تبیان، دستیار زندگی
تنها آگاه ساختن او از اینکه برادر یا خواهر تازه‌ای پیدا خواهد کرد کافی نیست بلکه بهتر است والدین بعد از تولد بچه تازه- هر روز مدتی را منحصراً با کودک بزرگ تر بگذرانند تا او به محبت والدین نسبت به خود اطمینان یابد و بدین ترتیب حسادت او کاهش پیدا کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کوچولوی ما خوش آمدی!

فرزند دوم

یکی از دغدغه‌های فکری پدران و مادران و چه بسا مشکلات رفتاری کودکان در خانواده، حضور و وجود یک کودک دوم در این میان می‌باشد. هنگامی که فرزند دوم پا به عرصه حیات می‌گذارد، می‌بینیم که تولد اوباعث ناراحتی و تشویش کودک اول می‌شود. و ناگهان تمام توجه والدین به برادر یا خواهر تازه وارد معطوف گردیده است. چه بسا این امر و تغییراتی که والدین در رفتار خود با فرزند اول می‌دهند، سبب ناراحتی‌های از قبیل:

ترس و اضطراب در اثنای خواب یا هیجان‌های شدید، ادرار غیرارادی، لکنت در گفتار، جویدن ناخن، استفراغ، گوشه‌نشینی و مشکلات مخصوص به خوردن و نوشیدن و ... پدیدار گردد. تحقیقات بی‌شماری نشان داده است که اگر کودک دوم، هم‌جنس کودک اول نباشد به واسطه تغییر در رفتار، تغییر در جنسیت، تغییر در بسیاری از خصوصیات و متفاوت بودن با کودک اول، تنوع و دلپذیری خاصی از برای والدین به همراه خواهد داشت. رفتار والدین با کودک دوم معمولا رفتاری متفاوت است، آنان میل دارند دوران کودکی فرزند دوم خود را طولانی ببینند زیرا غالباً، از این به بعد به تولد فرزند دیگری نمی‌اندیشند. وضع اقتصادی و مالی خانواده در این هنگام تقریباً حالت استقرار به خود می‌گیرد و امکانات زیادی برای تعلیم و تربیت این کودک فراهم می‌شود، در ضمن از مراقبت دستگیری و حمایت فرزند اول خانواده نیز بهره‌مند می‌گردند.

بهتر است والدین بعد از تولد بچه تازه- هر روز مدتی را منحصراً با کودک بزرگ تر بگذرانند تا او به محبت والدین نسبت به خود اطمینان یابد و بدین ترتیب حسادت او کاهش پیدا کند.

برای جلوگیری از حس حسادت، انزوا و تنفر و دوری گزیدن از نوزاد جدید و حتی پدر و مادر، این وظیفه والدین است که برای جلوگیری از چنین عواقب وخیمی به فرزندان خود محبت یکسان نمایند و هیچ‌یک را از مهر مادری و پدری - اگر چه بزرگ‌سال- محروم نکنند و بدانند که محرومیت از مهر والدین - به خصوص مهر مادر- بزرگترین عامل بدبختی و شکست در زندگی است. کودک همان مقداری که به غذا نیازمند است به همان میزان بلکه بیشتر به محبت پدر و مادر نیاز دارد. برای اینکه کودک برادر یا خواهر تازه‌اش را بپذیرد، تنها آگاه ساختن او از اینکه برادر یا خواهر تازه‌ای پیدا خواهد کرد کافی نیست بلکه بهتر است والدین بعد از تولد بچه تازه- هر روز مدتی را منحصراً با کودک بزرگ تر بگذرانند تا او به محبت والدین نسبت به خود اطمینان یابد و بدین ترتیب حسادت او کاهش پیدا کند. روابط داخلی خانواده، ثبات در انضباط، محبت اطمینان بخش، و ارضای مداوم نیازهای اساسی کودک بزرگتر، احتمالاً موثرترین وسیله جلوگیری یا از بین بردن حسادت می‌باشد.

یک رفتار صحیح و منطقی و کاملاً سنجیده از سوی والدین می‌تواند موقعیتی استثنایی و کاملاً منحصر برای فرزند اول را فراهم سازد. هنگامی که کودک اول و بزرگتر دریابد اکنون او رییس و معلم نوزاد جدید است، این امر در تکوین شخصیت کودک اثر عالی می‌گذارد. او سعی می‌کند شخصیت و وجود خود را به اطرافیانش بشناساند و به آنان بفهماند که او نیز فردی موثر است و می‌تواند کارهایی را انجام دهد. به همین منظور می‌کوشد نظر و توجه اطرافیان را به سوی خود جلب کند تا اعمال او را مشاهده کنند. در این هنگام وظیفه والدین و اطرافیان است که از کارهای او انتقاد نکنند و خطاهای او را بزرگ ننمایند و کارهای او را به نظر حقارت ننگرند بلکه به تحسین و تشویق او بپردازند و اگر به هنگام نگهداری از نوزاد خانواده دچار اشتباهی گردید،  با کمال نرمی و خوشرفتاری او را راهنمایی کنند. وقتی کودک در منزل به این گونه فعالیت‌ها می‌پردازند، در واقع می‌خواهد یکی از نیازهای روانی خود را ارضا کند و این نیاز کودک همان نیاز به تقدیر و خودنمایی و اظهار قدرت و مهارت‌نمایی او می‌باشد.

حس کمک و نوع دوستی و اینکه او علاوه بر انجام بسیاری از کارهای مربوط به خود می‌تواند برای برادر یا خواهر کوچکتر خود مساعد و کمک حال باشد و والدین خود را در انجام این امور یاری رساند، به حس احترام‌پذیری و احترام گذاری دست می‌یابد

در محیط خانواده کودکان یاد می‌گیرند چگونه وظایف اجتماعی خویش را انجام دهند، حقوق دیگران را محترم بشمارند و با افراد خانواده، نزدیکان و همنوعان سازگاری نمایند.اگر به کودک اخترام شایسته او گذاشته شود و در مسایل خانواده مورد توجه و مشورت قرار گیرد قطعاً او نیز نوزاد جدید را محترم می‌شمارد و به عنوان عضوی جدید در کنار افراد خانواده خود پذیرا می‌باشد.اگر جایگاه و منزلت کودکان از سوی پدر و مادر مشخص و معین گردد، آنگاه وجود چند کودک در خانواده نه تنها منجر به حسادت و پرخاشگری نمی‌گردد بلکه موجب خوشحالی و فعالیت کودکان در خانواده نیز می‌شود. زیرا هر یک از ایشان می‌دانند که رفیقانی برای هم هستند و می‌توانند به طرق خاص با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این نوع حس در کودک منجر می‌گردد که نوزاد تازه وارد را به منزل و محیط خانواده خود اضافی نداند و خود را تنها و گوشه‌نشین تصور ننماید.

بلکه همواره احساس کند که در جامعه‌ی کوچک خود عضوی فعال است و این خود عامل بزرگی در تکوین پایه‌های عمومی بهداشت عقلی کودک می‌باشد.  و کودک یقین پیدا می‌کند که مورد علاقه‌ و محبت افراد خانواده می‌باشد. این علاقه و محبت، پایه اساسی برای تقویت روابط درونی میان کودک و سایرین در جامعه کوچک یعنی خانواده است. در همانجا است که کودک، استعدادها و توانایی‌های خود را پرورش می‌دهد. و او می‌تواند مکمل رشد او، نردبان صعود و شتاب برای رسیدن به اهداف و ارضای خواسته‌ها و روزنه‌ای برای شکوفایی و بالندگی او گردد. پس با زبان کودکی خود و با لبان نقش بسته به خنده شادی و شعف خواهد گفت: کوچولوی ما خوش‌آمدی!

 

ماهنامه آموزشی- اطلاع رسانی کودک

تنظیم برای تبیان: کهتری

مقالات مرتبط

چرا کودکان حسادت می کنند؟

فرشته های حسود

هیچ کس منو دوست نداره!

ارتباط فرزندان با یکدیگر درخانواده

بهترین فاصله بین دو بارداری

خانواده های دو فرزندی بخوانند!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.