تبیان، دستیار زندگی
بسیارى از اینكه پذیرش ازدواج و اقدام به تشكیل خانواده، همراه با قبول مسوولیتى بزرگ، در اداره زندگى، رفت و آمدها، ارتباطات جدید، خواسته هاى همسر و احیانا برخى نزدیكان او و در نهایت بچه دارى و تربیت فرزند، است در هراسند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زندگی مسئولیت دارد!

علل گریز دختران از ازدواج (2)

ازدواج

علل تاخیر و یا گریز جوانان به خصوص دختران جوان از ازدواج را مى توان دلایل عدیده ای دانست، اما در این دو مقاله قصد داریم به 4 مورد شایع آن بپرداریم . درمقاله ی قبل دو علت گریزدختران جوان از ازدواج ( ادامه تحصیل و خواستگار مورد علاقه ) را مورد بررسی قرار دادیم .در این مقاله ، به دو علت دیگر می پردازیم :

1ـ گریز از مسئولیت پذیرى

خانواده ، بهترین میدان عمل و رو به رویى با دشواری ها و مسایل جدى حیات است .

بسیارى از اینكه پذیرش ازدواج و اقدام به تشكیل خانواده، همراه با قبول مسوولیتى بزرگ، در اداره ی زندگى، رفت و آمدها، ارتباطات جدید ، خواسته هاى همسر و احیانا برخى نزدیكان او و در نهایت بچه دارى و تربیت فرزند است در هراسند و این قضیه گاهى آن چنان در دیدگاه شان دشوار و سنگین جلوه مى كند كه برخى اساسا از آن منصرف شده و یا با نگرانى و اضطراب به سوى آن قدم مى گذارند.

ولى باید توجه داشت كه تا انسان مستقیما وارد عرصه زندگى نشود و با مشكلات آن درگیر نشود ، نمی تواند از خامى به در آید و به موجودى مفید تبدیل شود . خانواده ، بهترین میدان عمل و روبه رویى با دشواری ها و مسایل جدى حیات است .

به گفته یكى از نویسندگان بزرگ عرب: ((گاهى نبرد از ضروریات زندگى به شمار مى رود، زیرا اگر نبرد به طور مطلق در زندگى وجود نداشته باشد ، روح آدمى سست و بى حال مى گردد همان طور كه جسمش در صورت كناره گیرى از حركات سنگین رفته رفته كم طاقت و بى مایه مى شود.))(1)

همان نویسنده  مى گوید: ((خانواده تنها نیاز روانى براى زن و مرد نیست بلكه براى آن كه كودكان نیز بر پایه محكمى تربیت شوند كمال ضرورت را دارد. جوان نورسیده ایامى را با غرور و راحت طلبى مى گذراند و گمان مى كند كه علاقه اى به تولید نسل ندارد. گاهى این گمان با مرفه بودن وضع اقتصادیش نیز تقویت مى یابد ولى زمانى نمى گذرد كه یك شكاف وسیع در وجود خود و در زندگیش مى بیند. شكافى كه جز با گریه و شیون كودك نمى توان آن را با چیز دیگرى پر كرد. در اینجا از گذشته پشیمان شده و بسى تاسف مى خورد ، كه چرا عمر كوتاه خود را با تولید نسل جبران نكرد و فرزندى نیاورد تا وجود او را در طى قرنها امتداد دهد. ممكن است فرض كنیم كه مرد براى خود اندیشه یا كارى بتراشد كه با سرگرم شدن به آن، از این نداى باطنى منصرف گردد ، ولى زن چه؟ آیا مى تواند بدون كودك زندگى سعادتمند و خوشى داشته باشد؟

كودك در واقع جزیى از وجود زن است و از عصاره ی جانش یعنى از خون و سپس از شیر كه آن هم از خون اوست، تغذیه مى كند. همچنین كودك جزیى از سازمان روانى وى مى باشد ، به طورى كه اگر فرزند نیاورد پیش خود احساس مى كند كه ناقص است.))(2)

2ـ مسایل معیشتى

برخى از بانوان بر این باورند كه همسر آینده ی آنان باید از هم اكنون، آنچه لازمه ی یك زندگى كامل و پیشرفته است را دارا باشد، شغل مناسب، درآمد خوب، مسكن شخصى، اتومبیل و امثال آن.

البته داشتن امكانات زندگى، خود یك امتیاز و نقطه ی مثبت است ولى آیا مى توان آن را تا حدى كه تصمیم به اصل ازدواج را خدشه دار کند ، مهم به حساب آورد؟ توجه زیاد به مادیات ، ازدواج را مشکل می کند.

قرآن كریم پس از دستور به ازدواج مى فرماید:

((ان یكونوا فقرا یغنهم الله من فضله ...));

اگر آنان ـ كه باید ازدواج كنند ـ تنگ دست باشند ،خداوند از فضل خود آنان را بى نیاز خواهد ساخت.(3)

بسیارى از خانواده ها در آغاز زندگى، از امكانات كافى برخوردار نبودند ولى پس از مدتى به وضعیت معیشتى خوب و مطلوبى رسیده اند. همچنان كه عكس آن نیز بسیار است. چه بسا خانواده هاى برخوردارى كه در اثر یك حادثه از همه چیز ساقط شدند و حتى به كمك و مساعدت دیگران نیازمند گردیدند.

بنابراین نه دارندگان، تامینى براى تداوم این وضع دارند و نه دست تقدیر مهر ندارى را براى همیشه بر جبین ناداران نقش زده است.

اسحاق بن عمار مى گوید: ((به امام صادق علیه السلام عرض كردم: حدیثى را مردم نقل مى كنند آیا درست است یا نه؟ كه مردى به حضور پیامبر گرامى شرف یاب شد و از نیازمندى خود به آن حضرت شكایت كرد. رسول خدا(ص) او را به ازدواج فرمان داد. بار دیگر آمد همان دستور را شنید و تا سه بار این قضیه تكرار شد. امام صادق(ع) فرمودند: این گزارش درستى است. سپس فرمود: روزى با زنان و عیال است.))(4)

روایات دیگرى نیز به همین مضمون از اهل بیت عصمت علیهم السلام رسیده است.(5)

البته مقصود از این سخنان این نیست كه تنها ازدواج براى بهبود وضعیت معیشت كافى است و هر كس بدین كار اقدام كند به ضرورت، وضع معاشش رو به بهبود مى گذارد ، بلكه مقصود این است كه در زنجیره ی علل و اسباب روزى، این موضوع جایگاه مهمى را به خود اختصاص داده است.

پى‏نوشت‏ها:

1ـ محمد قطب, انسان بین مادیگرى و اسلام, ترجمه: سیدخلیل خلیلیان, انتشارات اسلامى, تهران, ص252.

2ـ همان, ص251.

3ـ سوره نور, آیه 32.

4ـ وسائل الشیعه, ج14, ابواب مقدمات نكاح, باب 11, ح4, ص24.

5ـ همان, باب 10, 11.

منبع : پیام زن

نویسنده : سیدمهدى موسوى كاشمرى

مقالات مرتبط :

ازدواج نکنید اگر...

زیبائی و ماجرای انتخاب

آماده ای برای ازدواج؟

جایگاه عشق در ازدواج

نگرانی های سقف مشترک

ازدواج آری، استرس نه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.