• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : البقرة  آیه شماره : 94
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 143
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 103
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 83
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
سوره : الاعراف  آیه شماره : 157
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 163
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يونس  آیه شماره : 98
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النحل  آیه شماره : 112
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 101
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 107
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المؤمنون  آیه شماره : 66
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النمل  آیه شماره : 43
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 32
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يس  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يس  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ
سوره : الممتحنة  آیه شماره : 4
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : التحريم  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانسان  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النبأ  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.