تسری یورو 2004 در كابینه رییس جمهور
محمدعلی ابطحی، مشاور حقوقی رییس‌جمهور، در مطلبی نوشت: سال 1375، آقای خاتمی به لبنان آمده بود. می‌دانستم كه ایشان خیلی اهل فوتبال است. ایشان هم می‌دانست كه من از فوتبال هیچ سر درنمی‌آورم. مسابقات جام ملت‌های آسیا بود. آقای خاتمی در منزل ما به همراه دخترم فوتبال می‌دیدند. عجیب غرق در تماشا بودند. برای پذیرایی چند بار ناخودآگاه جلوی تلویزیون قرار گرفتم. آقای خاتمی با تغییر جهت سر سعی می‌كرد از زاویه دیگری تلویزیون را ببیند. وقتی این توجه دقیق آقای خاتمی را دیدم، گفتم من از فوتبال هیچ سر درنمی‌آورم. آقای خاتمی گفت، نیاز به توضیج نبود. همین‌كه در این وقت حساس بازی، حرف می‌زنی، معلوم است كه از فوتبال سر در‌نمی‌آوری!
در پی این سرخوردگی كه می‌رفت به افسردگی مزمن!! تبدیل شود، در طول این 7، 8 سال، كم‌كم قواعد فوتبال را یاد گرفتم و به آن علاقه‌مند شدم و به دیدن آن عادت كردم و از تماشای آن لذت می‌برم و اگر هم بازی مهمی را نمی‌دیدم نتایج آن را می‌پرسیدم. یك شب در مسابقه ایران و كره در چند ماه پیش، تا اواسط بازی را از رادیو گوش دادم، بعد به جلسه‌ای در حضور آقای خاتمی رفتم و به دوستانم سپردم كه چون در جلسه مهم رسمی نمی‌شود فوتبال گوش داد، نتیجه را برایم كنید. از قضا اواسط جلسه sms آمد كه آتش‌بازی شده و كره‌ای‌ها وسط بازی میدان را ترك كردند. من هم در جلسه این خبر را اعلام كردم. آقای خاتمی خندید و گفت، این اصلاً از فوتبال سر در‌نمی‌آورد و الكی می‌گوید. قسم و آیه و تحقیق، معلوم شد درست می‌گویم. شاید آقای خاتمی می‌خواست بگوید، نه بابا، بالاخره فوتبال را هم می‌فهمد!
یكشنبه گذشته، آقای خاتمی وقتی به جلسه دولت آمد، چشمانش ورم كرده بود و نشانه‌های خستگی در آن دیده می‌شد. دیدم دارد به آقای مهرعلیزاده می‌گوید، دیشب تا ساعت 2 مسابقه هلند و سوئد طول كشید و بیدار بودم و به همین دلیل خسته‌ام. من هم رفتم كنارشان، گفتم اتفاقاً من هم می‌دیدم. آقای خاتمی خندید! گفتم دیدید بالاخره دیشب ایتالیا برد! آقای مهرعلیزاده كه از سابقه ماجرا خبر نداشت، آمد توضیح بدهد كه ایتالیا در همان دور اول كنار رفته و دیشب مسابقه هلند و سوئد بوده است!
آقای خاتمی خنده‌ای كرد و گفت، ایشان خیلی در فوتبال وارد هستند! به قول طنز نقطه‌چین: من هم حساس!!!
ولی خداوكیلی مسابقات جام ملت‌های اروپا را دیدم (حالا درست گفتم؟) خیلی هم قشنگ بود. ایتالیا هم نبرد.
