تبیان، دستیار زندگی
دانشمندان فقه امامى شیعه، قید قابلیت در اطراب را در غنا ذكر كرده‏اند، یعنى غنا آن است كه شانیت و قابلیت ایجاد طرب در متعارف مردم (نه تمام مردم) را داشته باشد و این قید «متعارف‏» هم تاییدى است‏بر تفاوت افراد در اثرپذیرى از موسیقى. )
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عرف و غنا

عرف و غنا
در نظر فقه اماميه، دليل مستقلى بر اعتبار و حجيت عرف - فى‏نفسه - وجود ندارد. بدين‏جهت، هيچ يك از اقسام آن نمى‏تواند دليل مستقلى در مقابل كتاب، سنت، اجماع و عقل باشد بلكه، اعتبار و حجيت آن منوط به كاشفيت از تاييد و امضاى شارع است كه در اين فرض داخل در سنت مى‏شود.

«عرف‏» تابع شرايط فيزيكى، فرهنگى و اجتماعى مى‏باشد و بدين سبب مى‏توان گفت كه يكى از علل تعدد تعاريف غنا، به خاطر متغير بودن عرفها بوده است.

حسن كاتب از اديبان و موسيقيدانان قرن ششم، در توصيف مطرب بودن غنا مى‏گويد: (1) «و انما الغناء ما اطرب ذوى‏المعرفة به‏» يعنى غناى واقعى آن است كه موجب طرب اهل فن موسيقى گردد و سپس مى‏گويد: هر چه جهل مردم بيشتر باشد، زودتر با هر صدايى طربناك مى‏شوند ولى كسانى كه آشنا به علم موسيقى هستند، بخوبى مى‏توانند به رموز موسيقى آوازى پى ببرند و آن را از صداى ناموزون و بى‏آهنگ و عاميانه تشخيص دهند.

جمله اخير «كاتب‏» تاييدى است‏بر اين كه: كارشناس مى‏تواند صداى زيبا، آهنگين و متناسب با نتهاى موسيقى را از صداى خوش ولى ناموزون تمييز دهد.

همان‏طور كه ميان عالم و جاهل به موسيقى، در طربناك شدن تفاوت است در افراد مختلف از لحاظ سرشت و طبيعت، ذوق و قريحه، لطافت روح و صفاى باطن، عاطفى بودن يا عقلانى بودن، تفاوت چشمگيرى وجود دارد. با توجه به مسائل فوق،

دانشمندان فقه امامى شيعه، قيد قابليت در اطراب را در غنا ذكر كرده‏اند، يعنى غنا آن است كه شانيت و قابليت ايجاد طرب در متعارف مردم (نه تمام مردم) را داشته باشد و اين قيد «متعارف‏» هم تاييدى است‏بر تفاوت افراد در اثرپذيرى از موسيقى. (2)

شايد كسانى كه براى غنا اقسام و مراتب قائل شده و مرتبه‏اى از آن را عبارت از صوتى دانسته‏اند كه مانند خمر و مسكر موجب تخدير و سبكسرى و زوال عقل مى‏گردد; با عنايت‏به مطالب ياد شده گفته‏اند. (3)

گاه، عامل خارجى موجب تاثر و اندوه در فرد، مى‏شود و گاه مساله‏اى يا خبرى خوشحال كننده به انسان مى‏رسد در اين دو حال اگر خواننده با لحن محزون بخواند، آن شخص متاثر بسرعت گريان مى‏شود و اگر با نواى سبك و آهنگ شاد و نشاط‏آور بخواند، آن شخص خوش‏خبر، خيلى زود به وجد و طرب مى‏آيد و در پوست‏خود نمى‏گنجد.

افراد بشر داراى «حواس پنجگانه‏» مى‏باشند، ماهيت اين حواس كه دريچه قلوب‏اند به ميزان مراقبت و اجتناب از ممنوعات شرعى و عقلى، شكل مى‏گيرد و در قالبهاى معين متشكل مى‏شود. در اين حالات، افراد در استفاده از مدركات و محسوسات، بهره‏هاى متفاوت و تاثيرات گوناگون مى‏پذيرند. از طرفى، افراد اهل تعقل كه عاطفه در آنها نمود كمرنگ دارد، از زيباييها و كمالات ادراكى، كمتر منفعل مى‏شوند. از اين‏رو، موسيقى و آواز نيز افراد را بطور متفاوت برمى‏انگيزد.

حكم غنا از ديدگاه اجتهادى امام خمينى‏قدس سره

مساله‏13 - غنا فعلش و سماعش حرام است، همين‏طور كاسبى كردن به وسيله آن و غنا مجرد صوت خوب نيست، بلكه آن كشيدن صوت و ترجيع آن به كيفيت‏خاص مطربى كه مناسب مجالس لهو و محافل طرب و آلات لهو و ملاهى است. و فرقى نيست‏بين استعمال غنا در كلام حق چون قرائت قرآن و دعا و مرثيه و غيره از شعر يا نثر بلكه اگر كسى غنا را در آنچه كه خداى تعالى به وسيله آن اطاعت مى‏شود، استعمال كند، عقابش مضاعف مى‏شود.

بله، گاهى غناى زنهاى خواننده در عروسيها استثنا مى‏شود كه آن بعيد نيست و ترك نمى‏شود احتياط به اكتفا كردن به همراهى عروسيها در مجلسى كه براى آن مهيا مى‏شود مقدما و مؤخرا، نه مطلق مجالس، بل احوط اجتناب است مطلقا. (4)

بحث اخلاقى در مورد غنا

لازم به تذكر است، گرچه به لحاظ اجتهادى از بعضى احاديث استنباط مى‏شود كه پاره‏اى از غناها حلال است، همان‏طورى كه مرحوم فيض و سبزوارى فرموده‏اند در مواردى احتياط در خوددارى از غنا است.

گرچه مرحوم محقق سبزوارى غنا را به دو دسته تقسيم كرده و لكن بالصراحه مى‏فرمايد: ولا خلاف عندنا فى تحريم الغنا فى الجمله. (5)

حضرت امام خمينى‏قدس سره نيز هر چند غناى زنهاى خواننده در عروسيها را استثنا مى‏فرمايد ولى در خاتمه مى‏فرمايد: (6) احوط اجتناب است مطلقا، به فرض كه ما بتوانيم حليت‏بعضى از غناها را ثابت كنيم; غنا امر مباحى مى‏شود و به ما دستور داده شده از امر مباح نيز اجتناب كنيم.

مرحوم فيض مى‏فرمايد: گرچه جايز بودن غنا اختصاص به عروسيها ندارد بخصوص كه بعضى از روايات دلالت‏بر عدم اختصاص جواز غنا به عروسيها دارد ولى از اين نكته نيز نبايد غفلت كرد كه: پاره‏اى از اعمال، زيبنده كسانى كه غيرت دينى دارند نمى‏باشد هر چند از نظر شرعى مباح باشند. (7)

--------------------------------------------------------------------------------

پى‏نوشتها و مآخذ

1- مجله ادبستان، شماره‏27، مقاله غنا.

2- و قد تصدى العلم الفقيه الشيخ محمدرضا آل الشيخ العلامة الشيخ محمدتقى رحمهما الله لتفسيره فى رسالة لطيفة مستقلة فقال: الغناء صوت الانسان الذى من شانه ايجاد الطرب بتناسبه لمتعارف الناس... المكاسب المحرمه ص‏198، امام خمينى‏قدس سره.

3- فان للغنا اقساما كثيره و مراتب كثيره غاية الكثرة فى الحسن و الاطراب فربما بلغ فيه غايته كما لو كان الصوت بذاته فى كمال الرقه و الرخامه... المكاسب المحرمه، ص‏200، امام خمينى.

4- الغناء حرام فعله و سماعه و التكسب به، و ليس هو مجرد تحسين الصوت، بل هو مده و ترجيعه بكيفية خاصة مطربة تناسب مجالس اللهو و محافل الطرب و آلات اللهو و الملاهى، و لافرق بين استعماله فى كلام حق من قراءة القرآن و الدعاء و المرثية و غيره من شعر او نثر، بل يتضاعف عقابه لو استعمله فيما يطاع به الله تعالى، نعم قد يستثنى غناء المغنيات فى الاعراس... تحريرالوسيلة، فى المكاسب المحرمه، ج‏2، ص‏7.

5- كفاية الاحكام، كتاب تجارت، فصل سوم، مقصد دوم، مبحث فيما يحرم التكسب به، چاپ سنگى بدون شماره صفحات.

6- تحريرالوسيلة، ج‏2، ص‏7، مكتبة العلميه الاسلامية، تهران.

7- الوافى، فيض كاشانى، ج‏3، ص‏35.

--------------------------------------------------------------------------------