع محل به کارگرفتن استعدادهاست و عامل نیروی انسانی بزرگترین سرمایه اجتماع است.


رکود فعالیت های زن در جامعه در حکم فلج کردن نیروی کار نیمی از جامعه می باشد. این اشکال بر حجاب نوع هندی یا یهودی یا ایران باستان وارد است؛ در حالی که حجاب اسلامی هیچگاه حکم به حبس زن در خانه نمی دهد تا جامعه را از وجود و استعدادهای او محروم نماید، بلکه حدودی را تعیین می کند که زن با عمل به آن از چشم چرانی و فساد اخلاق مردان در امان باشد و خود نیز باوقار در عرصه ی اجتماع ظاهر شود.


4- افزایش التهاب ها:

به نظر عده ای حجاب و ایجاد حریم بین زن و مرد موجب تحریک بیشتر حس جنسی می شود.
از مهم ترین نظریه پردازان این عقیده، فروید است که می گوید : حتی المقدور باید غریزه ی جنسی را آزاد گذاشت تا عوارض و ناکامی های ناشی از آن پیش نیاید.

برتراندراسل درباره ی همین موضوع می گوید: اثر معمولی تحریم، تحریک حس کنجکاوی است. اگر تصاویر منافی عفت مجاز اعلام شود، بعد از مدتی مردم از آن خسته شده و دیگر سراغ مسایل جنسی نمی روند.


در جواب اینان باید گفت که اگرچه سرکوبی غرایز جنسی، عوارض وخیم و ناگوار در پی دارد، ولی برداشتن قیود اجتماعی نیز نه تنها مشکل را حل نمی کند، بلکه بر عوارض آن می افزاید.


برداشتن قیود در غریزه ی جنسی عشق واقعی را می میراند و هرزگی و بی بند و باری و تنوع طلبی را در افراد افزایش می دهد.


برای آرمش غریزه ی جنسی دو چیز لازم است: یکی ارضاء آن در حد حاجت طبیعی و دیگر جلوگیری از تحریک این غریزه.
لذا آن مقدار که خودنمایی زن در اجتماع و معاشرت های آزاد، سبب انحراف جنسی می شود، به مراتب بیشتر از آن است که محرومیت و عدم دسترسی به وی سبب این امر گردد.


در طرح های آینده به طور ویژه درباره ی آیات مربوط به حجاب اسلامی سخن خواهیم گفت.


مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: فاطمه شیرزاده
تنظیم: مریم فروزان کیا