شهید دستغیب
لطفا منتظر باشید ...
پنهان کردن پلیر
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
ورود
✕
کانال فیلم من
تبیان من
فایلهای من
کتابخانه من
پنل پیامکی
وبلاگ من
صوت تبیان
بارگذاری صوت
آلبــــوم
تک فایــــل
ویدئوهــــا
تعداد نتایج :
61
عاقبت فخرفروشی به رسول خدا(ص)
موعظه ای زیبا از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «کافری در محضر رسول خدا(ص) به خودش و پدرش و اجدادش فخر می کرد. رسول خدا(ص) فرمود تو و پدرانتان در قعر جهنم جمع هستید»
01':11''
504
0
شجاعت امیرالمومنین(ع)
موعظه ای شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «شجاعت امیرالمومنین امام علی علیه السلام در جنگهای صدر اسلام که در هر جنگی وارد می شد سپاه اسلام پیروز می شد. سه نفر از مشرکین می خواستند مخفیانه رسول خدا(ص) را ترور کنند که جبرئیل خبر داد به ایشان و حضرت هم امیرالمومنین را به دنبال این منافقان فرستاد»
09':43''
2579
0
امام حسین(ع)، وارث همه انبیاء
داستانی زیبا از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «امتحان سخت حضرت ابراهیم موقع انداختنش در آتش که جبرئیل به او گفت آیا کمک لازم داری؟ حضرت ابراهیم گفت به تو نه ولی به خدایم محتاجم. امتحان دیگرش قربانی کردن اسماعیل بود. در روز عاشورا هم امام حسین علیه السلام فرمود خدایا مصیبت علی اصغر برایم خیلی سخت است ولی همین که خدای متعال می بیند این قضایا را، برمن آسان می شود»
10':35''
599
0
حواله امام رضا(ع) به تاجر مقدس
داستانی آموزنده از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «تاجر مقدسی که در مشهد بود و شخص مومنی می خواست برود حج و مغازه و خانواده اش را به این تاجر به امانت سپرد. ولی این تاجر مقدس بادیدن زن این تاجر، وسوسه شد و محبت آن زن به دلش افتاد. ولی او متوسل به امام رضا(ع) شد و حضرت در عالم رویا شخصی را معرفی کرد که دوای دردش نزد اوست در حالی که مردم فکر می کردند او ارمنی است»
10':35''
1088
1
0
گلستان آتش برای ابراهیم
داستانی آموزنده از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «عظمت آتشی که برای ابراهیم مهیا کرده بودند به طوری بود که هیچ پرنده ای نمی توانست از نزدیکش پرواز کند. ولی خداوند تبدیل به گل و ریحان کرد»
01':46''
2298
1
0
طلب شهادت امیرالمومنین(ع) در شب نوزدهم
موعظه ای شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «مناجات امیرالمومنین در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان»
08':33''
595
1
0
دنیا زندان مومن است
حکایتی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «گفتگوی امام حسن مجتبی علیه السلام با یک یهودی پیرامون روایت الدنیا سجن المومن و جنة الکافر»
02':52''
1260
0
نفوذی امام صادق(ع) در دربار منصور
داستانی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «سفارش امام صادق به یکی از شیعیان که در دربار منصور دوانیقی کسی هست که از شیعیان ما است و ما خودمان گفتیم در این دستگاه باشد تا به داد مظلومان برسد.»
01':32''
293
0
اگر صبر کنی، مورد غبطه مردم می شوی
داستانی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «گلایه یکی از یاران امام صادق علیه السلام به حضرت در مورد طلبکارها و فقر وتنگدستی و .. حضرت فرمود اگر برای خدا صبر کنی مورد تعجب مردم می شوی»
02':07''
842
0
ترک رفاقت بخاطر یک فحش
داستانی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» پیرامون «امام صادق علیه السلام به یکی از اصحابش که به غلامش فحش بدی داد، فرمود وای بر تو. تقوایت کجا رفت. و فرمودند هر دینی ازدواج و نکاحی دارد و بی خود به مردم تهمت نزن حتی با فحش. و دیگر با او صحبت نکردند»
04':27''
428
0
صحبت مرده با بازمانده ها
داستانی آموزنده از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «امام سجاد علیه السلام در مجلسی بودند که یاران حضرت از ایشان درخواست کردند یک حدیث از جدشان رسول خدا(ص) بیان کنند. حضرت هم یک روایت در باب اهمیت یادآوری مرگ بیان کردند»
08':20''
750
0
ابتلاء ابوبصیر به کوری
حکایتی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «ابوبصیر شاگرد خاص امام باقر و امام صادق علیهما السلام بود که کور بود ولی به واسطه بصیرتش ابوبصیر می گفتند. یک روز با اشاره امام صادق علیه السلام یک لحظه چشمش باز شد ولی حضرت فرمود امتحان تو در کور بودن است. خودت انتخاب کن که برگردی به کوری یا می خواهی چشم داشته باشی»
03':36''
301
0
تلنگر امام صادق(ع) به ابوحنیفه
داستانی زیبا از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «بوسه ابوحنیفه بر عصای رسول خدا(ص) که در دستان مبارک امام صادق علیه السلام بود و تیکه ای که امام صادق (ع) به او انداخت»
00':42''
246
0
توبه بشر حافی
موعظه ای شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «توبه بشر حافی با عنایت امام وسی بن جعفر علیه السلام که به کنیزش فرمود صاحب این خانه عبداست یا آزاد؟ کنیز هم ماجرا را به بشر گفت و او پابرهنه به دنبال حضرت دوید و توبه کرد و تا آخر عمر کفش نپوشید و معروف به بشر حافی شد»
01':17''
1683
0
کسی که بلا ندیده، خیری ندارد
داستانی آموزنده از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «ماجرای مهمان شدن رسول اکرم(ص) در خانه یکی از اصحاب و اتفاق عجیبی که در آنجا افتاد و کبوتری از بالا تخم گذاشت و افتاد پایین و نشکست. رسول خدا(ص) فرمود در خانه ای که بلا نباشد خیری نیست. کسی که در عرض چهل روز بدنش یک ضربه و بلایی نبیند، خیری در او نیست»
05':14''
323
0
علت خروج امام حسین(ع) از مکه به عراق
حکایتی شنیدنی از آ«آیت الله شهید دستغیب» در مورد اینکه «در اوائل شعبان امام حسین علیه السلام وارد مکه شدند. و از کوفه نامه های کوفیان برای دعوت حضرت به کوفه به دست مبارک حضرت می رسید. حضرت مسلم را به عنوان نماینده فرستادند»
08':41''
846
0
درد دل خانم زینب کبری(س) با برادرش
روضه جانسوز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد درددل کردن حضرت زینب کبری سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام
03':17''
3794
2
0
بخشش به خاطر یک احترام به علی(ع)
موعظه ای زیبا از آ«آیت الله شهید دستغیب» در ماجرای »شیعه ای بود که در دروازه نجف، یکی از نگهبانان اذیتش کرد و او در حرم به این نگهبان نفرین می کرد ولی در عالم رویا حضرت به او فرمود آن نگهبان را به ما ببخش چون روزی احترامی به گنبد حرم ما کرده و حقی پیدا کرده»
03':14''
596
0
رسوا شدن معاویه توسط امام حسن مجتبی(ع)
داستانی آموزنده از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «سبّ و لعن امیرالمومنین توسط معاویه ملعون در مسجد النبی و جواب دندان شکن امام حسن مجتبی علیه السلام»
03':54''
567
0
اعتراف بر برتری علی(ع)
داستانی آموزنده از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد اعتراف فخر رازی در تفسیرش بر برتری امیرالمومنین امام علی علیه السلام بر معاویه
03':29''
556
0
نهی علی(ع) از کرنش
موعظه ای عبرت آمیز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «نهی امیرالمومنین امام علی علیه السلام از کرنش و تعظیم در برابر ایشان»
00':46''
334
0
نهی از تجمل توسط امیرالمومنین
موعظه ای شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «ماجرای بعد از جنگ جمل که در بصره حضرت به عیادت یکی از شیعیانش رفت و از تجملات زندگی او ناراحت شدند»
08':57''
357
0
لباس کهنه برای علی(ع) و تازه برای قنبر
داستانی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در جریان «تقوا و زهد امیرالمومنین امام علی علیه السلام. روزی حضرت دو لباس خرید و تازه را به قنبر داد و کهنه را حضرت خودش پوشید»
01':13''
1580
0
آرزوی شهادت امام علی(ع)
داستانی آموزنده از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد اینکه «روزی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام از جنگ برگشت و اشک می ریخت و به رسول خدا(ص) عرض کرد منم دوست دارم در راه خدا شهید بشوم. حضرت هم بشارت شب نوزدهم را به او داد»
01':05''
1515
0
عیادت از بیمار کوفه
روضه ای جانسوز از «آیت الله شهید دستغیب» در شهادت امیرالمومنین امام علی علیه السلام
02':28''
426
0
قسم به علی(ع) برای آمرزش شیطان
موعظه ای عبرت آمیز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «رحمت بی کران الهی که در قیامت به ظهور اعلی می رسد تا جایی که شیطان هم طمع می کند و خدا را قسم می دهد به نام امیرالمومنین امام علی علیه السلام که خداوند او را ببخشد. ولی چون در دل، حضرت امیر را قبول ندارد و فقط لقلقه زبان است، قبول نمی شود.»
05':50''
372
0
قسم به علی(ع) برای آمرزش شیطان
موعظه ای عبرت آمیز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «رحمت بی کران الهی که در قیامت به ظهور اعلی می رسد تا جایی که شیطان هم طمع می کند و خدا را قسم می دهد به نام امیرالمومنین امام علی علیه السلام که خداوند او را ببخشد. ولی چون در دل، حضرت امیر را قبول ندارد و فقط لقلقه زبان است، قبول نمی شود»
05':50''
278
0
شبهه جهان و تخم مرغ
داستانی عبرت آمیز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «ماجرای شبهه ای که به هشام گفتند که آیا خداوند قدرت دارد کل عالم را در یک تخم مرغ جا دهد؟ و او از امام صادق علیه السلام پرسید. حضرت فرمود خداوند فاعل است و عاجز نیست بلکه عجز در محل است که نمی تواند این را بپذیرد نه فاعل.»
03':15''
926
0
قرآن، کلام الله است
موعظه ای آموزنده از «آیت الله شهید دستغیب» در ماجرای مباحثه با شخصی که می گفت شک دارم که قرآن کلام خدا باشد.
01':58''
330
0
تفرقه کفار با یک مشت شن
حکایتی عبرت آمیز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «یکی از غزوه ها که رسول اکرم (ص) مشتی ریگ برداشتند و به سوی کفار پرتاب کردند که آنها را متفرق کرد و خداوند فرمود و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی»
01':54''
258
0
عزا برای فوت نماز شب
داستانی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «عالمی که در مقید به خواندن نماز شب بود ولی شبی خواب مانده بود و فردایش عزا گرفته بود و تا شب غصه دار بود»
01':32''
556
0
نتیجه مسخره کردن روایت نبوی(ص)
داستانی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد اینکه «چند نفر طالب علم بودند خواستند از استادشان حدیث بشنوند ولی دیر کرده بودند خواستند تند بروند ولی یکی از رفقایشان مسخره بازی در آورد که اگر تند بروید بال ملائکه زیر پایتان خشک می شود. تا این را گفت همان دم هر دو پایش خشک شد. چون که روایت نبوی را به سخره گرفت»
02':43''
366
1
0
ابن حمدون و همسایه ناصبی
موعظه ای زیبا از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «ابن حمدون که جریان یک ناصبی را می گوید که همسایه اش بود. موقع رفتن به حج خواست از همسایه اش خداحافظی کند ولی آن ناصبی به امیرالمومنین جسارتی کرد»
06':33''
283
0
مسخ ناصبی بخاطر بی حرمتی به عاشورا
موعظه ای عبرت آمیز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «خانواده ای ناصبی در کویت که در روز عاشورا مجلس جشنی در منزل برپا می کنند که در همان روز به بدترین شکلی به هلاکت می رسند. به شکل میمون مسخ می شوند و بعد از سه روز به هلاکت رسیدند»
01':29''
323
0
قناعت سلمان فارسی
صحبتهای اخلاقی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «ابوذر و سلمان که روزی ابوذر مهمان سلمان شد ولی به جز نان جو ونمک چیزی نداشت. ابوذر گفت کاش پیاز هم داشتیم. سلمان چون پول نداشت، آفتابه اش را در بازار گرو گذاشت و مقداری پیاز گرفت. ابوذر گفت الحمدلله که انسان قانعی هستی. سلمان گفت اگر قانع بودیم نمک و نان جو کافی بود و بخاطر پیاز، آفتابه ام در گرو نمی ماند»
01':44''
694
1
0
مکاشفه میرزا مهدی آشتیانی
موعظه ای زیبا از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد میرزا مهدی آشتیانی که مکاشفه ای بسیار زیبا و قیمتی برایش اتفاق افتاد.
05':18''
921
0
فتوت و جوانمردی علامه مجلسی اول
داستانی زیبا از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «علامه مجلسی اول که شخصی از او سوال کرد مجبور هستم میزبان چند نفر اراذل و اوباش باشم. علامه مجلسی نقشه ای برایش کشید تا از دست اذیت آنها در امان بماند»
05':39''
303
0
سپر غیبی در خط مقدم
داستانی آموزنده از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «خاطره یکی از فرماندهان جنگ در جبهه که در خط مقدم هر تیری به من نزدیک می شد از کنارم رد می شد و به من نمی خورد»
01':15''
514
0
شفای چشم با تربت امام حسین(ع)
موعظه ای عبرت آمیز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «سید نعمت الله جزائری چنان فقیر بود که چراغ برای مطالعه نداشت و در نور مهتاب مطالعه می کرد تا چشمانش کم سو شد. متوسل به تربت امام حسین علیه السلام و آب باران شد و نور چشمانش به برکت سرمه ای که از تربت امام حسین علیه السلام بر چشمانش کشیده بود، برگشت»
02':45''
1448
0
رفیق باحیای ابن مسعود
حکایتی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «رفیق ابن مسعود که هر وقت داخل منزلش می شد چنان چشمانش را می بست که همسر ابن مسعود فکر می کرد کور است.»
01':46''
479
1
0
گریه در فراق بهشت
حکایتی عبرت آمیز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد «اهمیت کتاب دارالسلام که در آخر کتاب یک مکاشفه از خودش می گوید که در کربلا بر مولف چه گذشت که او را به بهشت بردند ولی موقع برگشتن به دنیا اشک می ریخت که نمی خواهم بهدنیا برگردم»
04':47''
426
0
سلطنت امام حسین(ع)
داستانی زیبا از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد اینکه «مومنی در ایام جوانی یک رفیقی داشت که حسینی بود و در ایام جوانی مریض شد و از دنیا رفت و بر او خیلی سخت گذشت. در خواب او را دید که به او می گفت برای مرگم اصلا ناراحت نباش که از دنیا آزاد شدیم ولی سلطنت امام حسین(ع) را بعد از مرگ فهمیدیم چگونه است.»
03':28''
372
0
خطبه آتشین امام سجاد(ع) در مجلس یزید
موعظه ای شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد ماجرای خرابه شام و خطبه آتشین امام سجاد علیه السلام در کاخ یزید و رسوایی یزید.
08':38''
13689
0
خدا دارم چه غم دارم
حکایتی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد سالی که قحطی آمده بود و غلامی دیدند که می خندد بخاطر اینکه خیالش از بابت نان و گندم اربابش راحت بود. گوینده می گوید به سرم زدم که من که اربابی مثل خدا دارم چرا غم داشته باشم.
02':07''
4115
0
امانت داری چوپان
داستانی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد چوپانی که حاضر به خیانت در مورد گوسفندان اربابش در قبال پول زیاد نشد.
01':06''
2878
0
عابد و زن نامحرم
داستانی عبرت آمیز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد عابدی که در بنی اسرائیل بود که در صومعه به تنهایی مشغول عبادت بود ولی در یک امتحان سخت قرار گرفت و با یک نامحرم تنها شد، کم مانده بود پایش بلغزد ولی دستش را در آتش کرد تا آتش شهوتش خاموش شود و خود را از گناه حفظ کرد.
04':46''
397
0
عمل زیاد ولی کم ارزش
داستانی عبرت آمیز از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد عابدی که عمل بسیاری در نامه اعمالش داشت ولی ارزش عملهایش بسیار کم بود چون حکمت و معرفت نداشت.
01':33''
318
0
به عیب خود مشغول باش
حکایتی شنیدنی از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد اینکه هزاران سال قبل در هند شهری بود که در دروازه اش دو تا مجسمه ساخته بودند یکی زیبا و یکی زشت که شبیه هیولا بود ولی به خال آن مجسمه زیبا اشاره می کرد.
02':52''
471
0
وزیر وقت شناس
داستانی آموزنده از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد هدیه ای که به یک سلطان دادند ولی وزیر پیشنهاد داد قبول نکند ولی سلطان قبول کرد که بعدها مایه دردسر شد.
03':06''
233
0
همه یاحسین ها را با یک یاعلی برد
داستانی آموزنده از «آیت الله شهید دستغیب» در مورد روضه خوانی که با پول روضه، اسباب و وسایلی خریده بود. روزی دزد آمد و همه وسایل را روی شانه گذاشت و یک یاعلی گفت که روضه خوان بیدار شد و گفت نامروت من چند سال با یاحسین جمع کردم تو با یک یاعلی همه را بردی؟
02':00''
2726
0
هنرمندان