تبیان، دستیار زندگی
من نام تو را بدون آنکه از کلمه و لفظ و عقل خود یاری بجویم، با زبان تکرار می‌کنم. زیرا مانند کودکی هستم که مادرش را صدبار صدا می زند و شادمان و خوش بخت است که می‌تواند تکرار کند و بگوید: مادر.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تنها چراغ عمر منی مادر

آغوش مادر

من نام تو را بدون آنکه از کلمه و لفظ و عقل خود یاری بجویم، با زبان تکرار می‌کنم. زیرا مانند کودکی هستم که مادرش را صدبار صدا می زند و شادمان و خوش بخت است که می‌تواند تکرار کند و بگوید: مادر.

اکنون زن، یعنی زنی را ستایش کنیم، که مادر، یعنی منبع فنا ناپذیر حیات است!

تنها زنی که آزار نمی‌رساند، مادر است.

یگانه داوری که گناه ما را هر چه باشد، می‌بخشد مادر است.

مادر

آغوش گرم مادر را مگر در بهشت بیابیم.

مهربانی که جز در سایه الطافش نمی توان آسود.

اگر عقل و دانش و رفتار ما ساخته پدر و آموزگار باشد، دل ما ساخته و پرداخته مادر است.

مهر و محبت مادر ست که خود را برای سوختن و جان باختن می‌داند و اجری به جز فدا شدن نمی‌خواهد مادر است که به پرتگاه نیستی می‌رود تا عزیمت را از عدم به وجود بیاورد.

اوست که سینه خویش را پیش هزاران بلا سپرمی‌کند تا موجودی را از عجز و ناتوانی به تاب و توان برساند.

هیچ‌زنی به جز مادر در زندگی پیدا نمی‌شود که عشق و جوانی و مال و آرزوی خود را در اختیار کسی قرار دهد.

در زندگانی بشر همه چیز مادر است، در حال اندوه و گرفتگی، مادر تسلی بخش است، و هنگام نومیدی و بدبینی او روزنه امید و در روزگار افتادگی و ناتوانی  او موجد نیرو و قدرت است.

مادر سرچشمه نوازش و محبت، سکون و آرامش روح است.                  

مادر، ای جان من ترا قربان                               ای مرا همچو روح در پیکر

ادر ای زیر مقدمت پنهان                                     جنت خلد و چشمه کوثر

تن و جانم رهین منت توست                             که تویی مر مرا بهین سرور

تقدیم به همه مادران عاشق

گلی برای مادر

منبع : بر گرفته از کتاب تورا دوست دارم مادر ، نوشته بدر تقی زاده انصاری