روز جمعه بود. منافقان در نماز جمعه دانشگاه تهران، بمبگذاری کرده بودند. نوه دختری امام هم که باردار بود، به نماز جمعه رفته بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1387/01/05
کار خوبی کردی که رفتی!
روز جمعه بود. منافقان در نماز جمعه دانشگاه تهران، بمبگذاری کرده بودند. نوه دختری امام هم که باردار بود، به نماز جمعه رفته بود.
دختر امام با نگرانی منتظر دخترش بود. بالاخره از راه رسید و سلام کرد. مادرش با اخم تشر زد: «تو که باردار بودی چرا رفتی؟»
نوه امام چیزی نگفت:
پدربزرگ جلو آمد و پرسید: «سالم هستی؟»
او سرش را به نشانه «بله» تکان داد.
امام به گرمی دست نوهاش را گرفت و در گوشش گفت: «کار خیلی خوبی کردی که رفتی. خیلی از تو خوشم آمد که به چنین نمازی رفتی».