آشنایی با " چهار گوهر شریعت"
«چهار گوهر شریعت»نام یکی از مشهور ترین قصاید فارسی است که حاصل سرایش شاعر توانمند فارسی " سنایی غزنوی " است. این قصیدهی صد و شش بیتی، یکی از عمیقترین و مسئولانهترین شعرهای تاریخ ادبیات ماست. استاد شفیعی کدکنی در معرفی این قصیده نوشته است:
- «به دشواری میتوان در تاریخ شعر فارسی، اثری یافت که دلیرانهتر از این قصیده رویاروی مظالم حکام عصر ایستادگی کرده باشد. درمجموع این قصیده مروری است بر کل اندیشههای اجتماعی، سیاسی، مذهبی، عرفانی، اخلاقی سنایی و میتوان آن را جوهر سنایی دانست.»
متأسفانه جای محدود و بیحوصلگی مخاطبان پایگاههای اینترنتی (که دوست دارند، خواندن هرمطلب، چندثانیه بیشتر، وقتشان را نگیرد.) اجازه نمیدهد تمام شعر را بیاوریم اما سعی میکنیم ابیات درخشانش را از قلم نیندازیم. با این امید که شما هم تمام قصیده را در دیوان سنایی یا «تازیانهی سلوک» استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی بخوانید و لذت ببرید که الحق لذتبردنی است.
1 ـ ای خداوندان مال! الاعتبار الاعتبار!
ای خداخوانان قال! الاعتذار الاعتذار!
2 ـ پیش از آن کاین جان عذرآور فرومیرد ز نطق
پیش از آن کان چشم عبرتبین فروماند ز کار
3 ـ پند گیرید ای سیاهیتان گرفته جای پند!
عذر آرید ای سپیدیتان دمیده بر عذار!
4 ـ پردهتان از پیش دل برداشت صبح رستخیز
پنبهتان از گوش بیرون کرد گشت روزگار
5 ـ در فریبآباد گیتی چند باید داشت حرص
چشمتان چون چشم نرگس، دست چون دست چنار
6 ـ از جهان نفس بگریزید تا در کوی عقل
آنچه غم بوده است گردد مر شما را غمگسار
7 ـ در جهان، شاهان بسی بودند کز گردون ملک
تیرشان پروین گسل بود و سنان جوز افگار
8 ـ بنگرید اکنون نباتالنعشوار، از دست مرگ
نیزههاشان شاخشاخ و تیرهاشان پارپار
9 ـ مینبینید آن سفیهانی که ترکی کردهاند
همچو چشم تنگ ترکان گور ایشان تنگ و تار
10 ـ ننگ ناید مر شما را زین سگان پرفساد؟
دل نگیرد مرشما را، زین خران بیفسار؟
11 ـ اندرین زندان برین دندانزنان سگصفت
روزکی چند، ای ستمکش! صبر کن، دندان فشار
12 ـ تا ببینی روی آن مردمکشان چون زعفران
تا ببینی رنگ آن محنتکشان چون گل انار
13 ـ گرچه آدمصورتان سگصفت مستولیند
هم کنون باشد کزین میدان دل، عیاروار،
14 ـ باش تا از صدمت صور سرافیلی شود
صورت خوبت نهان و سیرت زشت آشکار
15 ـ تا ببینی موری آن خس را که میدانی امیر
تا بیینی گرگی آن سگ را که میخوانی عیار
16 ـ باش تا بر باد بینی خان رای و رای خان
باش تا در خاک بینی شر شیر و شور سار
17 ـ تا ببینی یک به یک را گشته در شاهین عدل:
شیر، شر و جاه، چاه و شور، سوز و مال، مار
18 ـ ژندهپوشانی که آنجا زندگان حضرتند
تا نداری خوارشان از روی نخوت زینهار!
19 ـ پردهدار عشق دان اسم ملامت بر فقیر
پاسبان در شناس آن تلخآب اندر بحار
20 ـ راستکاری پیشه کن کاندر مصاف رستخیز
نیستند از خشم حق جز راستکاران، رستگار
21 ـ جز به دستوری «قال الله» یا «قال الرسول»
ره مرو، فرمان مده، حاجت مگو، حجت میار
22 ـ چارگوهر چارپایهی عرش شرع مصطفاست:
صدق و عدل و شرم و مردی کار این هرچار یار
توضیح ابیات:
بیت 1 ـ ای صاحبان ثروت، عبرت بگیرید و ای کسانی که تنها به زبان خدا را میخوانید و خدا در دعای شما حضوری قلبی ندارد، عذرخواهی کنید.
بیت 2 ـ پیش از رسیدن مرگ...
بیت 3 ـ جای پند = قلب (در عرفان این قلب است که موعظه و حکمت باید بر آن اثر کند.)
بیت 4- روز قیامت و توصیفش دل هایتان را آگاه کرده و تجربه روزگار دانایتان گردانیده.
بیت 5- چرا در این دنیا ی افسون کار چشمتان مدام حریص و دستتان مدام دراز است؟!
بیت 6-از بند تن و هوا و هوس اگر برهید هر انچه تا کنون شما را می آزرد همان دوای شما شود.
بیت7- چه پادشاهانی دراین عالم بودند گه حکمشان بر تمام زمین جاری بوده...
بیت8- اما اکنون نگاهشان کنید که چگونه اجزایشان پراکنده شده
بیت9- و اکنون ان نادانانی که بر زمین تاختند دیگر نیستند و در گور تنگ گرفتارند
بیت10- ازین درنده خویی بیزار نیستید؟ و ازین پاییز بی پایان دل افسرده نمی شوید؟ (دنیا و اهل آن)
بیت11-اندرین زندان برین دندانزنان سگصفت
روزکی چند، ای ستمکش! صبر کن، دندان فشار! (آیا به معنا نیاز دارد؟!)
بیت12- صبر کن تا عاقبت آنان را ببینی
بیت14-صبر کن تا صور دمیده شود و حقیقت آشکار گردد.
بیت 15- تا پادشاهان را چون مورچگان بینی و آن راهزنان را به صورت حقیقی گرگ تماشا کنی.
بیت 18- مراقب باش تا آنان را که از دنیا بهره ای ندارند هرگز خوار مشمار چراکه انان پادشاهان قیامتند.
شعر اعتذار سنایی، روشنتر از آن است که بیت به بیت معنی شود، پس به اشارات لازم بپردازیم:
در سه بیت انتهایی انتخابی ما. سنایی میگوید: فرمان خداوند و پیامبر آفرینش محمد (ص) را به گردن داری، تنها استنادت در عمل چیزهایی باشند که خداوند گفته از پیامبرش حضرت محمد مصطفی نقل شده (گفتهی خداوند قرآن است و سخنان پیامبرش احادیث نبوی و سیرهی آن حضرت است). به امر خداوند و پیامبر راهت را انتخاب کن و چنان کن که آنها از تو خواستهاند.
سنایی اعتقاد دارد: چهار گوهر اساسی چهار پایهی هستی را استوار نگه داشتهاند. این چهار جواهر، راستگویی است و عدل و مردانگی و حیا داشتن.
بخش ادبیات تبیان - مریم امامی