• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد نـهـم - صفحه 243 -  تبليغات دامنه دار و مسموم عليه روحانيت
صفحه : 243
خيابان عبور مي كردم ، همين طور كه آدم مي رفت موسيقي بود. در تمام دكانها صداي موسيقي كه پخش مي شد، همين طور تا آخر موسيقي بود، اين مغز را اينطور متزلزل مي كردند. حواس را مي بردند دنبال اين مسائل ، كه مبادا راجع به آن مسائلي كه مربوطاست به زندگي شان ، مربوط به مسائل انساني شان هست ، مربوط به استقلال مملكتشان است ، مبادا متوجه به او بشوند، و همين طور هم هست . توفيق هم يافتند كه اصلا در طول اين پنجاه و چند سال ، الا كمي از اوقات ، آن هم كمي از مردم ، باقي توجه به اين مسائل اصلا نداشتند.
تبليغات دامنه دار و مسموم عليه روحانيت
از آن طرف ، تبليغات دامنه دار كه طبقه روحاني را جدا كنند از مسائل روز. آنچنان تبليغ كرده بودند كه اوايلي كه من - همان سال اول و دوم - آمدم به قم ، در قم وضع جوري بود كه يكي از روحانيون كه رئيس بود، مورد طعن مردم بود، مي گفتند: در منزلش روزنامه پيدا مي شود! روزنامه پيدا شدن در منزل يك روحاني را نقصش مي دانستند.فلان آخوند "سياسي " است ! طعن مي زدند به اينكه فلان آخوند "سياسي " است . جدامي كردند روحانيون را، محدودشان مي كردند به همان مسائل شخصي ؛ و از مسائل اجتماعي و مسائل سياسي همچو جدا مي كردند، و تبليغات همچو بود كه يك آخوندي اگر چنانچه مي خواست در اين امور دخالت كند مي ترسيد از مردم ؛ مطعون (2) مي شد؛كنار گذاشته مي شد، اينطور درست كرده بودند. اين هم يك باب واسعي بود براي جداكردن روحانيون از مسائل روز. يك باب واسع هم جدا كردن روحانيون از دانشگاه بودكه اين هم نقشه بود، براي اينكه من باب اتفاق اينها به نظر نمي آيد باشد، همه اينهاطرحهايي بود كه درست كرده بودند براي اينكه استفاده ها را ببرند و كسي حرف نزند.
جدا كردن روحانيون از دانشگاه ، پيش روحانيون اينطور منعكس مي كردند كه