تبیان، دستیار زندگی
حضرت صدیقه طاهره، دخت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ستایشگران بی شمار دارد و از فضایل، مناقب و مقامات عالیه او ستایش های فراوانی شده است. دوست و دشمن، به کمال و عظمت او اعترافات کرده و جلالت شأن وی را ستوده‌اند. در این مجموعه قصد آن داریم تا ستایشها و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اگر فاطمه نبود!

ولادت حضرت زهرا

ستایشگران فاطمه 8

اشاره:

حضرت صدیقه طاهره، دخت پیامبر اکرم  صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ستایشگران بی شمار دارد و از فضایل، مناقب و مقامات عالیه او ستایش های فراوانی شده است. دوست و دشمن، به کمال و عظمت او اعترافات کرده و جلالت شأن وی را ستوده‌اند. در این مجموعه قصد آن داریم تا ستایشها و ستایشگران بانوی آب و آیینه را به منظر چشم شما آوریم.

امام صادق در ستایش فاطمه علیهما السلام

سخنان بسیاری از حضرت صادق علیه السلام پیرامون مادر گرانقدرشان حضرت زهرا نقل شده که در شناخت افراد، از حضرت زهرا نقش بسزایی دارد. ما در اینجا گوشه ای از این اخبار و مطالب را ذکر می‌کنیم:

1- از کلمات آن امام درباره‌ی حضرت زهرا این جمله است: هِی الصدّیقَةُ الکُبری? وَ عَلی? مَعرِفَتِها دَارَت القُرونُ الاُولی?1

او صدیقه‌ی کبری و بزرگترین مظهر صدق، راستی و تصدیق به جهان ماورای مادّه و عالم غیب است و حرکت و دور قرون گذشته بر [مدارا] معرفت فاطمه بوده است.

شایان توجه است که در اخبار و روایات از آن بانوی بهشتی به عنوان صدیقه، صدیقه‌ی طاهره و یا صدیقه‌ی کبری مکرراً اسم برده شده و خود این واژه، حاکی از شأن والا و مرتبه‌ی رفیع ایشان است.

اما جمله‌ی دوم، مطلب بدیع و تازه‌ای است که نکته‌ای ثمین و ارزشمند را در بر دارد و ظاهر آن، این است که فاطمه در نظام عالم هستی و بقای جهان طبیعت، اثر مستقیم دارد و در این جمله دو احتمال است:

الف: در ادوار گذشته نیز هم کسانی بوده‌اند که به مقام منیع فاطمه، معرفت داشته‌اند و به برکت معرفت همان اشخاص و بر محور شناخت او قرون اولیه به حرکت خود ادامه داده است.

و بر این اساس باید گفت که شایسته ترین افراد به معرفت فاطمه، انبیای عظام، سُفرای آسمانی و اوصیای گرامی آنان هستند.

ب: قرنهای گذشته بر محور معرفت فاطمه دَوَران داشته است، یعنی از آنجا با گذشت قرنهای مدید جوامع بعدی به تدریج زهرا را می‌شناسند و به مقام رفیع و پایگاه بلند او پی می‌برند، از این رو قرون اولی و زمانهای گذشته گردش کردند و نظام هستی به حرکت خود ادامه داد تا علت غایی و هدف نهایی – که همان معرفت حضرت زهراست – حاصل گردد. و در هر حال، اوج مقام حضرت زهرا و تأثیرگذاری وی در خلقت مخلوقات، بقای موجودات و ولایت تکوینی او را اثبات می‌کند.

ولادت حضرت زهرا

2- سَکونی می‌گوید: روزی با غصه و نگرانی نزد حضرت صادق علیه السلام رفتم. حضرت فرمود: «چرا ناراحتی؟» گفتم: «دختر دار شده‌ام» فرمود: «سنگینی او بر زمین است و روزی او بر عهده‌ی خداوند!؛ از مدت عمر تو کم نمی‌کند و از روزی تو نمی‌خورد. (پس برای چه ناراحتی)» سکونی می‌گوید: «با بیانات امام صادق علیه السلام غم و اندوه من زایل گردیده و مرتفع شد.» سپس امام فرمود: «چه نامی برای او انتخاب کرده ای؟» عرض کردم: «فاطمه» امام صادق فرمود: «آه آه!» و سپس دست خود را بر پیشانی‌اش نهاد و بعد فرمود: «اَمّا اِذا سَمَّیتَها فَاطِمَة فَلا تَسُبُّها وَ لا تُلعِنها وَ لا تَضرِبها»2  اکنون که نام او را فاطمه گذاشتی هیچگاه به او بدگویی و لعن مکن و او را کتک مزن!

در این روایت، از جهت بحثی که ما دنبال می‌کنیم، سه نکته مورد توجه است:

الف. امام تا اسم فاطمه را شنیدند، دو بار آه کشیدند. و این حاکی از آن است که ایشان با شنیدن اسم کودک و نام فاطمه، مصائب عظیم و درد و رنج مادرش حضرت زهرا را به یاد آورد و حوادث تلخ که برای آن بانوی دوسرا پیش آمد برایشان تداعی شد و از شدت مصیبت آه کشیده و اظهار تأثر و ناراحتی نمودند.

ب. دست را به پیشانی مبارک خود گذشتند. این حالت، نمودار عارض شدن یک اندیشه‌ی ناراحت کننده و یک تأثر عمیق بوده که گویا فکر و نگرانی او را فراگرفته و تأثر عمیقی بر وی عارض گردیده است و اینها همه از عظمت و جلال حضرت زهرا حکایت دارد؛ زهرای طاهره، صاحب آن مقامات بلند است که مصیبتش بعد از چند نسل هنوز نگرانی افرین، اندوه زا و غصه آور است.

ج. سفارش مخصوص به سکونی در مورد آن کودک؛ خصوصاً با لحاظ صدر جمله که فرمود: «اکنون که او را فاطمه نامیده ای به او بدگویی مکن و مبادا او را کتک بزنی.» این توصیه با وجود آنکه می‌دانیم ضرب و شتم دیگر کوکان نیز روا نیست. حاکی از شدت قبح این اعمال در مورد کودک فاطمه نام است و این خود، از لزوم مراعات احترام خاص نسبت به حضرت فاطمه‌ی زهرا حکایت می‌کند. ما از این سفارش امام صادق در می‌یابیم که نه تنها خودِ حضرت صدیقه‌ی طاهره، فاطمه‌ی زهرا عزیز و ارجمند است که نام او هم محترم است و هم نام او نیز قداست و جایگاه مخصوص به خود دارد.

ولادت حضرت زهرا

3- حضرت صادق علیه السلام می‌فرماید: «برای فاطمه در نزد خدای عزّوجل، نُه اسم است: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه، زهرا»، سپس فرمود: «می‌دانی فاطمه یعنی چه؟ فرمود: «او از شرّ، دور و بریده شده است.»

سپس فرمودند: « لَولا اَنّ اَمیرَالمؤمنین تَزَوَّجَها لَما کان لَها کُفّوٌ اِلی یَومِ القِیامَةِ عَلی وَجهِ الاَرض آدم فَمَن دونه 3، اگر وجود مبارک امیرالمؤمنین نبود، برای ایشان تا روز قیامت کفو و همتایی از آدم تا اعقاب او پیدا نمی‌شد».

در این حدیث اولاً برای فاطمه اسامی متعدد ذکر کردند و این نکته را ضمیمه‌ی آن مطالب می‌کنیم که «کثرةُ الاَسماءِ تَدُلُّ عَلی کَثرَةِ المَعانِی»، یعنی اسمهای متعدد و فروان بر کثرت معانی دلالت می‌کند؛ پس هر یک از این اسمهای مبارک بر بُعدی از ابعاد گوناگون شخصیت والای حضرت زهرا دلالت می‌کند.

و ثانیاً امام علیه السلام از راوی خبر می‌پرسند که می‌دانی تفسیر فاطمه چیست؟ و بعد خود بیان می‌کنند که چون ایشان از شر و بدی بریده شده و جدا بود بدین اسم نامگذاری شد.

و در آخر، بیان فرمودند این علی علیه السلام بود که لایق شأن فاطمه و کفو، همسر و همتای او بود و اگر وجود نازنین آن حضرت نبود از آدم و فرزندان او تا روز قیامت کفو و همتایی برای فاطمه پیدا نمی‌شد.

ولادت حضرت زهرا

4- مفضّل از اصحاب امام صادق علیه السلام می‌گوید، به آن حضرت گفتم: «مرا از فرموده‌ی رسول خدا در باره‌ی فاطمه که فرموده‌اند او سیده‌ی نساء عالمین است خبر ده که آیا ایشان سیده‌ی زنان هم عصر خودش است؟» فرمودند: «آن مریم است که سیده‌ی بانوان هم عصر خودش است اما فاطمه، سیده‌ی بانوان عالمیان از اولین تا آخرین است.» 4

در این حدیث شریف، امام صادق علیه السلام بین حضرت مریم و حضرت زهرا مقایسه ای انجام داده و وجه اشتراک و امتیازی را بیان می‌نمایند. وجه اشتراک و قدر جامع بین آن دو این است که هر دو سیده‌ی زنان عالمند ولی وجه امتیاز، این است که مریم سیده‌ی زنان عالم خودش بود ولی فاطمه سلام الله علیها سیده‌ی زنان جهان از اولین تا آخرین است و در حقیقت باید گفت: این کجا و آن کجا؟!

میان ماه من تا ماه گردون  تفاوت از زمین تا آسمان است

ولادت حضرت زهرا

5- کلینی رضوان الله علیه نقل کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود: «لَولا انّ اللهَ خَلقَ اَمیرَالمؤمنین لَفاطمةُ مَا کانَ لَها کُفوٌ عَلی ظَهرِ الارضِ 5، اگر خداوند، امیرالمؤمنین علیه السلام را برای فاطمه نمی‌آفرید برای او همتایی در زمین نبود»

گویا خداوند، حضرت علی علیه السلام را به خاطر فاطمه و برای اینکه ایشان مانند و هم طرازی داشته باشد تا به ازدواج او در بیاید آفرید وگرنه فاطمه بی کفو و همتا می‌ماند.

6- شیخ صدوق نقل کرده که از امام صادق علیه السلام در مورد فرموده‌ی خدای عزّ و جلّ: «اذکروا الله ذکراً کثیراً»6  پرسش شد که این ذکر کثیر چیست؟ حضرت فرمود: من سبّح تسبیح فاطمة علیها السلام فقد ذکر الله الذکر الکثیر 7

در این کلام نورانی، امام صادق علیه السلام ذکر کثیر را – که در قرآن کریم آمده است – تبیین کرده و بیان نموده‌اند تسبیح فاطمه‌ی زهرا مصداق مسلم آن است؛ اگر مصادیق دیگر هم داشته باشد، این یکی به طور مسلم مصداق است و کسی که آن ذکر را بگوید امر خداوند متعال را [که می‌فرماید خدا را ذکر کنید] عملی کرده است.

شهادت حضرت زهرا

7- شیخ کلینی رضوان الله علیه نقل کرده که حضرت صادق علیه السلام فرمود: «همانا فاطمه علیها السلام بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله هفتاد و پنج روز زنده ماند و در فراق پدرش حزن و اندوهی شدید بر او عارض و در دلش وارد شده بود.»

«و کان یأتیها جبرئیل فیحسن عزاءها ابیها و یطیّب نفسها و یخبرها عن ابیها و مکانه و یخبرها بما یکون بعدها فی ذریتها و کان علی علیه السلام یکتب ذلک 8، جبرئیل در این مدت به نزد فاطمه می‌آمد و او را بر عزا و مصیبت پدرش تسلیت می‌داد و نوازش می‌کردو و روح او را آرامش می‌بخشید؛ به او از پدرش و مکان ایشان و ینز از حوادث و پیشامدهایی که بعد از او درباره‌ی ذریه اش انجام می‌شود آگاهی و اطلاع می‌داد. حضرت علی علیه السلام این مطالب را می‌نوشت و ثبت و ضبط می‌کرد».

این نقل بسیار ارزنده، قابل توجه و مایه‌ی سرفرازی شیعه است؛ زیرا همه می‌دانیم با وفات پیامبر خدا، آمدن فرشته‌ی وحی، جبرئیل بر فاطمه‌ی طاهره نازل می‌شد و از سبک عبارت، کاملاً برداشت می‌شود که این مطلب به صورت اتفاقی یا تصادفی نبوده بلکه بطور مکرر و مستمر انجام می‌شده است.

در ضمن، نزول جبرئیل برای چند امر بوده است:

الف. برای تسلیت قلب داغدار فاطمه، و نوازش او و ایجاد آرامش و نشاط در روح آزرده شده‌ی حضرت زهرا سلام الله علیها.

ب. چون بیشتر از فراق پدر، رنج می‌برد خبرهایی در مورد پدر بزرگوارش نیز به او می‌داد و او را از جایگاه و مکان آن حضرت در بهشت، مطلع می‌ساخت.

ج. او را از حوادث آینده و آنچه که بر سر فرزندان و ذریّه‌ی طاهره اش خواهد آمد آگاه می‌کرد.

د. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام تمام مطالبی را که میان جبرئیل و حضرت زهرا می‌گذشت یادداشت کرده و می‌نوشت و این حاکی از کمال اهمیت آن مطالب است که حضرت علی علیه السلام برای صیانت و حفاظت، آنها را می‌نوشتند و این همان «صحیفه‌ی فاطمیه» است که در دست مقدس امامت نگهداری می‌شود و چه بسا مورد استفاده‌ی آن بزرگواران و از جمله حضرت بقیةالله در این زمان باشد.

از جمله مطالب وارده از امام صادق علیه السلام پیرامون حضرت زهرا بازگو کردن علت وفات و رمز شهادت جانگداز آن بانوی جهانی است.

آن حضرت در حدیث ابوبصیر می‌فرمایند: «وَ کانَ سَببُ وَفاتِها اَنّ قُنفُذَ مَولی الرجل لَکَزَها بنَعلِ السَیفِ بامرِهِ فَاَسقَطَتْ مُحسِناً وَ مَرضَتْ مِن ذلک مَرضاً شدیداً وَ لَم تَدَع اَحداً مِمّن آذاها یدخل علیها 9، علت وفات آن مظلومه این بود که قنفذ، غلام فلان [عُمر] به دستور وی او را با دسته‌ی شمشیر زد و سرانجام، او محسن را سقط کرد و از این بابت سخت بیمار شد و اجازه نداد احدی از آنانی که وی را آزار داده بودند به ملاقاتش بیایند»

و کلمه‌ی «الرجل» ممکن است به رجل معهود و معین اشاره داشته باشد و امکان دارد از باب تقیّه باشد که نمی‌توانستند نام او را ببرند.

شهادت حضرت زهرا

در این جا از روی جنایت یک ظالم نابکار پرده برداشته اند؛ همچنین ارتباط او با ظالم دیگری را مطرح کرده و یکی را مباشر در قتل و دیگری را بسبب قتل معرفی می‌فرماید. قنفذ در ضرب مباشرت داشت، ضربی که اولاض منجر به کشته شدن جنین بی گناه، و ثانیاً موجب از بین رفتن خود بانوی اسلام، شد و مولای قنفذ به این کار امر کرده بود.

و نیز مظلومیت جده‌ی گرامی خود، حضرت زهرا را بازگو می‌کند که به دست چنین ظالم ناپاکی مضروب واقع شدند.

همچنین به دلالت التزام، عظمت حضرت زهرا را وصف کرده اند؛ چه آنکه همه‌ی این ظلمها و جنایتهای بزرگی که بر حضرت زهرا وارد آمد به خاطر حمایت و جانبداری بی دریغ آن حضرت از حریم دین و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام بود.

در مورد غسل بدن نازنین حضرت فاطمه به دست امیرالمؤمنین علیه السلام، امام صادق علیه السلام بیانی دارند که توصیف عظمت و ستایش از مقام ارجمند دختر پیامبر اکرم است. مفضّل بن عمر می‌گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: «جانم فدایتان! چه کسی فاطمه علیها السلام را غسل داد؟» حضرت صادق در جواب فرمود: «او امیرالمؤمنین بود.» مفضل می‌گوید: «مثل اینکه من این مطلب را از کلام آن حضرت، بزرگ شمردم.» حضرت فرمود: «مثل اینکه از آنچه به تو خبر دادم، به تنگ آمدی؟ [نتوانستی آن را خوب هضم کنی].» گفتم بله، حضرت فرمود: «لا تَضَیَّقَنَّ فَاِنَها صِدّیقةٌ لا یَغسِلُها الاّ صدّیقٌ اَما عَلمتَ اَنّ مَریمَ لَم یَغسِلّها اِلاّ عِیسی? عَلیه السلام؟10  در تنگنا نباش، زیرا فاطمه صدیقه بود و صدیقه را غسل نمی‌دهد مگر صدیق. آیا تو نمی‌دانی که مریم را کسی جز عیسی علیه السلام غسل نداد؟»

در این عبارت، حضرت صادق، جدّه‌ی بزرگوار خود فاطمه را به عنوان «صدّیقه» یاد کرده است که ما در روایات دیگر نیز به این عنوان برخورد کرده ایم اما نکته‌ی دیگری که در این روایت آمده، آن است که غسل دهنده‌ی بدن صدیقه باید صدیق باشد و او کسی نیست جز امام امیرالمؤمنین علیه السلام.

از مسلمّات تاریخ است که بدن مطهر حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها شبانه، و مخفیانه و دور از چشمان مردم به خاک سپرده شده است.

اکنون علت این موضوع و سرّ نهانی را امام صادق علیه السلام بیان کرده و پرده از روی مطلبی که به صورت عادی قابل بیان نبود کنار زده اند: علی بن ابی حمزه از پدرم نقل کرده که از حضرت صادق علیه السلام پرسش کردم: «چرا فاطمه علیها السلام در شب دفن شد نه در روز؟» حضرت صادق فرمود:

«لِاَنَّها اَوصتْ اَن لا یُصلّی عَلَیها رجال (رجلان) 11، زیرا خود آن معظمه‌ی مکرمه وصیت کرده بود که مردانی یا دو مرد معین [ابوبکر عمر] بر او نماز نخوانند»

اگر این امر در روز انجام می‌شد آن دو نفر با تهدید، ترفند، عوام فریبی و نیز تأیید عامّه‌ی کوته فکر بر جنازه‌ی مطهر نماز می‌خواندند. از این رو امام امیرمؤمنین این برنامه را در شب انجام داد تا نقشه‌ی خائنانه‌ی آنها باطل گشته و انجام نشود و ولی خدا، حجت الهی و امام معصوم بر جنازه‌ی پاک فاطمه نماز گزارد.

براساس روایات دیگر می‌دانیم که خود فاطمه‌ی زهرا این برنامه را طرح کرده بود تا داغ ننگی بر تارک ظلمانی و جبین جهنمی آنان باشد و معلوم شود که فاطمه‌ی زهرا این حکومت را به رسمیت نمی‌شناخته و هنگام مرگ از دست آنها غضبناک بوده و این حکومت را ظالمانه می‌دانسته است.

شهادت حضرت زهرا، حضرت فاطمه

تسبیحات حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها

شیخ صدوق پیرامون تسبیحات حضرت زهرا سه روایت شریفه را از امام صادق علیه السلام نقل کرده که هر کدام از آنها حاوی سخنی پرفروغ و سازنده از ایشان در مورد آن بانوی جهانیان است:

1- ابوهارون مکفوف [نابینا] می‌گوید: حضرت صادق علیه السلام به حق فرمود: «یا أبا هارون انّا نأمر صبیاننا بتسبیح الزهراء علیها السلام کم نأمرهم بالصلاة فالزمه فانّه لم یلزمه عبد فیتنقی 12، ای اباهارون! همانا که ما همان گونه که کودکان خود را به نماز امر می‌کنیم به تسبیح زهرا علیها السلام نیز امر کرده و وادار می‌نماییم. پس همواره بر آن مواظبت کن و ترک منما؛ زیرا هیچ بنده ای بر آن مواظبت نمی‌کند که بعد دچار بیچارگی، پریشانی و دوری از سعادت شود». [حتماً نتیجه‌ی آن سعادت انسان است].

2- ابوخالد قمّاط می‌گوید: شنیدم حضرت صادق علیه السلام می‌فرمود: «تسبیح فاطمه‌ی زهرا علیها السلام در هر روز و بعد از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز «مستحبی» در هر روز است.» 13

3- عبدالله بن سنان می‌گوید: حضرت صادق فرمود: «کسی که بعد از نماز فریضه و پیش از حرکت دادن پاهای خود، تسبیحات فاطمه علیها السلام را بخواند، خداوند او را می‌آمرزد و آغاز این تسبیحات، تکبیر است.» 14

آیت الله کریمی جهرمی

تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه - حسین عسگری


1 - بحارالانوار، ج 43، ص 105.

2 - کافی، ج 6، ص 68، باب حق الاولاد،

3- بحارالانوار، ج 43، ص 10؛ نقل از خصال صدوق

4 - بحارالانوار، ج 43، ص 26، از معانی الاخبار.

5- کافی، ج 1، ص 461

6- سوره ی احزارب، آیه ی 42.

7- معانی الاخبار، ص 193.

8- کافی، ج 1، ص 458.

9- دلائل الامامة طبری، ص 45،

10- کافی، ج 1، ص 459؛

11- علل الشرایع، ص 185،

12- ثواب الاعمال صدوق، ص 196.

13- همان.

14- همان.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.