چقدر به تو گفتم که سخت تلاش کن! چقدر گفتم که چنگ نواختن را تمرین کن یا چند خط نمایشنامه حفظ کن. اما نکردی ... همیشه مشغول بازی با اسبها و سرگردان اصطبل هایی! ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1385/12/28 ساعت 19:38
پسر
به: شاگردم، پولی فوس جوان
چقدر به تو گفتم که سخت تلاش کن! چقدر گفتم که چنگ نواختن را تمرین کن یا چند خط نمایشنامه حفظ کن. اما نکردی ... همیشه مشغول بازی با اسبها و سرگردان اصطبل هایی!
حالا سرباز شده ای و به سمت سیسیلی میروی . امیدوارم تو را درعرشه بالایی به کار بگیرند. آنجا چندان بوی بدی ندارد. اما تو میتوانستی حکیم بزرگی بشوی. استعدادش را داشتی. مراقب خودت باش.
داستان تزه ئوس را به یاد داشته باش. تزه ئوس شجاع بود و خوب میجنگید اما عاقل هم بود.
میدانست چطور مواظب خودش باشد. آن ریسمان را به یاد داری؟ در مرکز سپاه بمان ... سپرت را محکم بگیر و برای افتخار آتن بجنگ.
مرگ بر اسپارت!
دوست و معلم تو : آلاتوس
بازگشت