• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد نـهـم - صفحه 183 -  ناتواني ابرقدرتها در برابر اتحاد ملت
صفحه : 183
گفته مي شود و قلمهايي كه هست و اينها چيزي نيستند. آن وقت كه آن قدرتها بود كه همه قدرتهاي موجود پشتيباني مي كردند از محمدرضا، مكرر شايد از امريكا به ما پيغام مي دادند؛ در پاريس كه من بودم ، مكرر مي آمدند، و مستقيما با من تماس مي گرفتند،گاهي با بعضي از كساني كه به من مربوط بودند تماس مي گرفتند، گاهي به صورت تحذير(5) و گاهي به صورت نصيحت ، و اينها و مي خواستند كه حفظ كنند محمدرضا را؛رژيم را مي خواستند حفظ كنند. انگلستان هم به صراحت [تلاش ] مي كرد كه ما بايد اين را حفظش كنيم ، منافع ما در اين است ! ديگران هم همين طور بودند و مع الاسف دولتهاي اسلامي هم همين طور بودند. دولتهاي اسلامي هم پشتيباني مي كردند، و اصلا جدا بودنداز مقاصد ما، و مطابق با اين مشي مي كردند. مع ذلك يك ملتي وقتي يك چيز راخواست و آن خواستش هم خواست الهي بود، يك مطلب مادي نمي خواست ، مي گفت ما اسلام را مي خواهيم ، جمهوري اسلامي را ما مي خواهيم ، مي خواهيم ظلم نباشد،مي خواهيم رژيم غارتگر نباشد، مسائلي بود كه همه اش اسلامي بود، همه اش انساني بود، با يك همچو ملتي نمي شود كسي در بيفتد و بخواهد چه كند، نمي شود.
ناتواني ابرقدرتها در برابر اتحاد ملت
ما فرض مي كنيم اصلا در دنيا اين طور است ، ما فرض مي كنيم كه يك وقت از طرف يكي از اين ابرقدرتها بريزند ايران را بگيرند - نمي كنند، نمي شود اين . اما ما حالا فرض مي كنيم - لكن با يك ملتي كه همه يكپارچه هستند نمي توانند بمانند. گرفتن يك جايي يك طور، ماندن در آنجا يك طور ديگر است ؛ وضعش جور ديگر است . بخواهند براي هر آدمي يك مامور بگذارند؛ اينكه معقول نيست . در هر شهري يك عده مي گذارند،بعد از چندي ، همين مردم آن عده را از بين مي برند. كشورگيري غير كشور نگه داشتن است . اينها عاقل اند اولا كه نمي شود ديگر در دنيا با اعمال زور، آن طوري اصلا معقول نيست ديگر. ثانيا قواي ابرقدرت [ها] همه مقابل هم ايستادند. اين مواظب