• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد نـهـم - صفحه 139 -  شيوه برخورد حكومتهاي دست نشانده با مردم
صفحه : 139
كرديم ! مقابله ارتش در مقابل خارج اينطور بود. و در مقابل ملت خودش سركوبي مي كرد، هر طور تعدي را مي خواست مي كرد. و سران ارتش كه آنطور با مردم رفتارمي كردند به مجرد اينكه اطلاع پيدا كردند از اينكه آمدند اينها به سرحد بدون اينكه بازوارد بشوند، اينها از تهران فرار كردند، و سربازخانه ها هم به هم خورد كه من خودم تهران بودم آن وقت مي ديدم كه اين سربازها ويلان (1) توي خيابانها دارند مي روند، براي اين بود كه قواي انتظاميه را طاغوت در خدمت خودش مي خواست باشد، نه در خدمت ملت ؛ نه در خدمت كشور، نه شهرباني را آنطور كه بايد باشد آنها تربيت مي كردند و نه ژاندارمري را و نه ارتش را، اينها همه يكجا در خدمت خود آنها بودند، شخص ، كسي كه خودش را شاه مي دانست بوده و ملت اصلا مطرح نبود پيششان ؛ مگر براي دوشيدنشان ،مگر براي استفاده شان هر طوري كه مي توانستند و لهذا ملت از همه قواي انتظامي فرارمي كردند و متنفر بودند. قواي انتظامي هم ملت را از خودش نمي دانست بلكه يك برده اي مي دانست كه از او بايد استفاده بكند. اين اساس حكومت طاغوتي را تشكيل مي داد كه نسبت به ملت آنطور كوبنده و نسبت به خارج آنطور فرار!
شيوه برخورد حكومتهاي دست نشانده با مردم
خود اينها هم همين طور بودند. خود رضاخان و پسرش هم همين طور بودند. درمقابل ملت ، اينها اظهار قدرت آنطور كه مي ديديد مي كردند لكن خود من در عكسي كه در روزنامه انداخته بودند - كه باز هم هر وقت من فكر مي كنم تاثرم هست - كه وقتي كه رفته بود محمدرضا در امريكا - زماني بود كه جانسون (2) رئيس جمهوري بود - عكسي كه انداخته بودند من ديدم كه جانسون ايستاده بود و در سر جاي خودش ، ايستاده بود وعينكش را اينطور دست گرفته بود و چپ به جاي ديگر نگاه مي كرد، حتي تو روي اونگاه نمي كرد، و اين مثل يك آدم بنده اي در مقابل او ايستاده بود! در مقابل ، آنها