تبیان، دستیار زندگی
«لای نفی جنس» از اسم خود نفی عموم می کند مثلاً در مثال بالا وجود جنس مرد در خانه انکار شده است. اسم لای نفی جنس یا مبنی بر فتحه است یا لفظاً منصوب است ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حروف شبیه به «لیس» / لای نفی جنس

حروف شبیه به «لیس» / لای نفی جنس

اهداف درس:

- آشنایی با حروف تشبیه به «لیس» و عملکرد آن

- آشنایی با «لای نفی جنس» و عملکرد آن

- بیان شروط و ویزگی های اسم و خبر هریک از آن ها

در ابتدا حروف شبیه به لیس و عملکرد آن را مورد بررسی قرار می دهیم.

همان طورکه از نام حروف شبیه به لیس پیداست، حروفی هستند که بر سر مبتدا و خبر می آیند، مبتدا را مرفوع و خبر را منصوب می کنند؛

 این حروف چهارتا هستند: «ما» / «إن» / «لا» / «لات».

مانند: «لا أحد أعلم منک و ما رجلٌ حاضراً».

این حروف برای عمل کردن شرایطی دارند.

حرف «ما» به سه شرط عمل می کند:

الف) خبر بر اسم «ما» مقدم نشود. مثلاً نمی توان گفت:   «ما قائماً زیدٌ»

  ب) پس از آن «إن» افزوده نشود. مثلاً نمی توان گفت: «ما إن أبوک کریماً»

 ج) خبرش با إلّا نقض نشده باشد. مثلاً نمی توان گفت:  «ما سعیدٌ إلّا بشراً»

نکته: آمدن «باء» زائد بر سر خبر «ما» جایز است مانند: «ما هذه الدنیا بدار قرار».

حرف «إن»:

 به شرط حفظ ترتیب اسم و خبرش و نقض نشدن خبرش با «إلّا» عمل می کند مانند: «إن أحدٌ خیراً من أحدٍ إلّا بالعقل و بالعلم».

حرف «لا»:

علاوه بر شرایط حرف «إن»، اسم و خبرش نیز باید نکره باشند و فاصله ای میان آن و اسمش نباشد مانند: «لا رجلٌ حاضراً».

«لات»:

اسم و خبر «لات» باید کلماتی باشند که بر زمان دلالت کند مانند: «حین / ساعة / اوان» و اسمش نیز حتماً حذف می شود مانند: «لات ساعة مندمٍ» یعنی «لات السّاعةُ ساعةَ مندم».

نکته:

هرگاه پیش از خبر این حروف «إلّا» بیاید از عمل باز داشته می شوند مانند: «إن هو إلّا بشرٌ» در این مثال «هو» مبتدا و محلاً مرفوع است و «بشر» خبر آن است.

خبر حروف شبیه به لیس منصوب است مانند: «ما هذا بشراً»، «بشراً» لفظاً منصوب و خبر «ما» است.

تمرین: حروف شبیه به لیس و اسم و خبر آن را در آیات و عبارات زیر ببینید:

- إن الکافرون إلّا فی غرور (ملک / 20)

إن: از حروف شبیه به لیس است امّا به دلیل وجود «إلّا» از عمل باز داشته شده است.

الکافرون: مبتدا و مرفوع به «واو»

فی غرور: خبر و محلاً مرفوع

- تعزّ فلا شیءٌ علی الدرضِ باقیاً              و لا وزرٌ ممّا قد قضی الله واقیاً

لا: از حروف شبیه به لیس

شیء: اسم لا و لفظاً مرفوع

واقیاً: خبر لا و لفظاً منصوب

- ما حلیتی إلّا البکاءُ علیهم                          إنَّ البکاءَ سلاحُ کلّ مصاب

ما: از حروف شبیه به لیس که «إلّا» عمل آن را نقض کرده است.

حلیتی: خبر مقدم و تقدیراً مرفوع

البکاء: مبتدای مؤخر و لفظاً مرفوع

- ما قال لا قطّ إلّا فی تشهّده                       لو لا تشهد کانت لاءُه نعم

لا: حرف شبیه به لیس امّا عمل آن به واسطه ی «إلّا» نقض شده است.

- فما کلّ ذی نصح بمُؤتیک نُصحَه                و لا کلُّ موتٍ نُصحَه بلبیب

ما: حرف شبیه به لیس                              لا: حرف شبیه به لیس

کل: اسم ما و لفظاً مرفوع                          کلّ: اسم لا و لفظاً مرفوع

نصح: خبر ما و لفظاً منصوب                      نصح: خبر لا و لفظاً منصوب

- ندم البغاة و لات ساعة مندمِ                    و البَغیُ مرتَعُ مُبتَغیه وخیمٌ

 لات: حرف شبیه به لیس

اسم لات: واجب الحذف

ساعة: خبر لات و منصوب

- و ما المرء إلّا الأصغران لِسانه                 و معقوله و الجسم خلق مصوّر

ما: حرف شبیه به لیس که عمل آن به واسطه ی «إلا» نقض شده است

المرءُ: مبتدا و مرفوع

الأصغران: خبر و مرفوع (رفع به «الف»)

- ما کان ما فوق البسیطة کافیاً                 و إذا قنعتَ فبعض شیءٍ کاف

ما: حرف شبیه به لیس

کل: اسم ما و لفظاً مرفوع

کافیاً: خبر ما و لفظاً منصوب

- ما کلّ ما یتمنّی المرء یدرکه                   تجری الریاح بما لا تشهتی السّفن

ما: حرف شبیه به لیس

کل: اسم ما و لفظاً مرفوع

یدرک: خبر ما و محلاً منصوب


لای نفی جنس

عملکرد «لای نفی جنس» برعکس حروف شبیه به لیس است یعنی بر سر مبتدا و خبر می اید و مبتدا را منصوب و خبر را به صورت مرفوع نگه می دارد.

مانند: «لا رجلَ فی الدّار»

«لای نفی جنس» از اسم خود نفی عموم می کند. مثلاً در مثال بالا وجود جنس مرد در خانه انکار شده است.

 اسم لای نفی جنس یا مبنی بر فتحه است یا لفظاً منصوب است. مانند: «لا غلامَ رجلٍ حاضِرٌ» که «غلام» لفظاً منصوب و اسم «لا» است.

از شروط عمل «لای نفی جنس» این است که اسم و خبر «لا» نکره باشد و اسمش فاصله ای با حرف «لا» نداشته باشد و حرف جر بر سر آن نیامده باشد. مانند: «سافرت بلا زادٍ». در این مثال «لا» برای نفی جنس نیست.

اسم «لا» بر سه قسم است:

1) مفرد 

 2) مضاف                                      

 3) شبه مضاف

اسم «لا» هرگاه مفرد باشد مبنی بر فتحه است. مانند: «لا کوکبَ ساطعٌ» (هیچ ستاره ای در آسمان نمی درخشد) و «لا رجلین فی الدّار» و «لا رجالَ عندکم»

اسم «لا» هرگاه مضاف یا شبه مضاف باشد لفظاً منصوب است. مانند: «لا غلامَ رجلٍ حاضرٌ» و «لا طالعاً جبلاً ظاهرٌ» و «لا راغباً فی الشّرّ محمدٌ».

تمرین: «لای نفی جنس» و عملکرد آن در عبارات زیر دقت کنید:

- لا طیب للعیش مادام منغصةً                     لذّاتُه بادّکار الموت و الهرم

لا: لای نفی جنس

طیب: اسم لا و مبنی بر فتح / محلاً منصوب

للعیش: جارومجرور، خبر لای نفی جنس و محلاً مرفوع

- تعدُّ ذنوبی عند قومٍ کثیرةً                          و لا ذَنبَ لی إلّا العهُلی و الفواضِلُ

لا: لای نفی جنس

ذنب: اسم لا و مبنی بر فتح / محلاً منصوب

لی: جارومجرور، خبر لای نفی جنس و محلاً مرفوع

- لا خیلَ عندک تُهدیها و لا مالُ                     فَلیُسعِد النُّطقُ إِن لم تُسعِدِ الحالُ

لا: لای نفی جنس

خیل: اسم لا و مبنی بر فتح . محلاً منصوب

عندک: خبر لا و محلاً مرفوع

- لا موتَ لی إلّا إذا الأجلُ انقضی              فهناک لا أتجاوز المحدوداً

لا: لای نفی جنس

موت: اسم لا و مبنی بر فتح / محلاً منصوب

لی: خبر لا و محلاً مرفوع

- لا عیبَ فیهم غیرَ أنّ سیوفهم                    بهنَّ فلولٌ مِن قراع الکتائبِ

لا: لای نفی جنس

عیب: اسم لا و مبنی بر فتح / محلاً منصوب

فهیم: خبر لا و محلاً مرفوع

- لا مهملی و اجباتهم محبوبون

لا: لای نفی جنس

مهملی: اسم لای نفی جنس / مضاف و لفظاً منصوب (علامت نصب به «یاء»).

محبوبون: خبر لا و مرفوع (علامت رفع به «واو»)

- لا صاحب جود مذموم

لا: لای نفی جنس

صاحب: اسم لا / مضاف و لفظاً منصوب

مذموم: خبر لا و مرفوع

مرکزیادگیری سایت تبیان - تهیه: فاطمه شیرزاده

تنظیم: سمیرا بادامستانی