تبیان، دستیار زندگی
انقلابهایى از سوى مردم در مخالفت با اوضاع ‏صورت پذیرفت و اگر چه تمام آنها به شكست انجامید، ریشه‏هاى آنها باقى ماندند تا بار دیگر قوّت بگیرند و مردم را در راه انقلاب هدایت‏ كنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام و حکومت

جعفریه

روش تعامل امام صادق(ع) با سردمداران اموی و عباسی

بنى‏امیّه خاندانى بودند كه نسبشان از طریق امیّة بن حرب، به قریش‏مى‏رسید. اینان در زمان جاهلیّت با بنى هاشم سر ستیز و دشمنى داشتند تا آنكه پیامبر صلى الله علیه وآله به تبلیغ رسالت اسلامى در میان مردم بر انگیخته شد. این قبیله سر سختانه با رسالت پیامبر به مبارزه برخاست، امّا سرانجام ‏در برابر امواج نیرومند آن به زانو در آمد و تا مدّتى تسلیم آن شد. پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه وآله رویدادهاى سختى به وقوع ‏پیوست. معاویه با على‏علیه السلام به ستیزه برخاست و چون یاران فراوانى به گرد خود جمع كرد خویشتن را خلیفه اعلام كرد و گفت: من ‏و فرزندانم پادشاهیم و مردم بندگان ما هستند. سلسله بنى‏امیّه بر مردم حكم مى‏راندند. بنابر این كه صاحب اختیار آنانند و مردم باید فرمانبردار آنها باشند و گرنه شمشیر و انواع و اقسام قتل ‏و شكنجه در انتظار آنان است.

انقلابهایى از سوى مردم در مخالفت با اوضاع ‏صورت پذیرفت و اگر چه تمام آنها به شكست انجامید، ریشه‏هاى آنها باقى ماندند تا بار دیگر قوّت بگیرند و مردم را در راه انقلاب هدایت‏ كنند.

تقریباً تمامى این انقلابها به انگیزه خونخواهى امام حسین‏ علیه السلام صورت مى‏گرفت. امّا بنى عبّاس فرقه‏اى بود كه خود را به عموى پیامبر منتسب مى‏كرد. این گروه سوابق غیر قابل توجهى در تاریخ مبارزه با سیاست حكومت‏بنى‏امیّه داشتند، امّا همین سوابق غیر قابل اعتنا، ویژگى و اعتبارى در میان‏ مردم مخالف با سیاست امویّان براى آنها به ارمغان آورده بود. سال انقلاب فرارسید و انقلاب نماینده خود را به خراسان یعنى تقریبا ًآخرین نقطه از دیار اسلام، جایى كه یاران انقلاب حضور داشتند، گسیل‏كرد تا انقلاب را در وقت معین خود آشكار سازند.

ابومسلم خراسانى فردى بود كه به ضرورت دگرگون ساختن اوضاع به هر طریق كه باشد، ایمان داشت و جز این امر به چیزى دیگر معتقد نبود. در واقع این باور او را كور و كر ساخته بود و همین اعتقاد راسخ، موفقیّت وكامیابى بنى عبّاس را در انقلابشان نسبت به سایر مخالفان ‏بنى‏امیّه، فراهم مى‏ساخت. زیرا انقلابیون غالباً از دست یازیدن به‏محرّمات و لو اینكه پیروزى آنها هم منوط به همین محرّمات باشد، خوددارى مى‏ورزیدند در حالى كه یاران و هواخواهان بنى‏امیّه از هیچ اقدامى‏كه به سلطه آنها كمك مى‏كرد و یا دشمنانشان را طعمه مرگ و نابودى ‏مى‏ساخت فروگذار نمى‏كردند بنابر این اگر گروهى با همین شیوه به مبارزه‏با آنها برمى‏خواست، احتمال پیروزى دو طرف در این نبرد برابر بود.

ابو مسلم در میان منتسبان به نهضت نوین عبّاسى شخص منحصر به‏فردى نبود بلكه بیشتر رهبران این نهضت نظیر و هم طراز وى بودند آنان ‏در راه رسیدن به سرورى و حكومت هیچ مانعى نمى‏شناختند و تمسّك به‏ هر كارى را براى رفع موانع روا و مجاز قلمداد مى‏كردند. وى مردى بى نهایت خونریز بود. چه بسیار از رهبران مخالفان را به خانه خویش مهیمان كرد و آنگاه آنان را به خیانت‏ كُشت و یا چه بسیارى مردان صالح و نیكوكار را امان داد، امّا پس از آن ‏امان نامه خود را نقض كرد و به سختى به قتلشان رساند. بى گناهان ‏بسیارى به دست ابو مسلم كشته و حرمتهاى بسیارى بدون دلیل به دست‏او دریده شدند و... رهبران كوفى نیز در ارتكاب جنایت دست كمى از ابومسلم نداشتند. آنان با مردى از بنى هاشم به نام محمّد بن عبداللَّه بیعت كردند. چون ‏فرصت را مناسب دیدند انقلاب را به سرقت بردند و آن را به انحصار خویش در آوردند و به یاران و یاوران خویش و حتّى به مؤسس اندیشه‏انقلاب ابو مسلم سخت گرفتند و با كسى كه اندكى قبل با وى دست‏بیعت داده بودند از در اختلاف در آمدند و او را گرفتند و به ‏خیانت كشتند. این همان ابو مسلم، پایه گذار حكومت عبّاسیان است كه منصور به او خیانت مى‏كند و او را به بدترین شكل به قتل مى‏رساند.

بنى عبّاس همچنین در حقّ كسانى همچون ابوسلمه خلال، یعقوب بن‏داوود، فضل بن سهل، جعفر برمكى، یحیى حسنى و... كه خدمات‏ شایانى براى حكومت آنان انجام داده بودند و مى‏بایست از آنان تقدیر و سپاسگزارى مى‏شد، خیانت روا داشتند.


گردآورنده: ندا فریز.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.