تبیان، دستیار زندگی
هیچ فکر کرده اید، این کلمه ی بسیار متداول چه معنایی دارد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اِسترس بیماری شایع روزگار ما
مقابله با استرس

استرس (stress) در اصل به معنی «فشار» است، ولی کاربرد آن را به معنای امروزی اش، یک پزشک فرانسوی به نام سلیه (SELEYE) ابداع کرده است. او متوجه شده است که در مقابل هر محرّکی که تعادل سیستم بدن را بر هم بزند، یک سری واکنش های یکسان،از موجوداتی چون (انسان و حیواناتی نظیر سگ، گربه، موش،...) سر می زند که عمدتاً، در جهت بقا و حفظ موجودیت است. این واکنش ها که غالباً از یکی از سیستم های عصبی اتوماتیک بدن، به نام سیستم «سمپاتیک» ناشی می شود، عبارتند از:

1. افزایش سرعت ضربان قلب

2. افزایش سرعت جریان خون در رگ ها

3. افزایش تعداد تنفس

4. افزایش فشار خون

5. هجوم خون به مغز و عضلات (که نیاز به فعالیت بیشتری دارند)

6. کاهش جریان خون به معده و روده (که نیاز فوری به کار آن ها وجود ندارد)

7. کاهش جریان خون به پوست (که باعث رنگ پریدگی می شود)

8. افزایش تعریق

9. گشاد شدن مردمک (ورود نور بیشتر به چشم)

10. تخلیه ی ناگهانی مثانه (و گاهی روده به منظور سبک تر شدن موجود).

مجموع این واکنش ها، اصطلاحاً واکنش «جنگ یا گریز» (Fight of Flight) نامیده می شود و باعث می گردد، موجود، چه در صورت جنگیدن با محرک خطرناک و چه در صورت تصمیم به فرار، قدرت این کار را داشته باشد. ولی انسان در بسیاری از موارد نه قادر به جنگیدن و حذف محرک است و نه قادر به فراز؛ بنا بر این واکنش های سیستم سمپاتیک به «اضطراب»- یعنی حالت نا خوشایندی از نگرانی نسبت به موجودیت و وضعیت فعلی و آینده- منجر می شود.

اضطراب به این معنی، یعنی نگرانی از آینده، اختصاص به انسان دارد و در سایر جانداران شناخته نشده است.

به ندرت ممکن است، به جای سیستم سمپاتیک، قسمتی از سیستم «پارا سمپاتیک» به نام عصب «واگ» فعال شود و در نتیجه، ضربان قلب و فشار خون، به جای بالا رفتن، اُفت کنند و شخص «غش» کند. در حال حاضر، کلمه ی «استرس»، هم به معنی محرک زیانبار و هم به معنی اثرات آن بر بدن و فکر به کار می رود.

نکته ی جالبی که از ابتدای پیدایش مفهوم استرس نیز به آن توجه شده، این است که حتی وقایع خوشایند و مطلوب (نظیر ازدواج، تولد فرزند، شروع یک شغل جدید،...) نیز، می توانند باعث استرس شوند؛ چرا که این وقایع هم، به نوعی تعادل سیستم فکری و فیزیکی را بر هم می زنند و لازم است انسان تغییراتی را به منظور «تطابق» (Adjust) با آن ها در خود ایجاد کند.

در شرایط زندگی روزمره، حذف کامل عوامل استرس آور مقدور نیست و به هر حال، چیز هایی هست که در تعادل سیستم فکری و بدنی ما ایجاد اغتشاش می کند، اما روش هایی برای کاهش اثرات استرس و مقابله با آن وجود دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

مقابله با استرس

مقابله با استرس، به زبان ساده

گفتیم که بسیاری از مشکلات ما (خصوصاً اضطراب) ناشی از استرس های مختلف است و اگر بتوانیم از استرس بپرهیزیم یا با آن مقابله ی مناسب کنیم، سالم تر خواهیم زیست. قبلاً توضیح داده شد که پاسخ های مربوط به استرس (از قبیل تپش قلب، تعریق، هجوم خون به عضلات و صورت، لرزش، تند شدن نفس، گشاد شدن مردمک و...) در واقع پاسخ های طبیعی بدن، در جنگ یا گریز مقابل محرّک های تهدید آمیز است. ولی چون در مقابل هر محرّکی، امکان مبارزه یا فرار وجود ندارد، انسان به ناچار با تبعات نا خواسته ی آن ها مواجه می شود.

منطقی کردن انتظارات از خود و دیگران

بعضی از مشکلات فکری انسان، به دلیل آن است که امور، بر خلاف انتظار او رخ می دهد. در بسیاری از موارد، علت دلگیری ما این است که انتظار مان از شخص یا موقعیت خاصی، «منطقی» و درست نیست.

اگر انسان هیچ گاه به کم تر از «انجام کامل هر کار» یا «نتیجه ی صد در صد» قانع نباشد و بر اساس قاعده ی «همه یا هیچ» عمل کند، دائماً با شکست مواجه خواهد شد؛ چون توانایی انسان در زمینه های متفاوت، محدود است و هر کس توانایی ها و استعداد های خاص خود را دارد که با دیگران متفاوت است. معلوم نیست هر چیزی را که آرزو می کنیم یا به دنبال آن هستیم، به طور کامل به دست آوریم؛ بنا بر این، اگر به نسبی بودن توانایی و استعداد خود اذعان داشته باشیم، می توانیم تا «حد زیادی» به هدفمان نزدیک شویم و «استرس» هم نداشته باشیم، اما اگر تنها به نتیجه ی کامل و صد در صد بیندیشیم، استرس دائمی و روزمره، ما را آزار خواهد داد.

رشد معلم

مرکز یادگیری سایت تبیان- تنظیم: شکوفه باصری