اطلاعات اردوی جمکران
قسمت دوم
مقاله حاضر ادامه نوشتار دیگری از سری مقالات اطلاعات اردوهای پیشنهادی بوده و اطلاعات جامعی را در مورد بسته پیشنهادی «مسجد مقدس جمکران» از بخش سفرهای زیارتی ارائه مینماید.
اعمال مسجد جمکران:
اعمال این مسجد دو رکعت نماز تحیت مسجد است و دو رکعت نماز که به نماز امام زمان(عج) مشهور است و به شیوهای خاص به جای آورده میشود.
دو ركعت اول:
به نیت نماز تحیت مسجد است، در هر ركعت آن یك حمد و هفت بار سوره (قل هوالله احد) خوانده میشود و در حالت ركوع و سجود هم هفت مرتبه ذكر را تكرار كنند.
دو ركعت دوم:
به نیت نماز امام زمان علیهالسلام خوانده میشود، بدین صورت كه سوره حمد را شروع كرده و آیه (ایاك نعبد و ایاك نستعین) صد مرتبه تكرار میشود و بعد از آن، بقیه سوره حمد خوانده میشود، و سپس سوره (قل هو الله احد) را فقط یك بار خوانده و به ركوع رفته و ذكر (سبحان ربى العظیم و بحمده) هفت مرتبه، پشت سر هم تكرار میشود.
آنگاه به سجود رفته و ذكر (سبحان ربى الاعلى و بحمده) نیز هفت مرتبه، پشت سر هم تكرار میشود.
ركعت دوم را نیز به همین ترتیب خوانده، چون نماز به پایان برسد و سلام داده شود، یك بار گفته میشود (لا اله الا الله) و به دنبال آن تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده شود و بعد از آن به سجده رفته و صد بار بگویند: (اللهم صل على محمد و آل محمد).
امام زمان(عج) فرمودهاند: هركس، این دو ركعت نماز را بخواند، گویی در خانه كعبه آن را خوانده است.
عریضه نویسی:
یكى از راههاى توسل به امامزمان (علیهالسلام) نوشتن عریضه براى آن حضرت است. این شکل از توسل از مستحبات است و در منابع دینی آمده است. عریضه نویسی از سیرههای بزرگان بوده و آثار و بركات شگفتانگیزی برای آن ذکر کردهاند.
طریقه عریضه نویسی: فرد نامهاى خطاب به امامزمان(علیهالسلام) با قواعدی كه در كتب ادعیه معتبر درج شده مىنویسد و پس از نوشتن درخواست خود آن را در چاه آب یا آب جارى نظیر رودخانه و جوى آب و یا بركه آب مىاندازد. نكته مهم این كه این درخواست فقط شكل توسل داشته وشخص نویسنده حضرت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به عنوان واسطه استجابت دعا بین خود و خدا قرار میدهد.
لازم به ذکر است چاهی که در صحن مسجد جمکران واقع شده و عریضههای زائرین در آن انداخته میشود هیچ ویژگی خاصی ندارد و فقط یک چاه معمولی است ولی از آنجا که مستحب است عریضهها به داخل آب انداخته شوند از این مکان استفاده میگردد.
کرامات مسجد:
دو نمونه از کرامات مسجد مقدس جمکران:
1- شفای کامل بیماری روحی جانباز دفاع مقدس
منبع كرامت: دفتر ثبت كرامات و خاطرات مسجد مقدّس جمكران، شماره 107
مشخصات: برادر( ا – م)، چهل ساله، افسر جانباز نیروى انتظامى، لیسانس، ساكن قم
زمان كرامت: 10/4/76
اسناد و مدارك: چهار برگه استراحت پزشكى از طرف اداره كل بهدارى ناجا، گزارشات بیمارى از شوراى روانپزشكان ناجا و آزمایشان مختلف.
زیر نظر پزشكان متخصص: مظاهرى، جهانى، كیهانى، دلیر، امامى، روح الهى، قاضى، واحد، عدل پرور، هاشمى، شجاعالدین، حیاتى، دانشخواه، معدنى پور، پیامى، توسل، حشنانى.
شرح واقعه از زبان شفا یافته:
اینجانب سرگرد نیروى انتظامى و جانباز جنگ تحمیلى مىباشم كه مدّت 92 ماه سابقه حضور در جبهههاى حقّ علیه باطل دارم و بارها مجروح شدم ولى سعادت شهادت را نیافتم. بر اثر جراحات و موج گرفتگى دوران جنگ، گاهى از نظر روحى دچار افسردگى مىشدم و حالت روانى پیدا مىكردم. در تاریخ 16/10/75 اعضاء شورایعالى پزشكى اداره كل بهدارى نیروى انتظامى به خاطر (پسیكونوروز) افسردگى شدید و سابقه اسارت و ptd و مجروحیّت و شیمیایى، مدّت چهار ماه به بنده استراحت پزشكى دادند. ولى پس از مدّتها درمان و معالجه، پزشكان قم و شورایعالى تهران برایم عدم پاسخ به درمان تجویز نمودند و جوابم كردند.
با مأیوس شدن از همه جا، تنها پناه و دواى دردم را توسل به امام زمان علیهالسلام دیدم و نذر كردم؛ دو ماه با پاى پیاده از جاده قدیم جمكران محضر مبارك آقا امام زمان علیهالسلام برسم.
یك روز كه طبق نذرم به مسجد آمده بودم، بعد از دعا و نماز و گریه و درخواست شفا از حضرت، در صحن مسجد خوابم برد، در خواب دیدم در محلی هستم و سیدی كه در بیداری او را میشناختم در آنجا حضور دارد و بسیار مودب در كنار فردی دیگر نشسته بود، فهمیدم آن بزرگوار از ایشان مقامشان بالاتر است، یك مرتبه آن آقا رو به من كرد و مرا به نام صدا زد و حالم را پرسید و فرمودند:
«سید احمد چه مىخواهید؟ و تكرار فرمودند: چى مىگى بابا؟»
از آنجایی كه آن سید نزد آن آقا مودب نشسته بودند، در عالم خواب فهمیدم كه ایشان آقا امام زمان علیهالسلام است. با گریه و اشك و آه، دامن آقا را گرفتم و ماجراى ناراحتىهاى روحى و جسمى، سوزش و خارش داخل مغزم، گیجى و سر در گمى و پریشانى، حواسپرتى، موجگرفتگى منجر به یك نوع دیوانگى، و از خود بیخود شدن خود را، تعریف كردم و به شدّت گریه مىكردم و مىگفتم:
آقا مگر ما صاحب نداریم؟ پس چرا خوب نمىشوم و تمام دكترها جوابم كردهاند، حتى دیگر قادر به خدمت هم نمىباشم و اصلا پزشكان معالجم صلاح نمىدانند كه من خدمت كنم، چون جنون آنى به من دست مىدهد و به هیچ وجه نمىتوانم حتى درس بخوانم، صداى سوت مىشنوم، نمىتوانم بخوابم و آسایش ندارم.
آقا با ملاطفت خاصّى، دستى روى سرم كشیدند و گفتند: «آقا احمد خوب شدى، بابا برو سر كارت».
از خواب بیدار شدم، دیدم آنقدر گریه كردهام كه تمام صورتم و زمین خیس شده است. با همان حال به منزل برگشتم. مجددا همین صحنه را مفصّلتر در منزل خواب دیدم. فرداى آن روز به بیمارستان مراجعه كردم، پزشكان معالجم پس از انجام انواع آزمایشها نوشتند:
«آقاى فلانى از نظر قلبى معاینه شد و معاینه و نوار قلب ایشان سالم است و قادر به خدمت كامل مىباشند.» همچنین شوراى روانپزشكان اعلام كردند: «نامبرده مورد معاینه مجدد قرار گرفت. نظریه شوراى مورخ 13/5/76 مبنى بر انجام خدمت عادى، مورد تأیید است.»
نتیجه آزمایشات باعث تعجّب تمام پزشكان شده بود و همه به من تبریك مىگفتند و با گریه مرا به خدمت تشویق و بدرقه نمودند. از آن تاریخ به بعد سخت مشغول كار هستم و دیگر هیچ گونه احساس ناراحتى ندارم، بلكه تا كنون چندین دوره كامپیوتر و دروس دیگر را پشت سر گذاشتهام.