• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد اول - صفحه 211 -  ديداري از فيضيه به خون خفته
صفحه : 211
پيش هر كه مي روي ، گردن ديگري مي گذارد، به هر كه اعتراض مي كني ، به ديگري نسبت مي دهد، دستگاه شهرباني مي گويد كه سازمان امنيت ؛ سازمان امنيت مي گويدشهرباني ؛ دوتايشان مي گويند: امر اعليحضرت ؛ راست مي گويند كه امر اعليحضرت است ؟ اعليحضرت با ديانت اسلام مخالف است ؟ واقعا با قرآن مخالف است اعليحضرت ، به حسب قول اينها؟ اگر مخالف است ، آن حرفها چه هست ديگر؟ آنهمه كشف و كرامت كجاست ؟ اگر مخالف نيستند، پس چرا جلوگيري نمي كنند از اين وحشيگريها؟ چرا تودهني نمي زنند به اين شهربانيها، به اين سازمانها، به اين نخست وزيرها؟ ايشان كه فعال مايشااند مي توانند يك همچه كاري را بكنند؛ حالا كه ديگر مطلبي نيست ، برگرد[ند] به عصر سابق [دوران استبداد] و قبل از صد سال پيش ازاين . حالا كه مطلب اينطوري است ، خوب بزنند تودهني به اينهايي كه كار بد مي كنند،كارهاي خلاف اسلام مي كنند، كارهاي خلاف ديانت مي كنند و نسبت مي دهند به ايشان ؛ تبرئه كند خودش را. آقا، نمي شود سلطان اسلام با اسلام مخالف باشد؛ نمي شوداين . اگر نيستند بگويند، اظهار كنند، اظهار تاسف كنند به اينكه مردك (6) آمده است ،ريخته مدرسه فيضيه را خراب كرده است .
ديداري از فيضيه به خون خفته
بنده [هنوز] اين مسائل جوانهاي خودمان را نديدم ، و بعد از مباحثه مي روم مي بينم .اول وقتي است كه مي روم مي بينم . برويم آنجا يك فاتحه اي بخوانيم براي آنهايي كه كشتند [گريه حضار]؛ يك اظهار تاثري بكنيم براي اينها؛ اينها كه نمي گذارند ما فاتحه هم بگيريم [گريه حضار]. اگر دهقانها كردند، پس چرا نمي گذاريد فاتحه بگيريم ؟ چرافاتحه تهران را به هم مي زنيد؟