حجاب نزد فاطمه(سلام الله علیها)
چند روایت درباره اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا علیهاالسلام
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1397/02/04
حضرت موسى بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام نقل فرمود که:
روزى شخص نابینایى اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاالسلام برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا(ص) فرمود: «چرا از او رو مى گیرى، او که تو را نمى بیند؟!»
فاطمه عرض کرد: «او مرا نمى بیند، اما من که او را مى بینم. و او اگر چه مرا نمى بیند ولى بوى مرا که حس مى کند».
رسول خدا(ص) فرمود: «شهادت مى دهم که تو پاره تن منى».
روزى رسول خدا از اصحاب خود پرسید:«نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاالسلام رسید. فاطمه فرمود: «نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتى است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد)».
وقتى رسول خدا این سخن را شنید، فرمود: «فاطمه پاره تن من است».
امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرماید: روزى رسول خدا از ما پرسید: «بهترین کار براى زنان چیست؟»
فاطمه علیهاالسلام پاسخ داد: «بهترین کار براى زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند».
رسول خدا فرمود: «فاطمه پاره تن من است».
رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه علیهاالسلام کارها را بین او و على علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهاى منزل با فاطمه و کارهاى خارج از منزل با على.
فاطمه علیهاالسلام مى فرماید: «هیچ کس نمى داند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد».
روزى فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود: «چه بد است این تختههایى که بدن مرده را براى تشییع جنازه روى آن مى گذارند! زیرا وقتى زنى را روى آن قرار مى دهند و پارچه اى بر بدنش مى کشند، حجم بدن او معلوم است».
اسماء گفت: «من که در حبشه بودم، مى دیدم مردم آنجا تابوتى از چوب درست مى کردند و مرده را داخل آن مى گذاشتند».
سپس اسماء با چوب خرما تابوتى لبهدار درست کرد و به فاطمه علیهاالسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود: «این خیلى خوب است. وقتى مرده را داخل آن قرار دهند و پارچهاى روى آن بکشند، دیگر معلوم نمى شود مرده، مرد است یا زن». و فرمود:«پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید».
علامه مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج ۴۳؛ صفحات ۵۴و۸۱و ۹۱ و ۹۳ ۱۸۹٫
منبع : الشیعه