تبیان، دستیار زندگی
یكى از منزل های هولناك سفر آخرت ، قبر است كه در هر روز مى گوید: یعنى منم خانه غربت و تنهایی ، منم خانه وحشت و ترس ، منم خانه كِرم ها و حشرات .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در "قبر" چه می‌گذرد؟!

قبرستان

یكى از منازل هولناك سفر آخرت ، قبر است كه در هر روز مى‌گوید: انا بیت الغربة، انا بیت الوحشة ، انا بیت الدود (یعنى) منم خانه غربت و تنهایی، منم خانه وحشت، منم خانه كِرم .

عقبه اول وحشت قبر است:

در كتاب "من لا یحضره الفقیه" آمده است كه چون میت را به نزدیك قبر آورند فوراً او را داخل قبر نكنند زیرا براى قبر هول‌هاى بزرگی است، و زمینی که قبر را در بر می‌گیرد از هول آنچه اتفاق خواهد افتاد به خداوند پناه برد؛ بنابراین خوب است که پیکر مرده را نزدیك قبر بگذارند و اندكى صبر كنند تا آماده ورود به منزلگاه ابدی و سختی‌های قبر شود ، پس اندكى او را پیشتر برند و اندكى صبر كنند. آنگاه او را به كنار قبر برند.

علامه محمد تقی مجلسى(اول) در  حوادث قبر گفته است: هر چند روح از بدن مفارقت كرده است و روح حیوانى مرده است اما نفس ناطقه زنده است و تعلق او از بدن كاملا زایل نشده و از بین نرفته است، و خوف ضغطه(1) قبر و سؤال منكر و نكیر و رومان فتّان قبور (2)، و عذاب برزخ هست تا آنكه براى دیگران عبرت باشد و تا همه بیندیشند كه چنین حادثه‌اى در پیش دارند...

و در حدیثی که گویا از  حسن بصری، از یونس آمده، منقول است كه گفت حدیثى از حضرت امام موسى كاظم(علیه‌السلام) شنیدم كه فرمودند: چون مرده را به كنار قبر مى‌برید، ساعتى او را مهلت دهید تا استعداد و آمادگی پرسش منكر و نكیر بیابد.

شیخ بهائى نقل كرده كه بعضى از حكما را دیدند كه در وقت مرگ خود دریغ و حسرت مى‌خورد. به او گفتند كه این چه حالى است كه از تو مشاهده مى‌شود؟ گفت چه گمان مى‌برید به كسى كه به سفرى طولانى مى‌رود و بدون مونس به قبر وحشتناكى وارد مى‌شود و به حضور حاكم عادلى مى‌رود كه برای کردار خود در نزد وی حجتى ندارد؟

و روایت شده از جناب "براء بن عازب" كه یكى از معروفین صحابه پیامبر است كه ما در خدمت حضرت رسول(صلى الله علیه و آله) بودیم كه نظرش به جماعتى افتاد كه در محلى جمع گشته بودند. پرسیدند: براى چه مردم اجتماع كرده‌اند؟ گفتند براى كندن قبر جمع شده‌اند. براء بن عازب گفت: چون حضرت اسم قبر را شنید در رفتن به سوى آن شتاب كرد تا خود را به قبر رسانید پس كنار قبر به زانو نشست و من از طرف دیگر مقابل آن حضرت رفتم تا ببینم چه كار مى‌كنند، دیدم به شدت گریستند و آنگاه رو به ما كردند و فرمودند: "اخوانى لمثل هذا فاعدوا" یعنى اى برادران من، براى چنین حادثه‌ای خود را آماده کنید.

شیخ بهائى نقل كرده كه بعضى از حكما را دیدند كه در وقت مرگ خود دریغ و حسرت مى‌خورد. به او گفتند كه این چه حالى است كه از تو مشاهده مى‌شود؟ گفت چه گمان مى‌برید به كسى كه به سفرى طولانى مى‌رود و بدون مونس به قبر وحشتناكى وارد مى‌شود و به حضور حاكم عادلى مى‌رود كه برای کردار خود در نزد وی حجتى ندارد؟

و قطب راوندى روایت كرده كه حضرت عیسى(علیه‌السلام) پس از مرگ مادر خود مریم، او را صدا زد و گفت: اى مادر! با من سخن بگو؛ آیا مى‌خواهى كه به دنیا برگردى؟ گفت: بلى براى آنكه در شب بسیار سرد، براى خدا نماز گزارم و در روز بسیار گرم، و روزه بگیرم. اى پسر جان ! این راه بسیار خطرناك است .

و روایت شده كه حضرت فاطمه(صلوات الله علیها) در وصیت خود به امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه) گفت: چون من وفات كردم خودت مرا غسل بده و تجهیز كن و نماز گزار و مرا داخل قبر كن و در لحد (قبر) بسپار و خاك بر روى من بریز و نزد سر من مقابل صورتم بنشین، و قرآن و دعا براى من بسیار بخوان؛ زیرا كه "آن سعادت" وقتى است كه مرده محتاج به انس گرفتن با زنده است (و زنده با قرآن و ذکر با او نجوا می‌کند) .

و سید بن طاووس (رحمة الله علیه) از حضرت رسول اكرم(صلى الله علیه و آله و سلم) روایت كرده كه فرمود: ساعتى سخت‌تر از شب اول قبر بر میت نمى‌گذرد پس با صدقه دادن، به مرده خود رحم كنید و اگر چیزى نیافتید كه صدقه دهید، پس دو ركعت نماز گزارید و در ركعت اول آن نماز سوره "فاتحة الكتاب" (حمد) را یك مرتبه بخوانید و سوره توحید را دو مرتبه بخوانید و در ركعت دوم "فاتحه" را یك مرتبه و سوره تكاثر را ده مرتبه بخوانید و سلام دهید و بگویید: "اللهم صل على محمد و آل محمد وابعث ثوابها الى قبر ذلك المیت فلان بن فلان" یعنی: خداوندا درود فرست بر محمد و خاندان او و ثواب این نماز را به قبر این مرده جاری ساز و به جای فلان بن فلان، نام مرده را بگوید؛ پس حق تعالى همان ساعت هزار ملك به سوى قبر آن میت مى‌فرستد و با هر ملكى جامه‌اى و حله‌اى (زیور آلات) ، و تنگى قبر او را وسعت مى‌دهد تا روزی که اسرافیل بر صور بدمد و قیامت کبرا آغاز شود و به نمازگزار به عدد آنچه در آفتاب بر آن مى‌تابد حسنات مى دهد و چهل درجه مقامش را بالا مى برد.

قبرستان

نماز دیگر برای راحتی کوچیدن مردگان به سوی قبر

براى برطرف كردن وحشت قبر از مرده مستحب است نمازگزار دو ركعت نماز گزارد و در ركعت اول سوره حمد و "آیة الكرسى"(4) و در ركعت دوم سوره حمد و ده مرتبه سوره قدر را بخواند و چون سلام دهد بگوید: اللهم صل على محمد و آل محمد وابعث ثوابها الى قبر فلان به جان فلان، یعنی: خداوندا درود فرست بر محمد و خاندان او و ثواب این نماز را به قبر این مرده جاری ساز و به جای فلان بن فلان، نام مرده را بگوید.

از كارهایى كه براى وحشت قبر سودمند است کامل نمودن ركوع نماز است، چنانكه از حضرت امام محمد باقر(علیه‌السلام) روایت شده كه كسى كه ركوع نماز خود را تمام كند گرفتار وحشت قبر نمى‌شود.

حكایت

حاجی نورى که خداوند قبر او را نورانی کند در کتاب "دارالسلام" از استاد خود ملا فتحعلى سلطان آبادى که خدای بزرگ، قبر او را عطر آگین کند؛ نقل كرده كه فرمود: عادت و روش من بر آن بود كه هر كس از دوستان اهل بیت(علیهم‌السلام) كه خبر فوتش را مى‌شنیدم در شب دفن او برایش دو ركعت نماز مى‌خواندم، چه میت را بشناسم یا نشناسم و هیچ كس بر این كار من مطلع نبود تا آنكه روزى یكى از دوستان، مرا در راهى ملاقات كرد و گفت: دیشب خواب دیدم فلان شخص را كه در این ایام وفات كرده و از حال او و آنچه بعد از مرگ بر او گذشته پرسیدم گفت: من در سختى و بلا بودم تا آنكه "مرحوم سلطان آبادی" برایم دو ركعت نماز خواند و اسم شما را برد و آن دو ركعت نماز، مرا از عذاب نجات داد؛ به خاطر این احسانى كه به من كرد خدا پدرش را رحمت كند. مرحوم حاج ملا فتحعلى فرمود آن شخص از من پرسید كه آن نماز چه نمازى بود؟ پس من ، او را از كار دائمى خود براى اموات خبر دادم .

و نیز از كارهایى كه براى وحشت قبر سودمند است کامل نمودن ركوع نماز است، چنانكه از حضرت امام محمد باقر(علیه‌السلام) روایت شده كه كسى كه ركوع نماز خود را تمام كند گرفتار وحشت قبر نمى‌شود.

و نیز آنكه در هر روز صد مرتبه بگوید: "لا اله الا الله الملك الحق المبین" همواره برای اوست امان از فقر و از وحشت قبر و او به سوى خود توانگرى مالی را بكشد و گشوده شود درهاى بهشت بسوی او چنانكه در احادیث و اخبار وارد شده است .

و نیز آنكه بخواند سوره یس را هر شب پیش از آنكه بخوابد، و آنكه بخواند نماز لیلة الرغائب(5) را. و هر كه عیادت كند مریضى را حق تعالى بر او فرشته‌ای مى‌گمارد كه او را در قبر تا روز ورودش به محشر عیادت كند.

در كتاب "من لا یحضره الفقیه" آمده است كه چون میت را به نزدیك قبر آورند فوراً او را داخل قبر نكنند زیرا براى قبر هول‌هاى بزرگی است، و زمینی که قبر را در بر می‌گیرد از هول آنچه اتفاق خواهد افتاد به خداوند پناه برد؛ بنابراین خوب است که پیکر مرده را نزدیك قبر بگذارند و اندكى صبر كنند تا آماده ورود به منزلگاه ابدی و سختی‌های قبر شود ، پس اندكى او را پیشتر برند و اندكى صبر كنند. آنگاه او را به كنار قبر برند.

و از ابوسعید خدرى منقول است كه گفت: شنیدم كه حضرت رسول اكرم(صلى الله علیه و آله) به مولای متقیان على (علیه‌السلام) مى‌فرمود: یا على شاد شو و مژده بده كه براى شیعه تو وقت مردن نه حسرتى است و نه وحشت قبر و نه اندوهى در روز قیامت.

حکایت

حضرت آیة الله العظمی شبیری زنجانی"دام ظله العالی" نقل می‌فرمودند در سال‌های میانی حیات مرحوم والدم آیة الله العظمی حاج آقا احمد زنجانی "رحمة الله"، بانوی محترمی بود به نام "احتجاب السلطنه" که از آشنایان بوده و مورد احترام همه بود، پس از فوت  او  والد ارجمندم هر شب جمعه برای او سوره یس قرائت می‌فرمود و این عمل نیکو تا سالها ادامه داشت، یکی از شب های جمعه غفلت عارض شده و پدر فراموش می‌کنند که برای آن مرحومه سوره یس بخوانند. شب که می‌خوابند در عالم رویا آن مرحومه را می‌بینند که در منزلشان نان می‌پزند و آن مرحومه به اطرافیانش می‌گوید این دو نان را بگیرید و به منزل آقای زنجانی ببرید چرا که ایشان نیز برای ما نان می‌فرستند گر چه این بار یادشان رفته است.

برگرفته از کتاب منازل الاخرة

بخش دین و اندیشه تبیان- آقامیری

پی نوشت‌ها :

(1) ضغطه قبر به ضم ضاد و سکون غین به معنای فشار قبر است.

(2) رومان فتان القبور یعنی فرشته‌ای که آزمایش کننده (اهل) قبرها می‌باشد. نقل شده که: «رومان نام فرشته‌ای است که پیش از نکیر و منکر در قبر می‌آید و آدمی را می‌آزماید .»

(3) لوامع صاحبقرانی: ج 2 ، صفحه 400 .

(4) آیة الکرسی" مطابق قول مشهور آیه‌های 255، 256و 257 سوره بقره است و آن آیات چنینند (اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ .... لاَ إِكْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ....اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ كَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ) یعنی : هیچ معبودى نیست جز خداوند یگانه زنده‏، كه قائم به ذات خویش است‏، و موجودات دیگر، قائم به او هستند؛ هیچگاه خواب سبك و سنگینى او را فرانمى‏گیرد؛ [و لحظه‏اى از تدبیر جهان هستى‏، غافل نمى‏ماند؛] آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است‏، از آن اوست‏؛ كیست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟! [بنابراین‏، شفاعت شفاعت‏كنندگان‏، براى آنها كه شایسته شفاعتند، از مالكیت مطلقه او نمى‏كاهد.] آنچه را در پیش روى آنها [بندگان‏] و پشت سرشان است مى‏داند؛ [و گذشته و آینده‏، در پیشگاه علم او، یكسان است‏] و كسى از علم او آگاه نمى‏گردد؛ جز به مقدارى كه او بخواهد. [اوست كه به همه چیز آگاه است‏؛ و علم و دانش محدود دیگران‏، پرتوى از علم بى‏پایان و نامحدود اوست‏] تخت [حكومت‏] او، آسمانها و زمین را دربرگرفته‏؛ و نگاهدارى آن دو [آسمان و زمین] او را خسته نمیكند. بلندى مقام و عظمت‏، مخصوص اوست‏..... در قبول دین‏، اكراهى نیست‏. [زیرا] راه درست از راه انحرافى‏، روشن شده است‏. بنابر این‏، كسى كه به طاغوت [بت و شیطان‏، و هر موجود طغیانگر] كافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محكمى چنگ زده است‏، كه گسستن براى آن نیست‏. و خداوند، شنوا و داناست‏.....خداوند، ولى و سرپرست كسانى است كه ایمان آورده‏اند؛ آنها را از ظلمتها، به سوى نور بیرون مى‏برد. [اما] كسانى كه كافر شدند، اولیاى آنها طاغوتها (سرکشان) هستند؛ كه آنها را از نور، به سوى تاریکی ها بیرون مى‏برند؛ آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.

(5) اعمال لیلة الرغائب: شب جمعه اوّل ماه رجب را لیلة الرَّغائب می‌گویند و از برای آن عملی از حضرت رسول اكرم(صَلَّی اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله وارد شده با فضیلت بسیار که سیّد در اقبال و علاّمه در اجازه بنی زهره نقل کرده‌اند از جمله فضیلت او آنکه گناهان بسیار به سبب او آمرزیده شود و آن که هر کس این نماز را بگزارد چون شب اوّل قبر او شود، حقّ تعالی بفرستد ثواب این نماز را بسوی او به نیکوتر صورت با روی گشاده و درخشان و زبان فصیح پس با وی گوید ای حبیب من! بشارت باد تو را که نجات یافتی از هر شدّت و سختی گوید تو کیستی؟ بخدا سوگند که من روئی بهتر از روی تو ندیدم و کلامی شیرین‌تر از کلام تو نشنیده‌ام و بوئی بهتر از بوی تو نبوئیدم. گوید من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردی؛ امشب به نزد تو آمدم تا حقّ تو را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من سایه بر سر تو خواهم افکند در عرصه قیامت پس خوشحال باش که خیر هرگز از تو معدوم نخواهد شد، و کیفیت آن چنان است که روز پنجشنبه اوّل آن ماه را روزه می‌داری چون شب جمعه داخل شود ما بین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز می‌گزاری هر دو رکعت به یک سلام و در هر رکعت از آن یک مرتبه حمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ می‌خوانی و چون فارغ شدی از نماز، هفتاد مرتبه می‌گوئی«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الاُْمِّیِّ وَ عَلی آلِهِ» پس به سجده می‌روی و هفتاد مرتبه می‌گوئی: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس سر از سجده برمی‌داری و هفتاد مرتبه می‌گوئی «رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِیُّ الاَعْظَمُ» پس باز به سجده می‌روی و هفتاد مرتبه می‌گوئی: «سُبُّوحٌ قُدّوُسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ» پس حاجت خود را می‌طلبی که انشاءالله برآورده خواهد شد.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.