• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 45
ریشه کلمه : سكن
فعل : سكن
معنی : آرام بودن، حرکت نکردن، اطمينان، آرامش باطني، سكونت، اقامت، گرايش، انس، محل آرامش، «اسكان»، سكونت دادن، جاي دادن، «سكينه» و «سكن» نترسيد، آنچه موجب آرامش است «مسكنه» درماندگى، فقر، ذلّت، ضعف ، خواري «مسكين» درمانده «مساکين» جمع آن
توضیح : بعضي مسكنت را فقر قلبى گفته‏اند. به هر حال آن از سكون است و درماندگى بخصوصى است كه از ذلّت و خوارى ناشى مى‏شود و شخص پيش خود شرمنده مى‏شود. در فرق ما بين ذلّت و مسكنت گفته اند: مسكنت حالتى در شخص است كه ناشى از خود حقير شمردن است به طوري كه براى خود حقى قائل نيست و ذلّت حالتى است كه منشأ و سبب ذلّت ديگران مي باشند نه خود شخص. فقير يعنى حاجتمند و مستمند. مسكين از سكون است يعنى درمانده. درماندگى ممكن است در اثر فقر باشد و يا از مرض، فلج، نقص عضو و دورى از مال و اهل و غيره. على هذا مسكين از فقير اعمّ است. ابى بصير از حضرت صادق نقل مى‏كند: فقير آن است كه سؤال مى‏كند. مسكين پر زحمت‏تر از اوست و بائس از هر دو پر مشقّت‏تر است. «سكّين» كارد، چاقو، وسيله بريدن و ذبح