ظهر خون، مولا به تسبیح و نماز در میان خیمه‌ها، راز و نیاز محشری شد چون وضو سازد به خون قبله‌اش عشق است و تسبیحش جنون کربلا، سجادۀ مولای عشق روی دوشش آتشین شعله‌های عشق قُدسیانِ ...