تبیان، دستیار زندگی
ای روح عقل اقدم و ریحانه نبی کز خون دل زغصه دوران لبالبی ای شاه دادگر که ز بیداد روزگار روزی نیارمیده، نیاسوده‌ای شبی از دوستان ملامت بیحد شنیده‌ای تنها ندیده‌ای الم از دست اجنبی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بنال چو قمری درین عزا

شعری در رثای حضرت مجتبی

حضرت مجتبی

ای روح عقل اقدم و ریحانه نبی

کز خون دل زغصه دوران لبالبی

ای شاه دادگر که ز بیداد روزگار

روزی نیارمیده، نیاسوده‌ای شبی

از دوستان ملامت بیحد شنیده‌ای

تنها ندیده‌ای الم از دست اجنبی

چون عنصر لطیف تو با خصم بدمنش

هرگز ندید کس قمر برج عقربی(1)

زهر جفا نمود ترا آب خوشگوار

از بس که تلخ‌کامی و بیتاب و پرتبی

از ساقی ازل نگرفته است تا ابد

چون ساغر تو هیچ ولی مقربی

آری بلا به مرتبه قرب اولیاست

و اندر بساط قرب نبود از تو اقربی(2)

گردون شود نگون و رخ مهر و مه سیاه

کافتاده در لحد چو تو تابنده کوکبی

نشنیده‌ام نشانه تیر ستم شود

جز نعش نازنین تو در هیچ مذهبی

ای «مفتقر» بنال چو قمری درین عزا

کاین غصه نیست کمتر از آن زهر جانگزا


1- اشاره است به اصطلاح نجومی: قمر در عقرب که نامبارک و نحس است.

2- اشاره است به: البلأ للولأ کما اللهب للذهب (احادیث مثنوی).

همین مضمون را شاعر دیگری نیز دارد:

هر که در این بزم مقرب‌تر است  جام بلا بیشترش می‌‌دهند

این حدیث در بحارالانوار جلد 81/ 188 به این صورت نقل شده است:الامام الصادق (علیه‌السلام): ان الله اذا احب عبدا غته بالبلأ غنا ، و به صورت‌های دیگر در منابع شیعه نقل شده است.

آیة‌الله غروی اصفهانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.