تبیان، دستیار زندگی
گویند: شغالى، چند پر طاووس بر خود بست و سر و روى خویش را آراست و به میان طاووسان درآمد. طاووس‏ها او را شناختند و با منقار خود بر او زخم‏ها زدند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به اندازه بود باید نمود...

شغال

گویند:

شغالى، چند پر طاووس بر خود بست و سر و روى خویش را آراست و به میان طاووسان درآمد. طاووس‏ها او را شناختند و با منقار خود بر او زخم‏ها زدند.

شغال از میان آنان گریخت و به جمع همجنسان خود بازگشت؛ اما گروه شغالان نیز او را به جمع خود راه ندادند و روى خود را از او بر مى‏گرداندند.

شغالى نرمخوى و جهاندیده، نزد شغال خودخواه و فریبكار آمد و گفت:

« اگر به آنچه بودى و داشتى، قناعت مى‏كردى، نه منقار طاووسان بر بدنت فرود مى‏آمد و نه نفرت همجنسان خود را بر مى‏انگیختى. آن باش كه هستى و خویشتن را بهتر و زیباتر و مطبوع‏ تر از آنچه هستى، نشان مده كه به اندازه بود باید نمود. »

لینک مطالب گذشته:

شاه شاهان

ابن سینا و ابن مسکویه

درزی عاقبت در کوزه افتاد!

ذبح غرور

--------------------------------

منبع:

فروزانفر، بدیع الزمان، قصص و تمثیلات مثنوی، ص92.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.