تبیان، دستیار زندگی
مردی مورد اعتماد می‌گوید: سندی بن شاهک، هشتاد نفر از شیوخ و بزرگانی که به نیکوکاری و درستی شهرت داشتند - و من نیز از آنان بودم - دعوت کرد و همه ما را بر امام موسی کاظم علیه‌السلام وارد کرد ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سِندی ملعون رسوا می‌شود

امام کاظم علیه السلام

مردی مورد اعتماد می‌گوید: سندی بن شاهک، هشتاد نفر از شیوخ و بزرگانی که به نیکوکاری و درستی شهرت داشتند - و من نیز از آنان بودم - دعوت کرد و همه ما را بر امام موسی کاظم علیه‌السلام وارد کرد و گفت: خوب دقت کنید و منصفانه قضاوت کنید، آیا در مورد این مرد و وضعیت زندگی او مشکلی می‌بینید؟ مردم گمان می‌کنند ما بر او سخت می‌گیریم، اما شما می‌بینید این خانه، فرش، لوازم و ... در اختیار اوست و ما به هیچ‌ وجه بر او تنگ نگرفته‌ایم و امیرالمومنین! (هارون) نیز هیچ نظر و اراده بدی در حق او ندارد ...

(راوی این داستان می‌گوید) همه تلاش ما این بود که این مرد را ببینیم و فضل و بزرگواری او را مشاهده کنیم و از او سخنی بشنویم. بعد از سخنان سندی حضرت فرمود: آنچه سندی در مورد خانه و فرش و ...  اظهار داشت صحیح است، اما شما بدانید که من را با نُه دانه خرما مسموم کرده‌اند، فردا رنگ بدنم سبز خواهد شد و بعد از یک روز از دنیا خواهم رفت. رنگ از صورت سِندی ملعون پرید و بدنش همانند برگ خزان مرتعش و لرزان شد(1) (اما کار از کار گذشته بود و آبروی نداشته او و اربابش ریخته شده بود).

اِذا اَحَبَّ عَبداً ابتِلاهُ بِعَظیمِ البَلاء.(2)

خداوند بنده‌ای را که دوست دارد به گرفتاری‌های بزرگ دچار می‌کند.

حضرت محمد صلی الله علیه و آله

پی‌نوشت‌ها:

1- بحارالانوار، ج48، ص 212.

2- اصول کافی، ج2، ص 253.

منبع:

جلوه‌های تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.