• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد نـهـم - صفحه 408 -  وحدت كلمه ملت هديه اي الهي
صفحه : 408
حجازي و نه فنون جنگي به آن معناي مدرنش را كه روم و ايران مي دانستند، مي دانستند؛نه ابزارش را داشتند. ابزار كه هيچ نداشتند؛ يعني هر چند نفرشان يك شتر؛ هر چندنفرشان يك شمشير، يك بندي از ليف خرما درست كرده بودند، شمشير را با آن بند بسته بودند اينجا! لكن روح ، روح الهي بزرگ بود. آن روحي بود كه وقتي نيزه را - آن در يك جنگي بود - آن مخالف گذاشت به شكم آن و فشار داد؛ اين ديد كه خواهد مرد، با اين فشار داد خودش را از توي نيزه ، يك نيزه توي شكمش رساند؛ خودش را، او را هم كشت ، خودش هم مرد! يك همچو روحيه ، يك همچو روحي ، يا مثلا به قلعه هاي بزرگ وقتي كه مي رسيدند، كشته مي دادند براي بالا رفتن ، نيزه ها را زير يك سپرمي گذاشتند، سپر رويش ، يكي رويش مي نشست مي رفت بالا؛ اگر كشته هم مي شد - كه مي شد - تا در را باز مي كرد[ند]. اين روحيه ، يك روحيه اي است كه روحيه الهي است .در ملت ما هم پيدا شده است ، الحمدلله [يك تن از حاضران : ان شاءالله خدا به شما عمر هزارساله بدهد. ] و به همه ملت ان شاءالله عمر با بركت ، كه هزار سال كه نمي شود، لكن بركت هزار سال را. ان شاءالله ، ملت ما اين بركت را داشته باشد عمرشان ، همان طوري كه اين بركت بود كه سلطنت 2500 ساله را [برانداخت ] اين محتاج به هزار سال فعاليت بود تايك سلطنت 2500 ساله را [از بين ] ببرند. اين بركت بود؛ اين بركتي بود كه خداي تبارك و تعالي به شما ملت مسلمان مومن داد - و من دلخوشيم به اين تحولات است .
وحدت كلمه ملت هديه اي الهي
يعني همان وقت كه من پاريس بودم و بعضي از اين مسائل را - البته تمامشان را آنجاشنيدم ؛ يعني بيشترش را - بعضي از اين مسائل را در پاريس مي شنيدم و من جمله اين بودكه يك نفري كه رفته بود گرديده بود و به دهات اطراف ما، دهات كمره ، دهات خمين ،دهات جاپلق ، آنجاها رفته بود، به من گفت كه من در آن دهات كه رفتم ، صبح همان وقتي كه بحبوحه تظاهرات و اينها بود گفت : صبح كه مي شد، در هر دهي آخوند ده جلومي افتاد، مردم عقبش تظاهر مي كردند و ايشان گفت به من در فلان جا، در قلعه حسن