تبیان، دستیار زندگی
راستش من شعر و ادبیات را دوست دارم ، ولی متاسفانه سال هاست امکان خواندن شعر و مطالعه ی مجموعه ی آثار ادبی را پیدا نکرده ام . ..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دست خدا
سید حسن نصر الله

مصاحبه با حسن نصر الله(قسمت دوم)

برای مشاهده قسمت اول اینجا را کلیک کنید.

سوال : گاهی در سخن رانی هایتان ادبیات و زبان شما خیلی شاعرانه می شود .... آیا شما کتاب های ادبی و شعر زیاد می خوانید ؟

راستش من شعر و ادبیات را دوست دارم ، ولی متاسفانه سال هاست امکان خواندن شعر و مطالعه ی مجموعه ی آثار ادبی را پیدا نکرده ام .

سوال : پس این شور و حماسه ی عجیب و لحن نثر آهنگین که در سخن رانی هاست از کجا می آید ؟ اگر کسی از نزدیک تواضع و روحیه عاطفی و آرام شما را دیده باشد ، باور نمی کند این کسی که دارد این طور با شور و حرارت می خورشد ، شما باشید . آیا رمز و رازی هست که کسی نمی داند ؟ 

«یک معلم در فلان دبیرستان بخشی از سخن رانی تو را انتخاب کرده و به دانش آموزان داده تا آن را از جهت بلاغت تشریح کنند و استعاره و تشبیه و جناس و امثال این ها را بیابند»

نه ، سر خاصی در کار نیست ولی من معتقدم باید سخن گفتن ما برای خدای متعال باشد که البته این حالت شخصی نیست . یک مساله ی عمومی است . هر کسی برای خدا حرف بزند و انشاء الله برای جلب توجه و تحسین و خوش آیند دیگران و خود نمائی و ... نباشد و عمل ، یک عمل خالص برای خدا باشد. با توکل به خدا باشد و از خدا کمک و یاری خواسته باشد که خدایا به من کمک کن که حق را بر زبان آورم و مساله را به خوبی به مردم منتقل کنم و « ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب» در این موقعیت بر اساس وعده الهی و بر اساس تجربه ، خداوند متعال انسان را یاری می کند.

من این موضوع را با بسیاری از برادران که حالت های مشابه داشته اند مطرح کرده ام . بسیاری از افکار و مسائلی که گاهی در هنگام سخن رانی بر زبان می آید ، ممکن است قبلا آماده نشده باشد و روی کاغذ نیامده باشد.

من در سخن رانی ، در موضع گیری سیاسی و در هر چیزی وظیفه ای شرعی ام را انجام می دهم . این چیزی است که از امام خمینی ره یاد گرفته ایم و مقام معظم رهبری هم در دیدارها و رهنمودها ، همیشه بر این موضوع تاکید داشته اند.

انسان احساس میکند موضوعات جدیدی به نظرش می رسد و گاهی حتی ادبیات مورد استفاده هم پیش بینی شده نیست . مثلا من یادم هست برای سخن رانی آزاد سازی جنوب در سال 2000 به بنت جبیل رفتم و صحبت کردم و اگر خدا قبول کند معتقدم در آن چه گفتم اخلاص داشتم و دلم میخواست حق بعضی بزرگان را نسبت به مقاومت ادا کنم . چند روز بعد یکی از دوستان آمد و گفت : من به او گفم : « اما من یک سخن رانی کاملا عمومی و مردمی کردم . متن آن متن ادبی نبوده . » گفت «این متن سخن رانی شماست ، نگاه کنید !» موقعی که من متن را خواندم  ، تعجب کردم و گفتم : « این ها را من نگفته ام ! اصلا یادم نیست من با این زبان ادبی و دقیق صحبت کرده باشم .» ولی همین طور بود. این جا حرف از سر خاصی نیست . من در سخن رانی ، در موضع گیری سیاسی و در هر چیزی وظیفه ای شرعی ام را انجام می دهم . این چیزی است که از امام خمینی ره یاد گرفته ایم و مقام معظم رهبری هم در دیدارها و رهنمودها ، همیشه بر این موضوع تاکید داشته اند. وقتی وظیفه ی شرعی ام را به خاطر خدا و در محضر خدا و در راه خداوند انجام بدهم و اخلاص و صداقت داشته باشم و از خداوند متعال کمک بخواهم [خداوند قطعا یاری خواهد کرد] کمک خدا فقط مال جنگ نیست . در هر چیزی کمک از خداست به خاطر این که انسان به خودی خود عجز محض و فقرمحض است و غنی مطلق و قادر مطلق خدای متعال است . پس موقعی که شما از خدا کمک بخواهید و یقین داشته باشید که خدا کمک می کند و توفیق میدهد ، این موضوع را خواهید دید . در جنگ این حقیقت را لمس می کنید در سخن رانی لمس میکنید. در اتخاذ موضع سیاسی هم این حقیقت را لمس می کنید .

هر کسی برای خدا حرف بزند و انشاء الله برای جلب توجه و تحسین و خوش آیند دیگران و خود نمائی و ... نباشد و عمل ، یک عمل خالص برای خدا باشد...خداوند متعال انسان را یاری می کند.

ادامه دارد.

منبع :طلب وصل

مطالب مرتبط:

مرد لبنان