تبیان، دستیار زندگی
ما هر وقت به اردو می رویم اول یک مرامنامه می نویسیم. مرامنامه هم برای خودش قضیه ای دارد بسیار جالب، اولین بار از زبان آقای دکتر ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گام سوم...

مرامنامه ی اردو داری...

گام سوم مرامنامه ی اردو داری...

یکی نکته ی خیلی مهم این است که ما باید اول خودمان را چکش کاری کنیم بعد مربی ها را نوازشی بنماییم ( به قول خودمان یک جوال دوز به خودمان بزنیم ، یک سوزن به بقیه!) ما هر وقت به اردو می رویم اول یک مرامنامه می نویسیم. مرامنامه هم برای خودش قضیه ای دارد بسیار جالب، اولین بار از زبان آقای دکتر بلخاری توی تلویزیون شنیدم که در زمان های قدیم که ما ایرانی ها برای خودمان کسی بودیم برای هر صنفی یک مرامنامه یا فتوّت نامه وجود داشته که آن ها شدیدا به آن پایبند بودند مثلا صنف چیت سازها و... حالا اگرخواستید بگویید یک متن از آن را توی صفحه می گذاریم که مستند ببینید و لذت ببرید. فعلا هم چون می خواهم دقیق، علمی، حساب شده و محکم و از این حرف ها مطلب بنویسیم در مورد مرامنامه های قدیمی هیچی نمی نویسم. ( راستش می ترسم. به کسی نگید!) خلاصه ویژگی مرامنامه این است که قانونی است بین تو و خدا و مردم یعنی اگه عمل نکردی اول می روی استغفار می کنی و بعد حلالیت می طلبی. کلی معنوی و خوب و آرامش بخش و...

و اما متن مرامنامه ای که بین مربی های ما امضا شد البته قبلش حسابی کرک و پرشان را ریختیم و به امید صلح آخر هی جنگ اول راه انداختیم!

1ـ  یادمان باشد که آنکه به کمک نیاز دارد خود ما هستیم بچه ها بهانه هایی هستند که ما بیشتر به داد خودمان برسیم. این نگاه نمی گذارد به بچه ها دستور بدهی، ناراحت شدی غر بزنی... تازه جالب ترش این است که بچه ها می شوند آینه یا حتی ترازویی که خودت را وزن کنی، اگر حرفت را گوش نکردند رجوع می کنی ببینی کجا، حرف ربّت(= پروردگارت) را گوش نکردی که حالا از توی مربی نافرمانی می کنند! و بچه ها می شوند آینه ات یعنی هر چیزی که در رفتار آن ها دیدی را خدا گذاشته تا ببیند تو چه کاره ای، (البته نگذریم که آن مربی بزرگ همه چیز را خلق کرد که ببینه تو چه کاره ای، لِیَبلُوَکُم ایُّکُم أحسَنُ عَمَلاً/ سوره ی ملک) یعنی وقتی یکی یک اشتباهی کرد نگو او چرا چنین کرد بگو من باید چه کنم یه من چه کردم که او چنین کرد (و البته نگذریم که امام حسین از بلندای عرش تکلیف آدم ها را می بیند و می فرماید: طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس؛ خوش به حال آنکه عیب های خودش از عیب های بقیه غافلش کرده) این ها استراتژی های دین اسلام است در برخورد با اشتباهات دیگران. کیف کردی؟!

2ـ استراتژی "مقتدر مهربان"  که مفصل در یک قسمت جدا به آن می پردازیم (می بینی؟ این از اون جاهاییه که ما می گوییم: یک قسمت، و چند قسمت می نویسیم و تازه بعد از"السلام علیکم و رحمه الله و برکاته" توی شک بین 2 و 6 معلق می مانیم!)

3ـ در حین کار به هم انرژی منفی ندهیم بلکه انرژی مثبت هم بدهیم. این مسئله جدای از بحث انتقاد و سر زیر برف نکردن و کبک نبودن و از این حرف هاست و مخصوصا در جایی به کار می آید که کار از کار گذشته باشد مثلا رفتی اردو و مربی یادش رفته زیر انداز بردارد، بچه ها رو پا ایستاده اند و می خواهند بنشینند استراحت کنند. اینجا وقت این نیست و جای این نیست که بخواهی یقه ی مربی ات را سفت بچسبی که چرا فراموش کردی و این چه وضعی است و آبروی ما را می بری و... حالا سریع همان سفره های یک بار مصرفی که برای غذا آوردی را باز کن و بنداز بچه ها بنشینند، سر فرصت هم بررسی کن علت این خبط چی بوده. حالت دیگرش این است که جلوی چشم بچه ها نباشد. (حالا که فکرش را می کنم باید یه چند قسمت را بگذاریم برای طراحی سیستم انتقاد ... منو نزن!)

گام سوم مرامنامه ی اردو داری...

3ـ برای بچه هایت دعا کن، مربی هایت را هم از دعا فراموش نکن و بدان خودت از همه محتاج تری... یادش بخیر اردوی جهادی که می رفتیم مسئولمان می گفت: الدعا یرد القضا؛ دعا قضا و قدر را برمی گرداند ولو اینکه محکم شده باشد، به نیت بچه های روستایتان صلوات بفرستید و از خدا بخواهید حرف حق را بر زبانتان جاری کند و تاثیر کلام بهتان بدهد. به قول معصوم عزیز: الدعا مخ العبادة؛ دعا مغز عبادت است.

4ـ  پشت هم باشیم. مربیانی که جلوی بچه ها اختلافاتشان را رو می کنند مثل پدر و مادری هستند که جلوی چشم فرزندانشان دعوا می کنند. تنها اثر تربیتی این عمل این است که بچه دیگر نه از مادر حرف می شنود نه از پدر. نگذارید بچه ها به این نتیجه برسند که این ها که خودشان همدیگر را قبول ندارند ما چه طوری قبولشان داشته باشیم؟! (اگه حوصله ی شنیدنش را داری گوش کن که بگم در دین مومنین عضد هم هستند، عضد یعنی بازو!)

5ـ هر کس هر کاری که روی زمین می ماند انجام دهد. این جدای از بحث تقسیم مسئولیت است. اگر هر مربی خود را ملزم کند که گوشه ی چسب هر مقوایی که باز شد بچسباند و اگر مایع دستشویی تمام شد قبل از اینکه داد بچه ها دربیاید برود بخرد و... بارها از روی دوش یک نفر به دوش همه مان منتقل می شود آن وقت نه او از درد شانه می نالد و نه ما از فرط بیکاری هی غر خواهیم زد!

6ـ هر کس خودش را در رأس کار احساس کند. بدترین حالت این است که مربی ها بنشینند تا شما که فقط به خاطر پرکارتر بودن، رئیس! شده اید به آن ها بگویید چه بکنند چه نکنند. در این حالت اولا که بیشتر کارها روی دوش رئیس فلک زده می افتد. یه بدی دیگر خود را در رأس کار احساس نکردن این است که عده ای  همیشه خودشان را خارج از گود احساس می کنند و با خرده فرمایشات حضرت عالی حال نمی کنند و همه اش ایراد می گیرند و... یک راه حل برای رفع این معضل را در شماره بعد ببینید!

7ـ تقسیم مسئولیت کنیم. و هر کس مسئول مسئولیتش باشد! مثلا فرهنگی، ورزشی، تدارکات... بعد ریزتراش هم می توان کرد مثلا فرهنگی را به مسئولیت های کتابخانه ی سیار و مسابقات فرهنگی و... تقسیم کنیم. مسئولیت ها باید دقیق، شفاف، قابل اجرا و متناسب با توانایی های بالقوه یا بالفعل فرد باشد. (بلا به دور. ما هم کم کم داریم صلمبه قلمبه! حرف می زنیم!)

گام سوم مرامنامه ی اردو داری...

8ـ به همدیگر در انجام مسئولیت هایمان کمک کنیم.

9ـ اگر می خواهی رابطه ات با مردم اصلاح شود رابطه ات را با خدا اصلاح کن. این متن حدیث معصوم است.

( از آنجا که حقیر یک شصت و پنجی بی هیچی تشریف دارم هیچ بعید نیست که بعد از بسته شدن بندهای مرامنامه به این نتیجه برسد که بعضی دیگر باید اضافه می شده یا بخشی اضافی است، یا حتی کم است و خلاصه هیچ تضمینی در کار نیست. لذا پیشاپیش پوزش! ضمنا درهمین راستا اون ور پرانتز را هم نمی گذارم چون به این نتیجه رسیدم که شان این تذکر اجلّ از این است که مطلب داخل پرانتزی باشد!

تنظیم: زهرا شهرزاد