نامه پیامبر اکرم به نجّاشی، پادشاه حبشه
وقتی رسول خدا صلیالله علیه و آله در ماه ذی الحجّه سال ششم هجرت از حدیبّیه باز گشت، فرستادگانی به سوی سران و پادشاهان جهان روانه کرد تا آنان را به اسلام بخوانند و در این باره نامههایی نیز برای آنها نگاشت. به آن حضرت عرض شد:
«یا رسول خدا! پادشاهان نامه مُهر نشده را نخوانند.»
در آن روز بود که حضرت انگشتری از نقره برای خود تهیه کرد که روی نگین آن در سه سطر این عبارت نقش بسته بود:
سپس در روزی واحد، در ماه محرم سال هفتم هجری، شش تن از مسلمانان، به قصد روانه شدن به دربار سران و پادشاهان جهان، حرکت کردند.
نخستین فرستادهای که رسول خدا صلیالله علیه و آله روانه کرد، «عمرو بن امیّه ضمری» بود که به سوی نجّاشی رفت تا او را به اسلام دعوت کند و بر وی قرآن بخواند. پیامبر صلیالله علیه و آله خطاب به او چنین نگاشت:
«بسم الله الرّحمن الرّحیم، از محمد فرستاده خدا به نجّاشی پادشاه حبشه.
سالم باشی. من حمد میکنم به سوی تو، خداوند یکتایی را که فرمانروا و پاک از هر عیب و آلایش و سالم از تمام عیوب، ایمن گرداننده و نگاهبان است. و گواهی میدهم که عیسی پسر مریم، روح خدا و کلمه اوست که آن را به مریم، بتول طیّبه عفیف القاء فرمود و او به عیسی بارور گشت و خداوند عیسی را از روح خود آفرید و در او دمید چنان که آدم علیهالسلام را به دست خویش بیافرید. من تو را به خدای یکتای بینیاز و پیوستگی بر اطاعت او فرا میخوانم (و از تو میخواهم) که مرا پیروی کنی و بدانچه بر من فرود آمده یقین آوری. من تو را و مردم تو را به خدای عزّ و جلّ فرا میخوانم. اینک من (رسالت خویش) را رساندم و پند دادم پس نصیحت مرا بپذیرند.»