• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : البقرة  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 75
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 97
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 98
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 111
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 114
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 135
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 143
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 170
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 184
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 185
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضاً أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
سوره : البقرة  آیه شماره : 196
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلاَّ الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ يَهْدِي مَن يَشَاء إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
سوره : البقرة  آیه شماره : 213
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 232
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البقرة  آیه شماره : 280
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِيدَيْنِ من رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَكْتُبُوْهُ صَغِيرًا أَو كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
سوره : البقرة  آیه شماره : 282
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 13
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 67
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 67
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 67
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 79
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 93
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 95
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 97
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 137
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 145
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 147
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَآئِفَةً مِّنكُمْ وَطَآئِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لاَ يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحَّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
سوره : آل عمران  آیه شماره : 154
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 161
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 179
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : آل عمران  آیه شماره : 179
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 1
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ
سوره : النساء  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ
سوره : النساء  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوَاْ أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاء فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَآ أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَآرٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ
سوره : النساء  آیه شماره : 12
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 16
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 22
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالاَتُكُمْ وَبَنَاتُ الأَخِ وَبَنَاتُ الأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللاَّتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَآئِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَآئِكُمُ اللاَّتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُواْ دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلاَئِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلاَبِكُمْ وَأَن تَجْمَعُواْ بَيْنَ الأُخْتَيْنِ إَلاَّ مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 23
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 30
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 32
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 36
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 39
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 43
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 47
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 56
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 58
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 76
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 85
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 86
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللّهِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 92
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللّهِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 92
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللّهِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 92
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ فَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِن كَانَ مِن قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةً فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللّهِ وَكَانَ اللّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
سوره : النساء  آیه شماره : 92
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 94
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 96
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 99
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 100
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلاَةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُواْ فَلْيَكُونُواْ مِن وَرَآئِكُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّواْ فَلْيُصَلُّواْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُواْ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَى أَن تَضَعُواْ أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُواْ حِذْرَكُمْ إِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا
سوره : النساء  آیه شماره : 102
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 104
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 106
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 107
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 108
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 111
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 113
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 126
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 127
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 128
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 129
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 130
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 131
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 133
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 134
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 134
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 135
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 141
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 141
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 147
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 148
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 149
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 152
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 158
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 165
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 169
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النساء  آیه شماره : 170
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المائدة  آیه شماره : 104
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ فَأَصَابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلاَةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلاَ نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللّهِ إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الآثِمِينَ
سوره : المائدة  آیه شماره : 106
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانعام  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانعام  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانعام  آیه شماره : 122
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانعام  آیه شماره : 136
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانعام  آیه شماره : 136
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانعام  آیه شماره : 152
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانعام  آیه شماره : 161
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 39
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 70
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 84
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 86
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 87
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 103
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاعراف  آیه شماره : 137
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانفال  آیه شماره : 32
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانفال  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانفال  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانفال  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانفال  آیه شماره : 42
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانفال  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانفال  آیه شماره : 67
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : التوبة  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : التوبة  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : التوبة  آیه شماره : 42
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : التوبة  آیه شماره : 70
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : التوبة  آیه شماره : 113
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : التوبة  آیه شماره : 114
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : التوبة  آیه شماره : 115
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : التوبة  آیه شماره : 120
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : التوبة  آیه شماره : 122
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يونس  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يونس  آیه شماره : 37
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يونس  آیه شماره : 39
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يونس  آیه شماره : 71
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يونس  آیه شماره : 73
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يونس  آیه شماره : 100
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : هود  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : هود  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : هود  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : هود  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : هود  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : هود  آیه شماره : 42
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : هود  آیه شماره : 116
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : هود  آیه شماره : 117
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يوسف  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يوسف  آیه شماره : 26
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يوسف  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يوسف  آیه شماره : 38
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يوسف  آیه شماره : 68
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يوسف  آیه شماره : 76
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يوسف  آیه شماره : 109
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يوسف  آیه شماره : 111
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يوسف  آیه شماره : 111
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الرعد  آیه شماره : 32
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الرعد  آیه شماره : 38
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : ابراهيم  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : ابراهيم  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : ابراهيم  آیه شماره : 22
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : ابراهيم  آیه شماره : 46
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الحجر  آیه شماره : 78
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النحل  آیه شماره : 36
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النحل  آیه شماره : 120
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النحل  آیه شماره : 123
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 3
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 30
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 31
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 32
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 36
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 38
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 42
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 57
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 58
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 66
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 67
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 72
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 78
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 81
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 83
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 87
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 88
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 95
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 96
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 100
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاسراء  آیه شماره : 108
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 43
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 45
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 50
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 54
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 79
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 98
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 109
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الكهف  آیه شماره : 110
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 13
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 41
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 47
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 51
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 51
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 54
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 54
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 55
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 55
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 56
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 61
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 63
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 64
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 71
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : مريم  آیه شماره : 75
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 22
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 47
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانبياء  آیه شماره : 99
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الحج  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الحج  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المؤمنون  آیه شماره : 91
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المؤمنون  آیه شماره : 109
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النور  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النور  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النور  آیه شماره : 51
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 16
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 26
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 54
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 55
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 65
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 67
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفرقان  آیه شماره : 70
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 67
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 86
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 103
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 121
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 139
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 158
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 174
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 189
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشعراء  آیه شماره : 190
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النمل  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النمل  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النمل  آیه شماره : 48
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النمل  آیه شماره : 51
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النمل  آیه شماره : 56
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النمل  آیه شماره : 60
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النمل  آیه شماره : 69
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 4
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 59
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 68
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 76
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 81
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القصص  آیه شماره : 81
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 29
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 42
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 42
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الروم  آیه شماره : 47
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : لقمان  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : السجدة  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : السجدة  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : السجدة  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 1
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 30
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 34
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 36
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 37
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 38
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 38
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 43
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 50
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 51
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 52
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 54
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 55
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 59
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 69
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 72
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 73
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : سبأ  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : سبأ  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : سبأ  آیه شماره : 43
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : سبأ  آیه شماره : 45
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فاطر  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فاطر  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فاطر  آیه شماره : 26
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فاطر  آیه شماره : 41
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فاطر  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فاطر  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فاطر  آیه شماره : 44
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فاطر  آیه شماره : 45
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : يس  آیه شماره : 70
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الصافات  آیه شماره : 30
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الصافات  آیه شماره : 51
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الصافات  آیه شماره : 73
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الصافات  آیه شماره : 143
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : ص  آیه شماره : 69
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : ص  آیه شماره : 74
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزمر  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : غافر  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : غافر  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : غافر  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : غافر  آیه شماره : 78
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : غافر  آیه شماره : 82
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : فصلت  آیه شماره : 52
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشورى  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشورى  آیه شماره : 20
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشورى  آیه شماره : 46
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الشورى  آیه شماره : 51
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزخرف  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزخرف  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الزخرف  آیه شماره : 81
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الدخان  آیه شماره : 31
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الجاثية  آیه شماره : 25
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : محمد  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : محمد  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفتح  آیه شماره : 4
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفتح  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفتح  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفتح  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفتح  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفتح  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفتح  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفتح  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الفتح  آیه شماره : 26
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : ق  آیه شماره : 27
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : ق  آیه شماره : 37
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الذاريات  آیه شماره : 35
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القمر  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القمر  آیه شماره : 16
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القمر  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القمر  آیه شماره : 21
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القمر  آیه شماره : 30
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الواقعة  آیه شماره : 88
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الواقعة  آیه شماره : 90
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الواقعة  آیه شماره : 92
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الحشر  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الممتحنة  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الممتحنة  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الطلاق  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الطلاق  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الملك  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القلم  آیه شماره : 14
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الحاقة  آیه شماره : 33
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المعارج  آیه شماره : 4
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : نوح  آیه شماره : 10
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الجن  آیه شماره : 4
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الجن  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المزمل  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المدثر  آیه شماره : 16
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : القيامة  آیه شماره : 38
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانسان  آیه شماره : 5
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانسان  آیه شماره : 7
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانسان  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانسان  آیه شماره : 22
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانسان  آیه شماره : 22
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانسان  آیه شماره : 30
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : المرسلات  آیه شماره : 39
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النبأ  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانشقاق  آیه شماره : 13
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : الانشقاق  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : البلد  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : العلق  آیه شماره : 11
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.
سوره : النصر  آیه شماره : 3
ریشه کلمه : كون
فعل : كَوْن
معنی : بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن، «مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ «مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح : كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مى‏دهد.