تبیان، دستیار زندگی
تحقیقات نشان مى‏دهد كه سبب حدود 70 درصد فرار فرزندان، والدین هستند، به طورى كه از خرداد تا شهریور ماه، وقتى نوجوانان پس از فراغت از مدرسه نمى‏توانند محیط نامساعد خانواده را تحمّل كنند، به امید قرار گرفتن در فضاى بهتر و مساعدتر، از خانه فرار مى‏كنند و در ف
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دو معضل از جنس مونث

پنج چالش اصلى زنان و دختران در ایران و جهان (1)

بنابر باور بسیارى از صاحب‏نظران، انسان، محور توسعه پایدار است و جامعه‏اى مى‏تواند توسعه یابد كه همه افراد آن، ظرفیت توسعه‏پذیرى را داشته باشند و راه‏ها و روش‏هاى مناسب براى حصول توسعه ی پایدار را بیابند. بنابراین، تا زمانى كه به زنان كشورمان به عنوان نیمى از نیروى انسانى در روند توسعه، توجّه كافى مبذول نگردد، تحقّق این آرمان، آرزویى محال به نظر مى‏رسد.

بررسى قوانین موجود، اعم از قانون اساسى و سایر قوانین، نشان مى‏دهد كه زنان ایران، مشكل اساسى‏اى از لحاظ قانونى ندارند؛ لكن عوامل اقتصادى، فرهنگى و سنّتى ویژه‏اى، در قالب قوانین نانوشته، مانع مشاركت كامل زنان در روند توسعه و استفاده از مزایاى توسعه‏اند.

در این نوشتار كوتاه، به دو مسئله مربوط به زنان و دختران در جوامع توسعه‏یافته و عقب‏مانده، اشاره مى‏شود و در مقاله ی بعد به 3 مورد دیگر اشاره می کنیم :

یك . اشتغال زنان

اشتغال

زنان، از اوّلین پگاه حیات جمعى بشر، در تمام عرصه‏هاى اجتماعى، نقشى مؤثّر و تعیین كننده داشته‏اند و براساس نظر بسیارى از محقّقان و مردم شناسان، سنگ بناى تمدّن‏هاى مادى جوامع در پى فراگیرى كشاورزى و زراعت توسط زنان نهاده شده است و شاید بتوان گفت كه تداوم، پیشرفت و تكامل جامعه ی اولیه انسانى، بیشتر مدیون تلاش‏ها، كوشش‏ها، مجاهدت‏ها و زحمات بى‏دریغ زنان بوده است تا مردان!

در جوامع گوناگون و در بین افراد مختلف، انگیزه‏هاى بسیارى، زنان را به بازار كار مى‏كشاند كه در این‏جا به مهم‏ترین آنها (كه بالاخص در جامعه ما مى‏تواند مطرح باشد)، اشاره‏اى كوتاه خواهیم داشت:

1 . انگیزه‏هاى اقتصادى

یكى از شایع‏ترین دلایل اشتغال زنان، نه تنها در ایران، بلكه در جوامع مختلف، كمك به وضعیت اقتصادى همسر و خانواده است. بالا بودن هزینه‏ها و تنوّع نیازها و خواسته‏هاى خانواده، معمولاً مانع از آن است كه درآمد مرد به تنهایى از عهده ی اداره خانوار برآید. این نیاز، مخصوصاً در شرایط نابه‏سامانىِ اقتصادى، بیشتر ضرورت مى‏یابد و موجب روى آوردن زنان، به انواع و اقسام كارهاى دست پایین، با مزد بسیار كم مى‏شود.

2 . انگیزه‏هاى روانى و استقلال‏طلبى

بسیارى از زنان، صرفاً به انگیزه ی نیل به استقلال مالى، راهى بازار كار مى‏شوند. بدین معنا كه حتى در صورت بى‏نیازى خانواده از درآمد آنها، به كار مى‏پردازند و دستمزد خود را به دلخواه، پس‏انداز یا هزینه مى‏نمایند. یكى از جنبه‏هاى مهم اشتغال با انگیزه مذكور، احساس نوعى همآوردى با مرد در اداره امور خانه و در واقع، تقسیم مدیریت خانواده بین زن و مرد است.

میل به استقلال مالى در محیط‏ها و جوامعى كه آمار طلاق بالایى دارند یا در آنها نرخ بى‏كارى و تلفات مردان بالاست و طبعاً زنان را با نوعى نگرانى و ترس از شرایط آینده مواجه مى‏سازد، اهمیت بیشترى مى‏یابد.

3 . انگیزه‏هاى اجتماعى

گاهى هم میل به كسب هوّیت و شخصیت اجتماعىِ مؤثر، افراد را وادار به حضور در جامعه مى‏كند. محیط محدود خانه و كارهاى تكرارى آن، كه تقریباً تمام وقت مفید فرد را به خود اختصاص مى‏دهد، كمتر زمینه‏اى براى رشد ادراكى و شخصیتى فرد، باقى مى‏گذارد و در چنین شرایطى، زن براى جلوگیرى از رخوت و خُمود فكرى و روحى، خروج چند ساعته از محیط خانه را انتخاب مى‏كند. امّا در برخى از موارد، عامل اصلى شكل‏گیرى انگیزه حضور فعال در اجتماع و ورود به بازار كار، عرصه توانایى‏ها و تخصّص‏هاى به دست آمده است. این مورد، شخصاً در مورد زنان تحصیل كرده و واجد تخصّص‏هاى مورد نیاز جامعه، مصداق پیدا مى‏كند.

اشتغال زنان، زمینه و مقدمه‏اى براى حضور اجتماعى آنان است و آثار اجتماعى این امر، دامنه وسیعى را در برمى‏گیرد. ضمن این كه امروزه، اشتغال زنان به عنوان یكى از عوامل تحقّق توسعه پایدار و همه جانبه تلقى مى‏گردد.

دو . فرار دختران

فرار

فرار از خانه، رفتارى است كه در ابتدا به صورت یك اقدام ساده انجام مى‏گیرد و سپس تا تكّدى، سرقت، خرید و فروش مواد مخدّر، اعتیاد، فحشا، قتل، و در نهایتْ خودكشى كشیده مى‏شود.

پدیده «دختران فرارى» با گسترش روز افزون خود، امروز به عنوان یك تهدید جدّى براى كانون گرم خانواده‏ها مطرح و عامل افزایش ناهنجارى‏هاى اجتماعى در كلانْ‏شهرها شناخته شده است.

دختران فرارى، اقدام خود را نوعى «اعتراض» مى‏دانند و خود را قربانى روابط ناسالم خانواده‏ها و فراموش شدن خود در جامعه مى‏دانند. به اعتراف پژوهشگران اجتماعى، فرار دختران، نتیجه یك فرایند روانى و ذهنى در نوجوانان است كه براى رسیدن به امنیّت درونى و رهایى از سلطه ی والدین، زندگى خانه به دوشى را برمى‏گزینند.

در ایران، از حدود پنج سال پیش به دلیل افزایش فراریان از خانه، به این معضل توجه شده است و فرار كودكان و نوجوانان، به عنوان یك آسیب جدّى، مورد بررسى قرار گرفته است.

طبق آمارهاى منتشر شده: در سال 1378، 937 دختر فرارى و 735 پسر فرارى توسط نیروى انتظامى در تهران دستگیر شده‏اند. به این ترتیب، تعداد فراریان از خانه 30 درصد نسبت به سال قبل، افزایش داشته است. سال 1378 تا 1379، 5450 دختر فرارى و 5000 پسر فرارى در تهران دستگیر شده‏اند كه 96% آنان بدون سابقه كیفرى بوده‏اند.

تحقیقات نشان مى‏دهد كه سبب حدود 70 درصد فرار فرزندان، والدین هستند، به طورى كه از خرداد تا شهریور ماه، وقتى نوجوانان پس از فراغت از مدرسه نمى‏توانند محیط نامساعد خانواده را تحمّل كنند، به امید قرار گرفتن در فضاى بهتر و مساعدتر، از خانه فرار مى‏كنند و در فروردین ماه ـ كه اعضاى خانواده و فامیل به دید و بازدید و انجام دادن مراسم سال نو مشغول هستند ـ كمترین فرار را شاهد هستیم.

آمارها نشان مى‏دهد افرادى كه از خانه فرار مى‏كنند، غالباً 14 تا 25 سال دارند و 80 درصد آنها به دلیل ناسازگارى با والدین، ترجیح مى‏دهند خانه ی خود را ترك كنند.

از مهم‏ترین علت‏هاى فرار دختران، طلاق و اعتیاد والدین است. طلاق، روابط عاطفى و ارتباطات سالم انسانى را سست مى‏كند و این خلأ عاطفى، باعث مى‏شود كه دختران، از خانه بگریزند.

منابع

1 . مباحثى پیرامون اشتغال زنان، حمید محمدى، تهران: اداره كل پژوهش‏هاى سیما، 1380 .

2 . زن و توسعه پایدار، گروه تدوین، تهران: انتشارات سازمان محیط زیست، 1378 .

3 . فرار دختران، صادق برزگر، قم: نشر جمال، 1382.

4 . روان شناسى فرار از خانه، مریم حیدرى، قم: مهر قائم، 1381.

5 . زنان، مشاركت و برنامه‏ریزى براى توسعه پایدار (ج2)، تهران: مركز امور مشاركت زنان ریاست جمهورى

ادامه دارد ...

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.