تبیان، دستیار زندگی
در این آیه شریفه كاملا روشن است كه آن گروه ، بودن در برزخ و عالم مرگ را ندانسته اند. تا جایى كه امین الاسلام طبرسى در مجمع البیان مى فرماید: هر كس با این آیه استدلال كند كه عذاب قبر وجود ندارد، بیهوده گفته است ؛ زیرا ما گفته ایم كه مانعى ندارد آنها اول عذ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برزخ و ارواح سه گانه

برزخ و ارواح سه گانه

از قرآن مجید فهمیده مى شود كه ارواح انسانها در عالم برزخ ، به سه گروه تقسیم مى شوند:

اول : ارواحى كه در نعمت و شادى هستند.

دوم : ارواحى كه در عذاب و زحمت مى باشند.

سوم : ارواحى كه در بى خبرى محض قرار دارند و چیزى نمى دانند بلكه فقط هنگامى كه در قیامت زنده شدند، خواهند دانست كه مدتهاى زیاد در برزخ بوده اند.

مرحوم شیخ مفید در "تصحیح الاعتقاد"- كه شرح و نقد عقاید صدوق علیه الرحمه است- مى فرماید: آنچه از حدیث در این باب به ثبوت رسیده آن است كه : ارواح بعد از موت اجساد، دو قسم هتسند؛

قسم اول : منتقل مى شوند به ثواب و عقاب ارواح منعم و معذب

قسم دوم : باطل شده و چیزى از ثواب و عقاب را درك نمى كنند.

قسم اول كسانى هستند كه داراى ایمان محض و كفر خالص بوده اند...

قسم دوم آنهایى مى باشند كه دراى ایمان محض و كفر محض نیستند و قرآن و حدیث از این حقیقت پرده برداشته اند.(1)

ابتدا به قسم سوم یعنى ارواح بى خبر مى پردازیم و آن را بررسى مى نماییم ، توجه بفرمایید:

" وَیوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیرَ سَاعَةٍ كَذَلِكَ كَانُوا یؤْفَكُونَ وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالْإِیمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِی كِتَابِ اللَّهِ إِلَى یوْمِ الْبَعْثِ فَهَذَا یوْمُ الْبَعْثِ وَلَكِنَّكُمْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ".(2)

یعنى : "یاد كن روزى را كه قیامت بر پا شود، گناهكاران قسم مى خورند كه جز ساعتى و زمان اندكى در برزخ مكث نكرده اند. در دنیا نیز چنین منحرف بوده و باطل را به جاى حق مى گرفتند. در آن وقت آنهایى كه داراى علم و ایمان خالص بوده و طول عالم برزخ را دانسته اند، به آنها مى گویند: شما تا روز قیامت كه امروز است در علم خدا مكث كردید و لیكن از جهل، بر آن آگاه نبودید"

در این آیه شریفه كاملا روشن است كه آن گروه ، بودن در برزخ و عالم مرگ را ندانسته اند. تا جایى كه امین الاسلام طبرسى در مجمع البیان مى فرماید: "هر كس با این آیه استدلال كند كه عذاب قبر وجود ندارد، بیهوده گفته است ؛ زیرا ما گفته ایم كه مانعى ندارد آنها اول عذاب قبر را ببینند و سپس در عالم بى خبرى واقع شوند."

بنابراین ، منظور از "المجرمون "در آیه شریفه كسانى هستند كه نه داراى ایمان خالص مى باشند و نه كفر خالص . و كسانى هستند كه امام صادق - صلوات الله علیه - درباره آنها فرمود: "یلهى عنهم "

آیات ذیل نیز مفید مطلب فوق مى باشند:

" یوْمَ ینْفَخُ فِی الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یوْمَئِذٍ زُرْقًا یتَخَافَتُونَ بَینَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا عَشْرًا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یقُولُونَ إِذْ یقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا یوْمًا ".(3)

یعنى : "یاد كن روزى را كه در صور دمیده مى شود و گناهكاران را در آن روز، كبود چشم (یا كور) محشور مى كنیم ، میان خویش آهسته مى گویند: فقط ده روز (در برزخ ) توقف كرده اید. ما به آنچه مى گویند، داناتریم . و آنكه داراى صوابترین راه است مى گوید: مكث نكرده اید، مگر فقط یك روز"

آنها پنهانى به همدیگر دورغ نمى گویند، بلكه آن طور مى دانند، آهسته سخن گفتن ظاهرا براى رعب و ترس است . بنابراین ، ماندن در برزخ را درك نكرده و چنان گفته اند.

در هر دو آیه شریفه كلمه "مجرمین "آمده است : در اولى "یقسم المجرمون "و در دومى "نحشر المجرمین "؛ بنابراین ، منظور از آنها كسانى هستند كه داراى ایمان خالص و كفر خالص ‍ نیستند.

مرحوم طبرسى هنگام قنل اقوال درباره آیه شریفه مى فرماید: "و گویند: طولانى بودن مكث در قبور براى آنها محسوس نیست گویى خوابیده بودند و بیدار شده اند: "و قیل فى القبر یذهب عنهم طور لبثهم قى قبورهم كانهم كانوا نیاما فانتیهوا".

در تأیید آیات شریفه ، روایات معصومین - علیهم السسلام - قابل دقت است ؛ مثلا امام صادق - علیه السلام - مى فرماید:

"عن عبدالله بن سنان ابى عبدالله علیه السلام قال : انما یسئل فى قبره من محض الایمان محضا و الكفر محضا و اما ما سوى ذلك فیلهى عنهم ".

یعنى : "در قبر فقط از كسى سوال مى شود كه مؤ من خالص یا كافر خالص باشد، اما غیر از این دو گروه ، رها كرده مى شوند".

این حدیث در كافى از ثقه جلیل عبدالله بن سنان از امام صادق - علیه السلام - و نیز با سند دیگرى از ابى بكر حضرمى ، از آن حضرت و با سند سومى از محمدبن مسلم از آن حضرت نقل شده است . و ایضا این حدیث از ابن بكیر از امام باقر - علیه السلام - و نیز از ابو بكر حضرمى از آن حضرت منقول است (4). مرحوم صدوق ان را در فقیه (5). به طور ارسال مسلم ، نقل كرده و مى گوید:

" قال الصادق علیه السلام : لا یسل فى القبر الا من محض ‍ الایمان ... ".

ارواح منعم

آیات و روایات در اینکه گروهی از ارواح در عالم برزخ ، در شادى و نعمت خواهند بود، صریح مى باشند که به برخى از آنها اشاره مى كنیم :

1- درسوره مباركه "یس"جریانى بدین قرار نقل شده است كه : خداوند متعال دو پیامبر را به شهرى ارسال داشت اما اهل شهر آن دو را تكذیب كردند. خداوند پیامبر سومى را به كمك آنها فرستاد و هر سه با هم مردم آن دیار را به توحید دعوت كردند. پس از تبلیغ آن ها و انكار مردم ، مرد منصف و عاقلى از دورترین نقاط شهر آمد و در گفته پیامبران دقت نمود و دانست كه آن ها پیامبر مى باشند، لذا به به آن ها ایمان آورد و گفت : "انى امنت بربكم فاسمعون ".

او مردم را به دعوت قبول پیامبران فرا خواند ولى ان قوم نادان او را شهید كردند.

خداوند متعال شهادت او را چنین بیان مى فرماید:

" قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یا لَیتَ قَوْمِی یعْلَمُونَ بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُكْرَمِینَ " (6).

یعنى : "چون روح از بدنش خارج شد، به او گفته شد: به این بهشت داخل شو، "و او داخل شد"و گفت : اى كاش ! كشندگان من مى دانستند كه خدایم مرا آمرزید و از محترمان گردانید"

این آیه شریفه صریح است در اینكه : بهشت برزخى و روحى وجود دارد كه شهید بعد از شهادت ، روحش داخل آن مى شود. و لفظ "الجنّه "حاكى از آن است كه آنجا محل نعمت ، شادى ، زندگى و سرور مى باشد.

در المیزان مى فرماید: "و المراد بالجنه ... جنه البرزخ دون الاخره "امین الاسلام طبرسى در مجمع البیان مى گوید:"و فى هذا دلاله على نعیم القبر، یعنى : در این آیه ، دلالت بر نعمت قبر وجود دارد"

2 - " الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَیبِینَ یقُولُونَ سَلَامٌ عَلَیكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ". (7)

یعنى : "آنانكه ملائكه آنها را در حال پاك بودن از ظلم ، تحویل مى گیرند و قبض روح مى كنند، به آنها مى گویند: سلام بر شما، داخل بهشت شوید در مقابل اعمالى كه انجام مى دادید"

در آیه 28 همین سوره مى فرماید: "الذین تتوفاهم الملائكه ظالمى انفسهم ... "

از مقابله این دو آیه شریفه معلوم مى شود كه منظور از لفظ "طیبین "پاك بودن از ظلم است . به هر حال این آیه مانند آیه شریفه اول صریح است در بهشت برزخى و نعمت ارواح پاكان . و اینكه روح آنها به محض خروج از بدن ، در بهشت داخل خواهد شد.

امتیاز این آیه با آیه گذشته و دو آیه بعدى - كه خواهد آمد - در این است كه : این آیه شامل شهدا و غیر شهدا مى باشد اما سه آیه دیگر، درباره شهیدان راه حق است .

این آیه در افاده بهشت بزرخى هیچ تفاوتى با آیه اول ندارد. ولى عجیب است كه مفسران ، روایات برزخ را فقط در ذیل آیه اول نقل كرده اند بجز تفسیر صافى كه یك روایت از امیرالمومنین - علیه السلام - در آن نقل كرده كه راجع به برزخ مى باشد.

3- " وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ. فرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلَا هُمْ یحْزَنُونَ " (8).

یعنى : "كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند، مرده مپندارید بلكه زنده اند و نزد پروردگار، روزى داده مى شوند. و به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده شادمانند. و درباره آنهایى كه هنوز نمرده اند و خود را به آنها نرسانده اند، شاد هستند از اینكه ترس و غمى بر آنها نیست "

به قولى این آیات شریفه درباره شهداى "بدر"و به قولى درباره شهداى "احد"نازل شده است . و در روایتى از حضرت باقرصلوات الله علیه - درباره هر دو مى باشد. ولى آیات به طور عموم و شامل همه شهدا در طول روزگار است . و تخصیص بردار نیست .

محتواى آیه شریفه كاملا روشن و قابل دقت است : شهدا زنده اند. روزى داده مى شوند. درباره دنیامانده ها ناراحت نیستند. راجع به نعمت خود، شادمانند. پس ارواح شهدا در عالم برزخ زنده اند. شعور دارند و از نعمت خداوندى لذت مى برند.

4- "و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات بل احیاء ولكن لاتشعرون " (9).

یعنى : "به آنهایى كه در راه خدا كشته مى شوند، مرده نگویید بلكه آنها زنده اند لكن شما نمى فهمید"

این آیه نیز صریح است در اینكه : شهدا در عالم برزخ زنده اند. و نباید به آنها "مرده "اطلاق كنیم .

امین الاسلام طبرسى مى فرماید: صحیح است كه آنها تا بر پا شدن قیامت ، حقیقتا زنده اند. و نیز مى فرماید: در این آیه دلالت بر صحت مذهب مذهب ما وجود دارد كه عقیده داریم به سؤ ال قبر و ثواب مؤ من و عقاب گناهكاران چنانكه اخبار در این باره فراوان است .

این آیات درباره اهل نعمت در عالم برزخ بود. اما آیاتى كه راجع به اهل عذاب در برزخ است به قرار ذیل مى باشد:

معذب بودن برخى از ارواح در برزخ

اینك برخى از آیات شریفه را كه درباره معذب بودن برخى از ارواح در برزخ مى باشد نقل مى نماییم :

" َلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِی غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَیدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْیوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ غَیرَ الْحَقِّ وَكُنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ. وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُمْ مَا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیكُمْ شُرَكَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَینَكُمْ وَضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ " (10)

یعنى : "اى كاش ! مى دیدى كه ظالمان در بیهوشى مرگند، ملائكه شروع به عذاب آنها كرده و مى گویند: بمیرید، امروز عذاب خواركننده خواهید بود كه به خدایتان ناحق مى گفتید و از آیات او سرپیچى كرده و گردنكشى مى كردید. امروز تنها پیش ما آمده اید. چنانكه هنگام آفریدن ، شما را تنها آفریده بودیم . اموال دنیا را كه به شما داده بودیم در پشت سرخود رها كرده اید. معبودیتهاى باطل را نیز در كنار شما نمى بینیم . رابطه میان شما و آنها قطع شده است . و آنچه به زعم شما شریك خدا بود، گم شده است و خبرى از آنها نیست ".

این آیات شریفه صریح اند در اینكه عذاب ظالمان و اهل استكبار از هنگام قبض روح، آغاز مى شود. و ملائكه در حال عذاب كردن، با آنها با خشونت تمام رفتار مى كنند: "باسطوا ایدیهم ؛: یعنى دستشان را به عذاب آنها باز كرده و عذاب را شروع كرده اند".

"اخرجوا انفسكم "امر تكوینى است ؛ یعنى : بمیرید و روح را از بدن خود خارج كنید. سایر كلمات نیز حكایت از عذاب دارد.

2 - " حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى یوْمِ یبْعَثُونَ " (11)

یعنى : "چون یكى از آنها را مرگ فرا رسد، گوید: خدایا! مرا به دنیا برگردانید تا در آنچه نكرده ام عمل كنم . این درخواست ابدا پذیرفته نیست . و در پس آنها برزخى هست تا روزى كه مبعوث مى شوند"

این آیه ، آیه اى است كه فاصله میان مرگ و قیامت را برزخ خوانده است .در این آیه آمده كه انسانهایى پس از مرگ اظهار پشیمانى مى كنند و درخواست بازگشتن به دنیا را مى نمایند ولى از آنها پذیرفته نمى شود. این درخواست و پشیمانى در اثر معذب بودن آنهاست .

على بن ابراهیم قمى در تفسیر خویش مى گوید: این آیه در رد كسانى است كه عذاب قبر و عقاب و ثواب قبل از قیامت را انكار كرده اند. و آن قول امام صادق - علیه السلام -است كه مى فرماید:

"والله ما اخاف علیكم الا البرزخ فاما اذا صار الامر الینا فنحن اولى بكم ".

یعنى : "به خدا قسم ! براى شما نمى ترسم مگر از برزخ ، و چون در قیامت كار به دست ما برسد، ما براى شما سزاوارتریم "

و على بن الحسین - علیه السلام - مى فرماید:

"ان القبر اما روضة من ریاض الجنة او حفرة من حفر النیران "

یعنى : "قبر یا یاغى است از باغهاى بهشت و یا گودالى است از گودالهاى جهنم ".

در المیزان مى فرماید:... آن در وقتى است كه عذاب را مشاهده مى كند و بر او مشرف است ... مراد از این برزخ ، عالم قبر است و آن مثال است كه انسان در آن بعد از مردن تا قیامت ، زندگى مى كند.

3 – " وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ النَّارُ یعْرَضُونَ عَلَیهَا غُدُوًّا وَعَشِیا وَیوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ "

(12)

یعنى : "و احاطه كرد آل فرعون را عذاب بد. و آن آتشى است كه صبح و شام به آن عرضه و نشان داده مى شود. و روز قیامت (فرمان مى رسد) كه آل فرعون را به اشد عذاب داخل كنید"

آیه شریفه به خوبى روشن مى كند كه آنها هر صبح و شام در برزخ به كنار آتش آورده مى شوند. اما دخول به آتش ، در روز قیامت خواهد بود. و نیز معلوم مى شود كه اهل برزخ ، صباح و مساء دارند و آن را درك مى كنند.

در روایت امام صادق - علیه السلام - آمده است كه : شاهد معذب شدن در برزخ آن است كه فرموده : " النار یعرضون علیها غدوا و عشیا " . و خبر داه كه كافر بعد از مردن ، صبح و شام ، عذاب مى شود. و در قیامت در آتش مخلد مى باشد.

در المیزان مى فرماید:... نشان دادن به آتش ، قبل از روز قیامت است .

و آن عذاب برزخ است كه عالمى است متوسط ما بین مرگ و قیامت . و عذاب در برزخ و آخرت ، هر دو با آتش مى باشد. نهایت كه : عذاب در برزخ با نشان داده شدن و به آتش ، و در آخرت با دخول در آتش است .

آیه 97 از سوره نساء، و آیه 50 از سوره انفال ، و آیه 27 از سوره قتال نیز در این رابطه مى باشد. و اما روایات از فریقتین ، بیش از حد مى باشد.


1-  تصحیح الاعتقاد، ص 38، 39 (فصل فى النفوس و الارواح ).

2-  سوره روم ، آیه 55 - 56.

3-  سوره طه ، آیه 102 و 103.

3-  كافى ، ج 3، كتاب جنائز، ص 235و 236 و 237.

5-  فقیه ، ج 1، ص 178 "باب احكام الا موات "

6-  سوره یس ، آیه 26.

7-  سوره نحل ، آیه 32.

8-  سوره آل عمران ، آیه 169.

9-  سوره بقره ، آیه 154.

10-  سوره انعام ، آیه 93 و 94.

11-  سوره مؤ منون ، آیه 99 و 100.

12-  سوره غافر، آیه 45 - 44.

منبع:

نگاهى به قرآن، قرشى، على اكبر