تبیان، دستیار زندگی
قضیه شرطی منفصله به اعتبار امکان اجتماع و رفع طرفین و یا عدم امکان، به سه نوع تقسیم بندی می شود، که در این مبحث به شرح و تفصیل آن ها خواهیم پرداخت. ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : رضا هاشمی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اقسام شرطی منفصله

اهداف کلی:

هدف از ارائه این مبحث این است که دانش آموز:

1-  اقسام قضیه شرطی منفصله را بشناسد.
2-  بتواند به خوبی برای هریک از اقسام شرطی منفصله مثالی بزند.
3-  با اصطلاحات، واژه ها و مفاهیم این درس به خوبی آشنا شود.

چکیده:

قضیه شرطی منفصله به اعتبار امکان اجتماع و رفع طرفین و یا عدم امکان، به سه نوع تقسیم بندی می شود، که در این مبحث به شرح و تفصیل آن ها خواهیم پرداخت.

اقسام منفصله:

همانطور که در مبحث گذشته ذکر گردید، قضیه شرطیه به اعتبار نسبت، به متصله و منفصله تقسیم می شوند و علاوه بر این ها تقسیمات دیگری را نیز برای قضایای شرطیه ذکر کرده اند که در این جا ما فقط به ذکر انواع ذکر شده در کتاب درسی شما خواهیم پرداخت. قضیه شرطیه منفصله به اعتبار امکان اجتماع و رفع طرفین و یا عدم امکان به سه نوع ذیل تقسیم می شود:

1- حقیقی(حقیقه)
2- منفصل غیرقابل جمع در صدق(مانعه الجمع)
3- منفصل غیر قابل جمع در کذب(مانعه الرفع)

1- منفصل حقیقی(حقیقه):

منفصل حقیقی قضیه ایی است که در آن حکم شود به امتناع اجتماع و ارتفاع طرفین در ایجاب و امکان اجتماع و ارتفاع طرقین در سلب یعنی اگر قضیه موجبه باشد هم اجتماع و هم ارتفاع طرفین محال است و اگر سالبه باشد اجتماع و ارتفاع طرفین ممکن است از دو طرف قضیه منفصله حقیقه، همیشه یکی صادق و یکی کاذب است، درواقع درست بودن دو طرف قضیه محال است و غلط بودن دو طرف قضیه محال است به همین دلیل انفصال میان دو طرف را انفصال حقیقی و تام دانسته اند.

مثال برای موجبه: عدد صحیح یا زوج است یا فرد؛ که اجتماع و ارتفاع زوج و فرد محال است، درواقع اینجا نمی شود گفت عدد صحیح هم زوج باشد و هم فرد.

مثال برای سالبه: چنین نیست که حیوان یا ناطق باشد یا قابل آموزش دادن؛ ناطق و قابلیت آموزش پذیری در انسان جمع می شوند و در غیر انسان رفع می شود. قضیه منفصله حقیقه موارد استعمال زیادی را در علم منطق دارد.

2- منفصل غیرقابل جمع در صدق(مانعه الجمع)

منفصله مانعه الجمع قضیه ایی است که در آن به تنافی یا عدم تنافی طرفین در صدق حکم شود ( به عبارت دیگر جمع دو طرف آن در درست بودن محال است اما غلط بودن طرفین ممکن است یعنی محال است که هر دو طرف آن درست باشد اما می تواند هر دو طرف آن غلط باشد و یا یک طرف درست و طرف دیگر غلط باشد ).

منطق

مثال برای ایجاب: جسم یا سفید است یا سیاه، اجتماع سیاه و سفید در جسم واحد محال است اما ارتفاع آن ها ممکن است، مثلا جسم می تواند نه سفید باشد و نه سیاه بلکه می تواند آبی باشد.

مثال برای سلب: چنین نیست که جسم یا غیر سفید باشد یا غیر سیاه، اجتماع غیر سفید و غیر سیاه در جسم آبی ممکن است اما رفعشان محال است زیرا رفع غیر سفید و غیر سیاه در جسم واحد یعنی ایجاب سفید و سیاه در آن جسم و آن محال است.

3- مانعه الرفع، مانعه الخلو یا منفصل غیر قابل جمع در کذب:

منفصله مانعه الخلو قضیه ایی است که در آن تنافی یا عدم تنافی طرفین، در کذب محال است و در صدق ممکن باشد( به عبارت دیگر ارتفاع و خلو طرفین محال و اجتماع آن ها ممکن باشد یعنی محال است که هر دو طرف آن غلط باشد البته ممکن است که یک طرف آن درست و طرف دیگر غلط باشد و یا هر دو طرف درست باشد(درست برعکس مانعه الجمع )). یعنی اگر قضیه موجبه باشد، اجتماع طرفین ممکن و ارتفاع آن ها محال است و اگر قضیه سالبه باشد ارتفاع طرفین ممکن و اجتماع آن ها محال است.

مثال برای موجبه: در هر تصادف رانندگی یا این راننده مقصر است یا آن راننده دیگر. در این مثال اجتماع هر دو ممکن است؛ یعنی ممکن است هر دو راننده مقصر باشند اما ارتفاع هر دو محال است یعنی ممکن نیست هر دو بی تقصیر باشد.

مثال برای سالبه: نه چنین نیست که جسم یا سفید باشد یا سیاه، معنی آن این است که اجتماع طرفین محال و ارتفاع آن ها ممکن است.


مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: رضا هاشمی

تنظیم: مریم فروزان کیا