می‌خونم عاشقونه از حسین...می‌سوزم از غم و درد حسین....می‌دونم قصۀ تشت طلا....می‌میرم واسه حسین...از مردی می‌خونم که دلش...ریا بود اما تشنه لبش...چشمونش مثل چشمۀ نور....روشن بود روز و شبش...وای بر ما گشته کربلا...محشر کبری، ای خدا!...