• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد نـهـم - صفحه 118 -  جدايي دولتها از ملتها، منشا گرفتاريها
صفحه : 118
آن وقتها كرارا اتفاق مي افتاد، شايد در زمان اينها نشد، اما قبلا اين مسئله بود كه فرمانداريك جايي ، حكومت يك جايي ، وقتي حكم عزلش مي آمد، نمي توانست آنجا ديگرباشد فرار مي كرد، شب فرار مي كرد كه مبادا مردم غارتش كنند؛ بريزند و چه بكنند، براي اينكه از مردم جدا بودند. آن وقتي كه قدرت دستش بود، با مردم بدرفتاري مي كرد، مردم از او جدا؛ او از مردم جدا. آن وقتي كه معزول مي شد بايد فرار كند برود. اگر چنانچه اين محمدرضا گوش كرده بود آن چيزي كه به او تزريق مي شد، گفته مي شد كه با مردم ملت بايد آن كسي كه خيال مي كند كه راس است با ملت بايد بسازد تا اينها پشتيبان او باشند؛ اگرملت پشتيبانش بود، خوب ، اين قضايا پيش نمي آمد، كاري كرده بودند. و طاغوتها اين كار را مي كنند، و طاغوتها هم براي اين ، اين كار را مي كنند كه خودشان از مردم مي ترسند، خائن هستند، به مردم خيانت كرده اند، ظلم كرده اند، از مردم مي ترسند. وقتي كه بنا شد از مردم ترسيدند، بايد يك قوايي تهيه كنند براي حفظ خودشان و با اين قوامردم را بترسانند. اينكه قواي انتظامي در زمان طاغوت و هر طاغوتي ، قواي سركوبي ملت است - الان هم در جاهاي ديگر همين جور است - حالا الحمدلله ايران ديگر اين نيست و اميدوارم كه نشود ديگر. اما الان هم شما ملاحظه كنيد، پايتان را از ايران بگذاريد، هر جا برويد، قواي انتظامي براي سركوبي مردم است - اين براي اين است كه حكومت از مردم نيست ، جداست . نه فقط جداست ، حكومت را مردم مخالف مصالح خودشان مي بينند؛ دشمن خودشان مي بينند پشتيباني كه ندارند، دشمني دارند. اگر يك دشمني رو بياورد، اينها هم با او همراهي مي كنند.
جدايي دولتها از ملتها، منشاء گرفتاريها
اين جدايي دولتها از ملتها منشاء همه گرفتاريهايي است كه در يك كشوري تحقق پيدامي كند. اگر آنطوري كه اسلام طرح دارد راجع به حكومت و راجع به ملت ، حقوق ملت بر حكومت ، حقوق حكومت بر ملت ، اگر آن ملاحظه بشود و مردم به آن عمل بكنند،همه در رفاه هستند؛ نه مردم از حكومت مي ترسند، براي اينكه حكومت ظالم نيست كه