• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد نـهـم - صفحه 273 -  سخنراني در جمع هياتي از مقامات سوريه "منشا ضعف و فساد در ممالك اسلامي "
سخنراني
زمان : 24 مرداد 1358 / 21 رمضان 1399(1)
مكان : قم
موضوع : منشاء ضعف در مسلمين و فساد در ممالك اسلامي حكومتهاي آنهايند
حضار: هياتي از مقامات كشور سوريه ، آقايان : عبدالحليم خدام "معاون نخست وزير و وزيرامور خارجه "، احمد اسكندر "وزير اطلاعات "، محمد العماري "وزير اقتصاد و تجارت خارجي "، كاردار سفارت سوريه و تني چند از مقامات آن كشور و آقايان : يزدي ، ابراهيم "وزير امور خارجه " - داوري "معاون سياسي وزارت امور خارجه "
صفحه : 273
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام مرا به رئيس جمهور(2) برسانيد و از ايشان تشكر كنيد نسبت به ما عواطف دارند.اميدوارم كه مسلمين و ملتهاي اسلامي همان طور كه دستور اسلام و قرآن مجيد است با هم برادر باشند و نسبت به دشمنان انسانيت [و] كشورهاي اسلام ، با شدت و قدرت رفتار كنند. و اين حاصل نمي شود الا به اينكه از اختلافات جزئي ، كه بين دولتها هست ،دست بردارند و مثل برادر هم باشند. اين اختلاف موجب بهره برداري دشمنهاي اسلام ومسلمين است . بايد از اين بهره برداري جلوگيري بشود به وحدت اسلامي و اينكه همه درتحت لواي اسلام و قرآن مجيد مجتمع بشوند؛ زيرا آنطور كه قرآن دستور داده است :"رحما" بينهم و "اشدا" بر كفار(3) باشد. در اسلام اساسا نژاد مطرح نيست ، عربي و عجمي و ساير گروهها ابدا مطرح نيست . اسلام براي تربيت انسان آمده است ، مطلب
وحدت مسلمانان ، مانع بهره برداري دشمنان اسلام
صفحه : 274
و اگر مسلمين بخواهند اين عزت و عظمتي را كه در صدر اسلام بين پيغمبر اكرم واصحاب بود و ساير اقشار مسلمين ، آن سيره را متابعت كنند تا اينكه عظمت خودشان رابيابند، آن سيره همان اتفاق بر اسلام [است ] كه قدرت مافوق طبيعت مي آورد، وشجاعت مافوق الطبيعه . آنچه كه ملت ما، با اينكه در حال ضعف و تشتت بود دريافت ،همين مطلبي بود كه در صدر اسلام مسلمين دريافته بودند؛ اتكا به ايمان و اسلام ووحدت كلمه . جوانهاي ما در حال انقلاب و حالا هم باز تقاضا مي كنند كه ما دعا كنيم تاآنها شهيد بشوند. اين تحول بزرگي كه به اراده خداي تبارك و تعالي در اين ملت پيداشد موجب پيروزي آنها بر يك قدرت شيطاني بزرگ كه پشتيبان او همه ابرقدرتها بودندگرديد. و اين پيروزي از خداي تبارك و تعالي و عنايات خاصه او بود. و من اميدوارم كه اين اخلاق در ملت ما باقي بماند؛ و همه ملتها و مسلمين همين اخلاق را و همين سيره راداشته باشند تا عظمت صدر اسلام را بازيابند.
در برنامه اسلام ، انسان است و تربيت انساني . آنچه مطرح است تقوا و اخوت بين مسلمين و دوستي و رفع اختلافات است .
اتفاق بر اسلام ؛ سيره پيامبر و اصحاب وي
براي من يك مطلب به شكل معماست و آن اين است كه همه دول اسلاميه و ملتهاي اسلام مي دانند كه اين درد چيست ، مي دانند كه دستهاي اجانب در بين است كه اينها رامتفرق از هم بكند، مي بينند كه با اين تفرقه ها ضعف و نابودي نصيب آنها مي شود،مي بينند كه يك دولت پوشالي اسرائيل در مقابل مسلمين ايستاده - كه اگر مسلمين مجتمع بودند، هركدام يك سطل آب به اسرائيل مي ريختند او را سيل مي برد - مع ذلك در مقابل او زبون هستند. معما اين است كه با اينكه اينها را مي دانند ، چرا با علاج قطعي ، كه آن اتحاد و اتفاق است روي نمي آورند؟ چرا توطئه هايي كه استعمارگرها براي تضعيف آنهابه كار مي برند، آنها توطئه ها را خنثي نمي كنند؟ آيا اين معما چه وقت بايد
راه علاج قطعي مشكلات كشورهاي اسلامي
صفحه : 275
حل شود؟ و پيش كي بايد حل بشود؟ اين توطئه ها را كي بايد خنثي كند غير از دولتهاي اسلام و ملتهاي مسلمين ؟ اين معمايي است كه شما اگر جوابي داريد و حل كرديد اين معما را به ما هم تذكر بدهيد.
ضعف مسلمين از حكومتهاي آنهاست
ميل داشتم كه اين حقيقت را از شما بشنوم ، و اين حقيقتي است كه ما هم بر او مطلع هستيم كه هرچه ضعف در مسلمين و فساد در ممالك اسلامي است ، از حكومتهاست .حكومتها به واسطه خودخواهي كه دارند مع الاسف براي اجانب به طور نوكري عمل مي كنند و براي ملت خودشان آقايي مي كنند، و تمام مفاسد را همين نوكري و آقايي درممالك مسلمين ايجاد كرده است ؛ و راه حل همان است كه شما گفتيد، راه حل اينها به دست ملت است .
ملتها بايد دولتهايي كه بر خلاف مصالح اسلامي و مصالح ملتها عمل مي كنند باآنها همان معامله كنند كه ملت ايران با شاه مخلوع كرد. و اگر اين مطلب درآنجاهايي كه دولتها بر خلاف مسير ملتها عمل مي كنند عمل بشود، حل مشكلات مي شود و دست اجانب از ممالك اسلامي كوتاه مي شود. و من از خداي تبارك و تعالي مسئلت مي كنم كه يا حكومتها را بهوش بياورد كه موافق اسلام و مصالح مسلمين عمل كنند؛ يا ملتها را بر آنها غلبه بدهد كه آنها را قلع و قمع كند.
[عبدالحليم خدام گفت : از حضرت امام نهايت تشكر را دارم كه چنين فرصتي را به اينجانب عنايت فرمودند تا بتوانيم فرمايشات معظم له را به حضرت حافظ اسد - رئيس جمهوري - بازگو كنم . حافظاسد با علاقه فراوان و شوق بسيار، اميد به ملاقات حضرت آيت الله در دمشق را دارد. براي ملت ايران وشخص آن حضرت آرزوي سلامت و سعادت را مي نمايم . ]
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
من از ايشان و شما تشكر مي كنم و سعادت همه را از خدا مي خواهم ؛ و غلبه شما را براسرائيل و فتح قدس را از خداي تبارك و تعالي آرزو مي كنم .