تبیان، دستیار زندگی

حجت الاسلام ادیب یزدی در گفتگو با تبیان:

قیام عاشورا؛ نتیجه بینش عمیق امام مجتبی(ع) است/ صلح امام حسن(ع) اراده الهی بود

مقدمات نهضت عاشورا را امام حسن(ع) فراهم فرمودند و ایجاد مقدمات عاشورا از نفس خود عاشورا کمتر نیست. اگر زحمات امام مجتبی(ع) و صلح ایشان و خون دل خوردن‌های آن بزرگوار نبود، کربلایی هم در کار نبود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
ادیب یزدی
یکی از وظائف شیعیان شناخت و معرفت پیداکردن نسبت به امامان معصوم است. متاسفانه درباره امام حسن مجتبی علیه السلام  و شرائط سیاسی آن بزرگوار، آن طور که باید اطلاع نداریم. یکی از مهم ترین وقایع تاریخ اسلام مربوط به صلح امام مجتبی می باشد که لازم است پیرامون فلسفه آن و نتایجی که مترتب بر آن شد شناخت حاصل شود؛ به همین جهت در سالروز ولادت امام مجتبی، به سراغ حجت الاسلام و المسلمین، شیخ مرتضی ادیب یزدی رفته ایم تا با شخصیت امام مجتبی(ع) و صلح تاریخی ایشان بیشتر آشنا شویم.


تبیان: برای شروع بحث بپردازیم به مناسبتی که در آن قرار داریم, نیمه ماه رمضان و میلاد با سعادت امام حسن(ع)؛ لطفا پیرامون میلاد حضرت و این روز بفرمایید.

رمضان سال دوم هجری، یعنی یک ماه قبل از جنگ بسیار بسیار استراتژیک و مهم احد، در خانه مولای متقیان علی علیه السلام اولین مولود این خاندان عظیم و روحانی پا به عرصه زندگی نهاد که نام مبارکش از طرف خداوند عالمیان «حسن» تعیین شد و ولادت ایشان موجب روشنی چشم  رسول خدا و امیر المومنین و حضرت صدیقه طاهره بود، چون اولین مولود خانه وحی بود.

همه مدینه بلکه حجاز، شهرت کریم بودن حضرت را شنیده بودند، برای همین ارباب حوائج و گرفتار ها از هر کجا خودشان را به مدینه می رساندند که هم از سفره پر برکت طعام آن بزرگوار بهره مند می شدند و هم گره های زندگی آن ها باز می شد.


 در شرایط بسیار مبارکی هم آقا امام مجتبی(ع) پا به عرصه وجود گذاردند؛ چون خداوند متعال روی این خانواده نظر ویژه ای داشت و دارد، «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ» که از ابن عباس سوال کردند مقصود از این بیوت کدام بیت است؟ گفت «والله بیت علی و فاطمه»، لذا هر اتفاقی که در این بیت می افتد در اعماق آسمان ها و در اقطار زمین اثر گذار است و ولادت امام مجتبی به عنوان اولین مولود این خانه شریف و عظیم بسیار مورد استقبال و طرب و نشاط و شادمانی همگان واقع شد لذا واقعا ولادت امام مجتبی(ع)، آغاز گسترش ویژه رحمت پروردگار عالمیان است.

 
تبیان: در بین ائمه طاهرین، حضرت مشخصه های خاصی دارند، مثل کریم بودن. صفتی که در برخورد ایشان با مردم و یا بیان دیگر به واسطه رفتارهای اجتماعی به خصوص کمک به نیازمندان به حضرت اطلاق می شد؛ به چه دلیل ایشان به این صفت مشهور شدند؟

اولین مراتب آثار تربیتی وجود امام حسن از دامان پر مهر و بسیار با برکت رسول خدا شروع شد و مراتب کرامت را هم از پیامبر فرا گرفتند، لذا یکی از برجسته ترین صفاتی که در حضرت ابا محمد حسن بن علی وجود دارد، شدت کرامت و بخشش و سخاوت و رفتار پیامبر گونه آن بزرگوار بود.

همه مدینه بلکه حجاز، شهرت کریم بودن حضرت را شنیده بودند، برای همین ارباب حوائج و گرفتار ها از هر کجا خودشان را به مدینه می رساندند که هم از سفره پر برکت طعام آن بزرگوار بهره مند می شدند و هم گره های زندگی آن ها باز می شد.
 شدت سخاوت در امام مجتبی(ع) به اندازه ای بود که حتی گاهی به مستمند و گرفتار اجازه نمی دادند حرفش را به زبان بیاورد، قبل از اینکه او سخنی بگوید امام مجتبی(ع) رفع حاجت می کردند.

واقعا کریم اهل بیت که به ایشان اطلاق می شود عنوان بسیار عمیق و پر معنایی است که مصادیق بسیار زیادی داشته و خوشا به حال ما که چنین امام پر برکتی سایه اش بالای سر ما است.

 
تبیان: اگر زندگی امام مجتبی(ع) را به چند بخش تقسیم کنیم قطعا یکی از مهم ترین بخش ها زندگی و شخصیت سیاسی حضرت است؛ چرا  پس از گذشت چهار ده قرن هنوز این شبهه وجود دارد که آیا امام حسن(ع) اشتباه کردند؟ و چرا شیعیان آن قدر که به قیام امام حسین(ع)  توجه دارند به صلح امام مجتبی توجه ندارند؟

این سوال جواب های گوناگونی دارد، یکی از جواب هایش این است که ما روایتی از پیامبر داریم که فرمودند «الحسن و الحسین امامان قاما او  قعدا»، حسن و حسین دو امامند، قیام کنند یا قعود کنند. خب این نشان دهنده همین امر است که مقدرات الهی و در علم خدا این بوده که امام حسن(ع) قیام نمی‌فرمایند و بنابر مصالح الهی حضرت آن نرمش تاریخی را از خود نشان می دهند و وجود مبارک سالار شهیدان عالم قیام می فرمایند و با آن حرکت جانانه و بی سابقه، موجبات نجات اسلام را فراهم می کنند.

اگر امام جنگ با معاویه را ادامه می دادند، معاویه همین را بهانه می کرد و ریشه تشیع را می کند، چون معاویه قسم یاد کرده بود که من از محبین علی یک نفر را باقی نمی گذارم.


این در فرمایش پیامبر پیش بینی شده بود، وقتی پیامبر می فرماید: قاما او قعدا، معلوم می شود که دو حرکت وجود دارد که حضرت "یا" می آورد یکی از آن ها قیام می کند و یکی دیگر قعود می کند. پس معلوم می‌شود مقدر این بوده، نقشه الهی این بوده و مسلما در صحیفه علویه یا فاطمیه که حضرت زهرا آن را املا می فرمودند و امیر المومنین(ع) می نوشتند، صحیفه ای که حضرت سرنوشت فرزندان خود را در آنجا ذکر کرده اند، نوشته شده بود که امام حسن باید نرمش داشته باشد ولی حسین (ع ) باید قیام کند. پس اینطور نبوده که امام حسن (ع) اشتباه کرده باشد و یا خود سر اقدام به صلح کرده باشد بلکه این اراده الهی بود.

یک جواب این است که البته جواب جدی و قاطع و قابل بحث و پیگیری است.یعنی روایاتی که سرنوشت ائمه را رقم می زند را بررسی کنیم .

اما مسئله دیگر این است که حضرت مجتبی(ع) شاید بنا به عللی مظلومیت تاریخی اش از امام حسین(ع) هم بیشتر بود، چون آقا امام حسین(ع) حداقل هفتاد و دو تن یار وفاداری که بینی و بین الله خوب ماندند در میدان و با همه وجود کنار امامشان جنگیدند داشت؛ اما وجود مبارک امام مجتبی(ع) به هر کس اعتماد کرد، آن طرف خیانت کرد. شما نمی دانید خیانت نزدیکان چه درد بی دوایی است و چه فشاری به قلب انسان می آورد که انسان آدم های معتمدش به او خیانت کنند. حتی در منطقه صاباط یکی از همین کسانی که حضرت به او اعتماد کرده بود با خنجر حمله کرد و می خواست امام را از پا در آورد که خنجر به ران حضرت خورد و آن رگ ران را برید و حضرت تا دم مرگ پیش رفت. یعنی حضرت به هرکس اعتماد می کرد و سپاه را به او می سپرد او با معاویه معامله می کرد و لشگر را رها می کرد و به سمت معاویه فرار می کرد.

حضرت دیدند به چه کسی اعتماد کنند؟ آخر با دست خالی که نمی شود جنگید، بدون یار و یاور هم که امکانش نیست؛ ضمن اینکه اگر امام جنگ با معاویه را ادامه می دادند، معاویه همین را بهانه می کرد و ریشه تشیع را می کند، چون معاویه قسم یاد کرده بود که من از محبین علی یک نفر را باقی نمی گذارم.

در زمان معاویه اگر واقعه کربلا رخ می داد، معاویه به راحتی آن را پوشش می داد. یعنی با آن قدرت رسانه ای که داشت نمی گذاشت کربلا انعکاس پیدا کند؛ پس روزگار امام مجتبی روزگار قیام و انقلاب و ثوره نبود.


معاویه ملعون در طول بیست سال خلافت قاصبانه اش، یکصد و بیست هزار شیعه علی را گردن زد و این بی حیائی را باب کرد که هرکس هفت نفر از شیعیان علی را بکشد، اهل بهشت خواهد بود؛ همین حرفی که داعش خبیث و وهابیت ملعون به آن معتقدند. این از جعلیات معاویه است؛ خب با این موجود بی حیای سفاکِ خونریز، امام مجتبی(ع) از نظر سیاسی و آن نرمش بهتر می توانست دماء شیعه را حفظ کنند، چون تعداد شیعیان آن قدری نبود که امام برایشان مهم نباشد شیعیان بر فرض همه کشته بشوند. بنابر این راه و هدف مقدس شیعه که همان اسلام واقعی بود باید باقی بماند.

 امام معصوم باید زیرک و کیّس باشد و امام حسن با یک زیرکی خاصی شیعه را حفظ کردند و اصلا مقدمات نهضت عاشورا را امام حسن فراهم فرمودند و ایجاد مقدمات عاشورا از نفس خود عاشورا کم تر نیست.  اگر زحمات امام مجتبی و کوتاه آمدن ایشان و خون دل خوردن های آن بزرگوار و در نهایت شهادت جانگداز ایشان نبود، کربلایی در کار نبود؛

 همه آن هایی که با تاریخ اسلام کاملا آشنا هستند می دانند دشمن پی بهانه ای می گشت که همه بنی هاشم را از بین ببرد، از جمله این دو بزرگوار را؛  لذا امام مجتبی(ع) این فرصت را از دست دشمن گرفتند و یک فرصت طلایی برای خاندان بنی هاشم فراهم کردند که اگر هم می خواهند قیام کنند یک قیام جامع و فراگیر داشته باشند، یک قیامی نباشد که در یک گوشه ای صورت بگیرد و دشمن بلا فاصله آن سر و صدا را خاموش کند.

در زمان معاویه اگر واقعه کربلا رخ می داد، معاویه به راحتی آن را پوشش می داد. یعنی با آن قدرت رسانه ای که داشت نمی گذاشت کربلا انعکاس پیدا کند؛ پس روزگار امام مجتبی روزگار قیام و انقلاب و ثوره نبود.

باز هم تشکر می کنم از وقتی که گذاشتید و این مطالب دلنشین را به سمع و نظر علاقه مندان رساندید.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.