• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد نـهـم - صفحه 156 -  وظيفه همگاني در سازندگي و تحول
صفحه : 156
يك ماه ، جوان مي رفت در آنجا، يك جوان فاسد از كار در مي آمد. مراكز فحشا راديديد شنيديد لابد، سرتاسر مملكت خصوصا تهران مراكز فحشا درست كردند مراكزشرابفروشي بيشتر از كتابفروشي در تهران مي گفتند و همه جا معتمد بودند به اينكه نگذارند اين مملكتهاي شرقي ، و خصوصا اينجاهايي كه منابع نفتي دارد، نگذارند اينهايك رشد انساني بكنند. [براي ] اين رسانه هايي كه مي توانستند اين كارها را انجام بدهندماموريني خودشان گذاشتند. رو سرشان ماموريني گذاشتند كه اينها را به عكس آني كه بايد باشند درست كردند. همه مصيبتهاي ما و شما همين است كه نداشتيم انساني كه بتواندكار را بكند، اگر بودند در اختناق بودند؛ در حبس بودند؛ در تبعيد بودند. و آنهايي كه موافق خودشان بودند سركار بودند و سر ادارات . خصوصا رسانه هايي كه موثر بايدباشند.
وظيفه همگاني در سازندگي و تحول
امروز كه مملكت دست خود شما و مقدراتش دست شماها هست ، هر كس در هرمحلي كه هست بايد يك سازندگي ، يك تحول ، ايجاد كند. تحول به اين معنا كه راديوتلويزيون در زمان طاغوت كارهاي طاغوتي مي كرد. نصف كارش به اين مي گذشت كه جوانهاي ما را تضعيف كند به واسطه موسيقي . موسيقي تضعيف مي كند روح انسان را.موسيقي اسباب اين مي شود كه انسان از استقلال فكري مي افتد. نصف كار راديوتلويزيون قضيه موسيقي بود؛ يا نمايش دادن يك صحنه هايي كه جوانهاي ما را به فسادمي كشيد. وقتي جوان آمد رفت بيرون ، سينما مي رود مي بيند كه آن بساط است ، از راه سمع و بصر در اينجا آن بساط است ، وقتي منزل مي آيد تلويزيون را باز مي كند مي بينداين طور، وقتي مجله را باز مي كند مي بيند اين طور، وقتي روزنامه را مي خواند مي بينداين طور است ، وقتي تبليغات آنها را مي بيند، مي بيند اين طور است ، مي خواهد چه بشوديك مملكتي ؟ اگر اين طور شد، جوانهاي ما چه بشوند؟ اينها همين مي شوند كه ديديد كه به كلي مملكت ما از بين رفت .