تبیان، دستیار زندگی
قلم در دست می گرفتیم و لرزان می نوشتیم البته واضح و مبرهن است که علم از ثروت بهتر است، به مغزمان فشار می آوردیم و راجع به سفر نرفته مان در تعطیلات عید حرف های باورنکردنی می نوشتیم....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ورق به نفع انشا برگشت؟

قلم در دست می گرفتیم و لرزان می نوشتیم البته واضح و مبرهن است که علم از ثروت بهتر است، به مغزمان فشار می آوردیم و راجع به سفر نرفته مان در تعطیلات عید حرف های باورنکردنی می نوشتیم، بی آن که بدانیم یک سیب را که به هوا پرتاب کنی، هزار چرخ می خورد و پایین می آید، در چند سطر انشامان از عزممان برای دکتر شدن، معلم بودن و خلبان شدن حرف می زدیم.

جملاتمان کودکانه و نپخته بود، در ابتدایی ترین شکل ممکن، پر از حرف های نسنجیده، جملات خشک و بی توصیف و انشایی که یک مقدمه، یک بدنه و در نهایت یک نتیجه گیری اخلاقی و گاه خنده آور داشت. هول انشا هنوز در دل بعضی ها مانده. این ها صفت منفور را برای انشا زیاد به کار می برند و یادشان می آید که وحشت از خواندن انشای ننوشته و توبیخ شدن در کلاس چه طعمی داشت. دانش آموزان دهه 70 و قبل از آن خوب به یادشان مانده که در مقابل موضوع انشا تا چه حد خلع سلاح و دست بسته بودند و چقدر حس بدی داشتند که قادر به آوردن افکار و احساسشان روی کاغذ نبودند.اما همه این هول ها و ناتوانی ها حالا به خاطره پیوسته، حتی خاطرات خوشایند شاگردان دست به قلم کلاس که خوب و روان، شهامت نوشتن مفید بودن ثروت را در دفتر انشا داشتند و لطیف ترین کلمات را در توصیف فصل بهار به کار می گرفتند.

زنگ انشا نواخته شد

بعضی می گویند احیا، بعضی هم می گویند تقویت.

بعد از تالیف دوباره کتاب های درسی دبستان و تبدیل درس ادبیات فارسی به دو کتاب «بخوانیم» و «بنویسیم»، درس انشا در کتاب «بنویسیم» وارد شد و این درس به جز در کلاس هایی که معلمان فعالی داشتند و انشا را به صورت کامل کردن جمله های نیمه تمام و تبدیل آن ها به داستان یا نوشتن خاطرات دانش آموزان از هر آنچه می بینند و تجربه می کنند، تدریس و تمرین می کردند، انشا تقریبا به فراموشی سپرده شد.

میزان نفوذ اندک درس انشا در مدارس می تواند یکی از انگیزه های آموزش و پرورش برای احیا و تقویت این درس باشد. آخرین خبر رسمی نیز این است که زنگ انشا در درس ادبیات فارسی دوره متوسطه اول و دوم از سال تحصیلی آینده احیا می شود و دانش آموزان دوره سه ساله دوم در ابتدایی نیز از امسال به بعد به صورت مرتب در مسابقات انشانویسی شرکت می کنند تا انگیزه نوشتنشان بالا برود.

بدون آموزش می نویسیم

تولد دوباره زنگ انشا برای زبان مادری خبری خوش است. این که فارسی زبان باشی و همه زندگی ات با این زبان آمیخته باشد، ولی نتوانی افکار و احساساتت را به خط فارسی بنویسی، ضعفی بزرگ است که اگر زنگ انشا در مدارس جدی گرفته شود، این نقص نیز برطرف می شود. آن زمان که درس انشا غولی در مدرسه بود و دانش آموزان گریزان از آن زیاد، انشانویسی به طرح یک موضوع در کلاس و موظف بودن دانش آموزان به نوشتن آن در خانه و به همراه آوردنش در کلاس بعدی خلاصه می شد که البته معلوم نبود برای خواندن انشا در کلاس نوبت به او می رسید یا نه. در واقع دانش آموز یک موضوع پیش روی خود داشت که اطلاعاتش درباره آن کم بود یا اگر اطلاعات داشت، نمی دانست باید آن را چطور بنویسد که به معنی واقعی، یک انشا باشد.

کمتر دانش آموز نسل گذشته به یاد دارد که معلم در کلاس انشا، نوشتن را از الف تا یا تشریح کند و بگوید با این کلمات که دیکته اش را یاد می گیرند، چطور می شود هنرنمایی کرد. سختی انشانویسی هم از همین ناحیه بود چون کودک در سن دبستان با آن اطلاعات محدود و دایره لغات کوچک درباره یک موضوع نمی توانست بیشتر از چند خط آن هم به سبکی بسیار ابتدایی و خالی از احساس بنویسد.

آن زمان مشکل این بود که معلم به دانش آموزانش یاد نمی داد چطور بنویسد، چگونه موضوعات عادی را از زوایای تازه ببیند و چطور افکار و تخیلاتش را بدون واهمه به رشته تحریر درآورد. البته شاید معلمان نیز خود از این هنر خالی بودند یا اگر دستی در کار نوشتن داشتند وقت محدود کلاس و حجم زیاد کتاب ها مجال کار را از آن ها می گرفت و به این راه می آورد که از زنگ انشا سرسری بگذرند و آن را در ذهن بچه ها به عنوان یکی از تلخ ترین و بی فایده ترین درس های دوران تحصیل حک کنند. اکنون نیز شرایط درس انشا بهتر از قبل نیست و حتی می توان گفت چون در سیستم جدید، انشا به عنوان درسی مستقل شناخته نمی شود وضعش از برخی جهات بدتر از قبل شده است. این که انشانویسی تاکنون فقط در مقطع ابتدایی پیش بینی شده نیز ایرادی بزرگ است چون با ورود دانش آموزان به مقطع دبیرستان ارتباط آن ها یکباره با نوشتن قطع می شود و به ویژه در رشته های غیر از علوم انسانی، درس زبان فارسی با همه زیرشاخه هایش به حاشیه رانده می شود. البته شاید در سال تحصیلی بعدی ـ که قرار است درس انشانویسی به مقطع متوسطه اول و دوم راه یابد و در دوره ابتدایی جدی تر گرفته شود ـ ورق به نفع انشا برگردد.

انشانویسی، مهارتی به درد بخور

اگر قرار باشد درس هایی را که در نظام آموزشی ما مظلوم واقع شده اند، بشماریم حتما یکی از این دروس که درصد مظلومیتش نیز بالاست، درس ادبیات فارسی به ویژه املا و انشاست و البته انشا مهجورتر است.

این که انشانویسی چه فایده ای برای دانش آموز دارد، کمتر معلمی در کلاس درس درباره اش حرف می زند و همین می شود که حس ناخوشایند بودن در زنگ انشا وجود دانش آموزان بی رغبت را پر می کند و انشا را به درسی که بهتر است در حاشیه باشد تبدیل می کند، در حالی که اگر دانش آموزان بدانند دست به قلم شدن و تمرین کردن برای فاخر نوشتن چه تاثیر مثبتی بر زندگی آن ها دارد، زودتر آستین همت را بالا می زنند.

انشانویسی مقدمه ای برای به کمال رسیدن زبان فارسی در هر فرد است. این مهارت به افراد کمک می کند تا واژه ها، تعابیر، اصطلاحات و ظرایف زبان فارسی را بشناسند و در موقع مناسب از آن استفاده کنند. انشانویسی رابطه مستقیمی نیز با پرورش قدرت تفکر، تحلیل و استدلال دارد چون در آن باید موضوعات مختلف را به هم ربط داد و میان آنها و موضوع اصلی ارتباط برقرار کرد. انشانویسی باعث پرورش قدرت توصیف نیز می شود و کسی که این مهارت را بیاموزد، صاحب نوشته هایی لطیف، خواندنی و جذاب می شود که بخوبی او را از دیگران متمایز می کند. نوشتن انشا عواطف و احساسات نویسنده را نیز تقویت و او را به نیرویی مسلح می کند که بتواند در جمع ابراز وجود کند و اعتماد به نفسش بالا برود.

اما لازمه خوب نوشتن، مطالعه زیاد، مشاهده فراوان و باریک بینی در پدیده های اطراف است که البته در نظام آموزشی ما کمتر چنین مجالی برای دانش آموزان مهیا می شود. با وجود این، همه مشکلات را نباید به مدرسه ربط داد چون خانواده ها نیز فرهنگ مطالعه ندارند و برای کسب تجربه های جدید از عالم هستی به فرزندان کمک نمی کنند. سفر (نه لزوما سفرهای گرانقیمت و طولانی) می تواند به باز شدن افق های تازه در ذهن کودکان و نوجوانان کمک کند، همچنین خواندن کتاب و دیوان شعر، اما پیش از این ها باور و نگاه ما ایرانیان نسبت به انشاست که باید تغییر کند.


مرکز یادگیری سایت تبیان - تجمیع : نسیم گوهری