• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
1381/01/15 ÏÑíÇÝÊ ÝÇíá
پاكى ظاهرى و باطنى‏

دلِ پاك، ظرف لطف الهى

«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» اللهم صل على محمّد و ال محمّد اللهى انطقنى بالهدى والهمن التقوى بينندگان عزيز بحث را آغاز سال 81 اولين شب جمعه سال 81 مى‏بينند «كه مصادف با ششم محرّم است» پس من خوب است كه شروع كارمان را با توجه به امام حسين «عليه السلام» شروع كنيم شما مى‏دانيد كه قرآن يه آيه دارد مى‏گويد: هر كسى به شما سلام كرد شما جواب گرمش بدهيد: «اذا حييتم بتحيه فحيوا باحسن»: اگر كسى سلام كرد گرم جوابش را بدهيد و از آنجا كه شهيد زنده است و ما به زنده كه سلام مى‏كنيم او جواب گرم به ما مى‏دهد. براى اينكه روح و دلِ امام حسين« عليه السلام» را متوجّه كنيم به خودمان و امام حسين «عليه السلام» كه شهيد است و زنده است به ما توجه كند و يه جواب گرمى به ما بدهد، پس بهتر اين است كه ما به او سلام كنيم چون وقتى ما به آن توجه كرديم امام حسين «عليه السلام» به ما جواب مى‏دهد. جواب گرم، و آغاز سالمان را با توجه امام حسين «عليه السلام» به خودمان جلب كنيم راهش اين باشد. من سلام مى‏كنيم شما جمله، جمله اين سلام را با من بدهيد. منتهى با توجه سلام كنيم. يعنى همين الان دل را ببريم به سمت حسين . السلام عليك يا ابا عبدالله - جواب حضّار - و على الارواح التى... حلّت بفنائك... عليك منى سلام الله... ابداً... ما بقيت... و بقى الليل و النهار... و لا جعله الله... آخر العهد منى... لزيارتك... السلام على الحسين... و على على بن الحسين... و على اولاد الحسين... و على اصحاب الحسين... «سال نو ضمن تسليت ايام سوگوارى به مناسبت عيد نوروز هم تبريك مى‏گويم.» بحثمان در شبهاى جمعه سال 80 بحث نظافت و پاكيزگى بود، يك بحث داشتيم پاكى ظاهرى كه از شانه و مسواك و حمّام و عرض كنم شستشو و لباس و زيبائى و بهداشت و نظافت ظاهرى و يكى هم از پاكىِ معنوى كه در پاكىِ معنوى هم بحث پاكى از گناه، عصمت، پاكى دل از كينه، پاكى چشم از نگاه بد. پاكى زبان از كلام بد، اينها همه نمونه‏هاى پاكى در اين جلسه يه بحث راجع به به پاكىِ ظاهرى داشتيم و يه بحث راجع به پاكى معنوى، در اين بحث مى‏خواهيم وارد احكام پاكى بشويم. راجع به پاكىِ معنوى اين چند جمله را من بگويم كه راجع به پاكى قلب وقتى خداوند مى‏خواهد تعريف كند، در روايات داريم در بحار است كه «كان داود طاهر القلب: دل پاكى داشت، دلش پاك بود، كينه‏اى نبود. طاهر القلب» يه ارزشى است يا مثلا داريم كه: كانت حليمه من اطهر نساء قومها: حليمه سعديه همان زنى كه شير داد به پيامبر صل الله عليه و اله وسلم، زن پاكى بود به خاطر پاكى اش خداوند بهش لطف كرد. مثال: ظرف اگر پاك باشد شما شير و شربت و چايى مى‏اندازى توش، اگر توى ظرفى سوسكى، پشه‏اى باشد شما خودت هم چايى نمى‏ريزى و مى‏گويى بهداشتى نيست، همينطور كه يك ظرف ناپاك را شما چايى نمى‏ريزى، دل ناپاك را هم خدا بهش لطف نمى‏كند. اگر خواستيم، خيلى افراد از من پرسيده‏اند كه چه كنيم كه خدا به ما يه لطفى بكند، چه كنيم كه مورد لطف خاص خداوند قرار بگيريم، بهش گفتم ظرفت را بشوى خود خدا شيرش مى‏كند. مثل اينكه مى‏گوئيم: چه كنيم كه اين آقا چايى بدهد به ما ليوانت را بشوى، بگير پاك باشد، چايى مى‏دهند اگر كسى قلبش، كلامش، گوشش، زبانش پاك باشد، بيائيد سال 80 را تصميم بگيريم پاك باشيم. اشكال دارد تصميم بگيريم حرف بد پشت سر كسى نزنيم، غيبت كسى را نكنيم، تعهّد كنيم، من: بسم الله الرحمن الرحيم سال 81 يا حسين ماه محرم است تو كمكم كن يك سال حرف زشت نزنم مى‏شود. خيلى‏ها هستند در عمرشان دروغ نگفته‏اند. الان من كسى را سراغ دارم، دو نفر الان توى ذهن من است كه در عمرشان دروغ نگفته‏اند و ريشهايشان هم سفيد شده است. مى‏شود، خدايا دروغ نگويم. به مشترى دروغ نگويم، از من سؤال مى‏كنند معلم هستم صاف بگويم بلد نيستم، آقا اين جنس؟ مى‏گويم: متوسط است، بهتر از اين مى‏خواهى فلان مغازه دارند، راست حرف بزند، بگوئيم هر كجاى بازار بگردى اين جنس گيرت نمى‏آيد. دروغ نگوييم، يعنى خداوند عاجز است كه روزى ما را به دروغ بدهد، گاهى وقتها مى‏گوييم بدون دروغ كه نمى‏شود، چرا نمى‏شود؟ حديث: تمام افراد روزيشان حلال مقدّر شده اينكه مى‏گويم دقّت كنيد كسانى كه گيج مى‏شوند، دروغ مى‏گويند، غيبت مى‏كنند، اختلاس و كلاه بردارى مى‏كنند، كم فروشى و همه رقم فروشى شيطتنت مى‏كنند، كه با تيزى و شيطتنت مى‏پرند به حرامى را گير مى‏آورند خداوند سهم حلالشان را كم مى‏گذارد. يه چيزى بگويم از آيه الله بهاءالدين از رفقاى امام «خمينى ره» بود ايشان مى‏گفت: بابا عمر شما اندازه‏گيرى شده، مى‏گويد،«من قبل ان نبرأها» مثلا شما بايد 822 كيلو شكر بخورى، سهم شما در عمرت اينقدر شكر است حالا يه جا فكر مى‏كنى صاحب خانه نيست دو تا قند مى‏خورى به هواى تيزى، آنوقت فردا دكتر مى‏گويد: آقا قندتان بالا رفته ديگه خانه خودت هم حق خوردن قند ندارى، اين پايه مقدارى بايد راه برود يه وقت كه زيادى رله برور يه وقت مى‏گويند: ببخشيد شما از پلّه بالا نرويد. آقااين مقدار چربى سهمت هست 70 سال 90 سال عمر اين مقدار در عمر سهم چربى دارى، گاهى وقتها يه چيزى مى‏خورى مى‏گويند چربيتان بالا رفته، اين كه مى‏گويند قندش بالا رفته، چربى‏اش چطور شده، چى شده، چى شده، اين به خاطر اين است كه يه جايى تجاوز كرده‏اى. خداوند از سهم حلال. اينطور نيست ما عجله نكنيم، چرا مى‏ترسيم، اگر راست بگوئيم خداوند روزيمان را ندهد مثل بعضى جوانهامى‏گويند مى‏ترسيم ازدواج كنيم خرجى نياوريم. خوب يعنى چه؟ يعنى اگر يكى باشم خدا زور دارد ولى اگر دو تا شديم زور خدا طى مى‏كشد، معنايش اين است. حديث داريم: كسيكه از ازدواج نمى‏كند از ترس خرجى به خدا سوء ظن دارد يعنى خدا اگر يكى را زور دارد دو تايى ندارد يا افرادى كه مثلا فرض كنيد به هر حال. حالا حليمه سعديه زن پاكى بود


زبان پاك، زمينه پذيرش توبه

چون ايّام محرّم است يه خاطره بگويم: دوّم محرّم بود امام حسين «عليه‏السلام» مى‏آمدكربلا «حرّ» با هزار تا سرباز جلو امام را گرفت، امام حسين عليه السلام قبل از اينكه حرّ برسد به يارانش فرمود: هر چه مى‏توانيد در مشك‏ها آب ذخيره كنيد، براى اينكه لشگر يزيد مى‏آيد تشنه هستند آب بدهيم «الله اكبر» چقدر اينها مردند و كرامت دارند. وقتى حرّ آمد تشنه بود و تمام لشگر او از آب‏هاى ذخيره امام حسين «عليه السلام» تشنگى را بر طرف كردند و حتّى اسب هايشان، بعد حرّ گفت: نمى‏گذارم تكان بخوريد امام حسين «عليه السلام» جمله‏اى فرمود: حرّ گفت: من مى‏خواهم يه چيزى بگويم ولى چون مادرت زهراست حيا مى‏كنم. اينجا پاكىِ زبان، زبانِ حرّ پاك بود. جسارت به زهرا سلام الله عليها نكرد. همين ادبش شايد مقدّمه شد كه روز عاشورا خدا توفيقش داد كه توبه كند، گاهى آدم مى‏خواهد يه چيزى بگويد: مى‏بيند آبرويش مى‏ريزد: قورتش بده: «والكامظمين الغيظ»: يعنى غيضت را قورت بده، زبان پاك، مى‏شود اول سال تصميم بگيريم چشم و زبان پاك باشد. حتّى حديت داريم كه: اگر كسى نگاهش به يه دخترى خورد، نگاهش نكرد بعد گفت: خدايا من جوانم و اين دختر و نگاهى كه من مى‏كنم تو راضى نيستى خودت از حلال ازدواج برايم جور كن. چون به خاطر خدا چشمش را پائين كشيد، خدا از راه حلال ازدواجش را آسان مى‏كند . خداوند جبران مى‏كند يكى از اسمهاى خداوند«جبّار» است يعنى جبران مى‏كند، اگر شما كوتاه آمدى. حالا راجع به بحث وضو كه يكى از مسائل طهارت است من چند تا نكته دارم برايتان بگويم: اولين كارى كه آدم از خواب بلند مى‏شود بهداشتى است«الله اكبر» مسئله وضو گرفتن، قرآن مى‏گويد: «اذاقمتم الى الصلواة»: همينكه صبح پا شديد به سمت نماز، اول«فاغسلوا وجوهكم» صورتتان را بشوئيد. پس سؤال صبح كه آدم از خواب پا مى‏شود، من نمى‏دانم اينها را سلام صبح بخير مى‏گويند يا نه؟ منكه نمى‏رسم گوش بدهم ولى حالا اگر تلويزيون نگفته تجديد نظر كند .مى‏گويد: آقا صبح كه پا مى‏شوى چه مى‏كنى؟ مى‏گويم: صبح كه پا مى‏شوم لباسهايم را مى‏شورم مى‏روم اداره، اى بابا نماز چه شد؟ نماز هم جزو زندگى است. فيلم سازان ما بايد همينطور كه فيلم از مردم مى‏گيرند. خوب از همه چيز مردم فيلم بگيرند. غذا خوردن و عقد و عروسى. مراسم بله برون، عزادارى شان، اگر همه را فيلم بردارى مى‏كنند نماز هم جزو بدنه كار مردم است. از نماز هم صحبت بشود،نه نماز تصنّعى يعنى همان نماز طبيعى كه مى‏خوانند اين هم مطرح شود. يعنى يه دبير بيايد سر كلاس من بعد از نماز چنين كردم .تو كه نماز ميخوانى به بچّه‏ها هم بگو من نماز خوانده‏ام. فوتباليستهاى ما همينطور كه گل زدنشان را مى‏بينند، نمازخواندنشان را هم ببينند، خوب چرا گل را وسط چشمها مى‏زنى و نمازت را مثل هروئينى‏ها مى‏روى او پشته، خوب نمازت را هم توى زمين چمن بخوان،،گل زدنت را كه ديدند، نمازت را هم ببينند چه اشكالى دارد، ما گاهى وقتها، يكى از كارهاى بسيار خوبى كه مقام معظم رهبرى هم تأييد كرد. انشاءالله بايد رشد پيدا كند. اين بود كه مردم ظهر عاشورا توى خيابان سينه مى‏زنند. امام حسين عليه السلام خودش نيز نمازاست جلو30 تا تير، خورد. امام حسين «عليه السلام» مى‏توانست توى خيمه نماز بخواند آمد بيرون كه بگويد: مردم حساس‏ترين شرائط كه كه ظهر عاشورا است شما را از نماز غافل نكند. حالا ما يه مشترى كه مى‏آيد مى‏گوييم: مشترى حيف است نماز را بعد مى‏خوانيم. كافى است كه يك مشترى ما را از نماز بياندازد. نماز اول وقت، ظهر عاشورا امام حسين «عليه السلام» نيز نماز است. امام زمان«عجل الله تعالى فرجه» هم نيز نماز است تو حرف حسابيت چيست دارى سينه مى‏زنى؟ آخر حرف حساب تو چيه؟ يه كار خوبى كه در جمهورى اسلامى شد اينكه بسيارى از ما تهران كه اينطورى است زيادى از شهرها اينطورى است .يه وقت قم به آيةالله العظمى نجفى مرعشى ره گفتند: آقا امشب حرم نيا براى نماز، ايشان توى صحن حرم حضرت معصومه «سلام‏الله عليها» نماز مى‏خواند، گفتند:امشب شب عاشورا است نيائيد براى نماز، مى‏خواهيم سينه بزنيم. كارى به جايى رسيده بود كه سينه زنها به يك مرجع تقليد مى‏گفتند: نماز نخوانند مى‏خواهيم سينه بزنيم. خوب اين يه رقم ديد است. يه ديد ديگه: الآن ظهر عاشورا كه مى‏شود عزاداران قم يك جماعت توى حرم است و يه سه راه بازار يعنى تقريبا دو،سه كيلومتر يك نماز، يا مشهد چه نمازهايى خوانده مى‏شود، تهران، خيلى‏ها كه مشكل هم دارند يه وقت براى آب و برف و فلان سر ظهر قيچى مى‏كند يكى اذان مى‏گويد و همه با هم اذان مى‏گويند، على اىّ حال، ظهر عاشورا بايد پيداباشد. چهره نماز عاشورا، نماز عاشورا خيلى، ما هم تشكّر مى‏كنيم از عزادارها. هم تقاضا مى‏كنيم اين سنّت را احيا كنند. پس چى گفتم حالا: 1 - آغاز سالتان را با سلام به امام حسين «عليه السلام» شروع كرديد.«الحمدالله» اين سلام به امام حسين« عليه السلام» را يادتان نرود. در روز، روزى چند بار همينطور بگوئيد «السلام عليك يا مهدى» تا به حضرت مهدى«عليه السلام» توجه كردى آن حضرت هم به شما توجّه مى‏كند و مى‏فرمايد: و عليك السلام و رحمةالله، توجّه امام زمان عليه السلام به شما خيلى اثر دارد. ما توجه كنيم براى آنها فرقى نمى‏كند ولى آنها، مثال: ما خانه مان را رو به خورشيد سازيم چيزى گيرش نمى‏آيد. اما خورشيد نورش بيايد توى اطاق ما خيلى بركت دارد. ما رو به خورشيد يا پشت به خورشيد خانه بسازيم، سلام به امام زمان «عليه السلام» بكنيم، يا نكنيم، در آنهااثر نمى‏كند. توجه خورشيد به اطاق ما و توجه حضرت مهدى«عليه السلام» به ما خيلى كار ساز است. هر وقت آب مى‏خوريم سلام بر حسين لعنت بر يزيد.


وضو بر وضو، نور بر نور

حالا يه مقدارى مى‏خواهيم راجع به وضو صحبت كنيم. اول: آداب وضو: در وضو براى چى وضو مى‏گيريم؟ 1 - براى نماز كه واجب است، براى غير نماز هم، هميشه با وضو باشيم. يه چيزى برايتان بخوانم اين حديث راهم تا امروز صبح بلد نبودم، امروز صبح ياد گرفتم. حديث داريم: اگر كسى هميشه با وضو باشد، اگر يه وقت در حال وضو بميرد ثواب شهيد دارد. البته معناى با وضو بودن اين نيست كه آدم ادرارش را نگه دارد. نه بدون اينكه در محصور باشد وضو داشته باشد. وضو، هميشه با وضو بودن خوب است براى قرآن خواندن ،ذكر، اصلا آدم با وضو باشد وضو بر وضو نور بر، روى، وضوى با وضو نور على نور است. آخه بعضى چيزها دوتايى زشت است مثل اينكه دو تا كراوات روى هم ببنديم. دو تا كراوات روى هم مى‏گويند: اين خل است. امّا دو تا لامپ دليل بر خلى نيست نورش زياد است. مثلا مى‏گويم: «واذكرواالله كثيرا». ذكر خدا زيادش مفيد است، اما بعضى چيزها مثل غذا، اضافه‏اش فشار به معده است. حتى آدم وضو دارد يه بار ديگر هم وضو بگيرد .و خشك هم نكنيد هر چى آب سرد روى پوست باد نشاطش بيشتر است. بعد چه جورى وضو بگيريم بعد من هم مى‏خواهم وضو بگيرم دوربين راسِ من باشدمن يه بار وضو را گفته‏ام حدود نه سال قبل ولى از نه سال پيش خيلى از بچّ‏ه‏ها عوض و بدل شده‏اند، كوچولوها بزرگ شده‏اند حالا يه دفعه ديگر ببينند. حالا ما طشت نداريم، حالا فرض كنيد طشت است. ببينيد وضو كه مى‏گيريم دستها را اول مى‏شوئيم اين شستن دست مستحب است و جزء وضو نيست، مستحب است كه انسان دستش را بشويد. بعد آب را بر مى‏داريم مى‏ريزيم بالا از بالا همينطور مى‏شوريم. شد، گردى نشوريد همچينى، مثل اينكه ليف مى‏زنيم توى حمام. نه از بالا به پايين باشد خلاصه آب بايد به همه بدن برسد به همه صورت از جايى كه مو در مى‏آيد تا چونه، از شصت تا انگشت وسط و احتياطا به مقدارى اينور و آنوَرَش، بعد دست راست را كه مى‏خواهيم وضو بگيريم، آب را ور مى‏داريم مى‏ريزيم بالا. آب هم بايد همه جا برسد من ديدم آب را بعضى‏ها كه مى‏ريزند به اينجا همچنين مى‏كنند اينجا را خو دست آب مى‏گيرد، پشت دست كه آب دست نمى‏گيرد همينطور دست‏تر را مى‏كشد اين ديگه مسح مى‏شود. مسح غلط است اين مسح كه انسان با دست‏تر مى‏كشد مسح سر ومسح پا اينجا نبايد مسح باشد بايد شستن باشد. غسل است در دست بايد شستن باشد مسح كافى، بنابراين آب را كه مى‏ريزيد همينطور كه اينجا آب جارى است پشت دست هم بايد آب جارى باشد يعنى يه مشت آب اين پشت و يه مشت آب اينجا به طورى كه آب به همه جا جارى شود نه اينكه آب را اينجا بريزيد اينجا را خوب مى‏شورى آن وقت اينجاها چى؟ يه دست خالى مى‏كشى، اين مى‏شود مسح. بعضى‏ها كه وضو مى‏گيرند دستشان را مى‏آورند تا اينجا آب را همين طور بيار تا نوك. تا نوك‏ها همچنين بعد هم دست چپ شد. بعد هم مسح سر، روى زلف هم مسح بكشى كافى است به شرطى كه زلفها مالِ خودش باشد اگر زلفها را از شمال شرقى و يا جنوب غربى بيارى اينجا كافى نيست همانجا اگر زلف مالِ خودش باشد طورى نيست زلف بايد ميزون باشد اگر خيلى طئلانى باشد يا زلف مالِ اينجا نباشد، اگر زلف مالِ اينجاست روى زلف مسح بكشى كافيه، لازم هم نيست زلف‏ها را پس كنى همين روى خود زلف كافيه، فرق بين وضو و غسل اين است كه در وضو روى زلف كافيه، در غسل بايد توى زلف هم شسته شود، مسح پا هم همينطور مى‏كشيم، وضو نور است، دعاهايى هم دارد خدا چقدر قشنگ وصل كرده. اول اين وضو رابطه دارد به حق مردم، آب غصبى نباشد مكان غصبى نباشد يعنى حقّ مردم مراعات شود حالا اگر كسى خونه لوله كشى نيست از خونه همسايه‏ها شيلنگ گرفته، دولت هم راضى نيست بايد مسئله‏اش را بپرسيد، كه مى‏شود با اين آب، وقت ندارى وضو بگيرى بايد تيمّم كنى پا شدى ديدى اِ نزديك آفتاب است تا بروى وضو بگيرى، آفتاب مى‏زند اونجا بايد تيمّم كنى.


وضو همراه با مسواك

در وضو دو چيز است كه اهل سنّت بيشتر يا دقّت مى‏كنند شيعه‏ها كم دقّت مى‏كنند ولى ثواب دارد. دقت كنيم، يكى شستشوى بينى، يكى مسواك، اين خيلى عنايت بشود روش. پيغمبر ما «صل الله عليه و اله و سلم» مسواكش پشت گوشش بود. وقتى از دنيا رفت بلندش كردند ديدند زير متكّايش مسواك است مسواك خيلى مهم است شستشوى بينى مهمّ است، آب سرد مهمّ است خشك نكردن مهمّ است اين مالِ اصل وضو. اولين كار وضو است. بعد از وضو، چند تا حديث هم براى وضو بخوانم. - من طلب حاجة و هو على غير وضو، فلا تقضَ فلا تلومنّ الّا منّ الّ نفسه، اگر كسى بدون وضو سراغ كارى رفت و موفّق نشد گله نكند. - يعنى سراغ يه كارى كه وى رويد با با وضو باشيد - انى لا عجب ممن يأخذ فى حاجة فهو على وضو كيف لا تغضى‏ اگر كسى وضو گرفت مشكلش حل نشد، من تعجب مى‏كنم. - چطور با اينكه وضو داشت يعنى كارهاى معنوى در كارهاى مادّى اثر دارد - من توّضأَ للمغرب كان وضوئه كفارة لما مضى لذنوبه الا الكبائر: كسى كه براى نماز مغرب وضو، گناهان صبح تا غروبت را خداوند مى‏بخشد مگر گناهان كبيره را . - من جدّد وضوئه من غير جدّد الله توبته من غير استغفار با اينكه وضو دارد اگر دو مرتبه وضو بگيرد خداوند او را مى‏بخشد بدون اينكه استغفار كند


وضو به هنگام خواب

من باب على طهر فکانما الليل»: كسى كه وضو بگيرد برود توى رختخواب تا صبح هم كه خواب است مثل اين است كه احيا گرفته و در حال عبادت است . - من اتى المسجد طهرّالله من ذنوبه و كتب من زوّاره كسى كه وضو خانه‏اش گرفت و به مسجد آمد اين از زوّار خداوند است. - اكثر من الطهور يزيدالله من عمرك»: وضو داشتن عمر را زياد مى‏كند. و اگر مى‏توانى هميشه با وضو باشى، هميشه با وضو باش، اينها روايات وضو است. و امّا چند نكته خدمتتان بگويم: عرض كنم كه گفتيم وضو آنقدر مهم است كه كليد بهشت نماز است و كليد نماز وضو است، در جلسه قبل گفتيم: « مفتاح الصلوة الطهور»: اين يه حديثى بود گفتم «الطّهر نصف الايمان»: وضو نصف ايمان است. - «الوضوء من تمام الصلوة»: وضو علامت تمامى نماز است. - روز قيامت آنهايى كه وضو دارند ازامت پيامبر «صل الله عليه و آله و سلّم» پيشانيشان از آثار نور وضو درخشنده است. - امّا امام رضا«عليه السلام» امام رضاعليه السلام فرمود: دليل وضو چيه «لان يكون العبد طاهرا اذ اقام بين يدى الجبّار فى مناجاته» وضو براى اين است كه وقتى مى‏خواهد با خداى پاك صحبت كند خودش هم پاك باشد. «نفيّا من الادناس و النجاسه»: پاك باشد از آلودگى‏ها. «مع ما فيه من ذهاب الكسل و طرد النعاس باطنى» حيرت و خواب آلوديش با وضو از بين برود . يعنى هم نظافت ظاهرى و هم نشاط باطنى، بعد در وضو جاهايى كه برهنه هست ما مى‏شوئيم مثل صورت و دستها و عرض كنم به حضور جنابعالى كه راجع به اسرار وضو رواياتى هم هست كه حالا ديگه مطرح نمى‏كنم. صلواتى بفرستيد.


تيمّم، نشان از خاك بودن

دقيقه آخر يك كلمه هم راجع به تيمّم بگويم و غسل، اگر آب نبود يك يا گران بود كه نمى‏شدبخريد دو، يا گرگى و سگى بود كه آدم مى‏ترسد وضو بگيرد سه، يا آب دارم مى‏ترسم وضو بگيرم بعد تشنه‏ام بشود براى خوردن نداشته باشم. چهار در مواردى بايد تيمّم كرد. منتهى تيمّم نه به خاكِ كوچه و بازار. حضرت على «عليه السلام» ديد يه كسى به خاك كوچه تيمّم مى‏كند، فرمود چرا همچين مى‏كنى؟: « اميرالمؤمنين «عليه السلام» ان تيمّم رجل بتراب من اثر الطريق» از خاك كوچه آلوده است.: فتيمّموا صعيدا طيبا»: صعيد: خاك طيّب، خاك دلپذير، خاكى كه دلپذير باشد، خود خاكِ دلپذير، يعنى خاكى كه آلودگى نداشته باشد، تيمّم هم اينطورى است. نگاه كنيد : دو دست را مى‏زنيم، ممكن است آقا بگوئيد براى چى؟ عبوديّت، بندگى، اصلا خداگاهى مى‏خواهد ما را خاك مالى كند. روز عيد فطر مى‏دانى به ما مى‏گويند چه؟ مى‏گويند: عيد فطر بهترين لباست را بپوش، حالا برو نماز عيد بخوان روى خاك. اِ لباس نو روى خاك؟ مى‏گويند: مى‏خواهم خاك ماليت كنم . امام حسن مجتبى عليه السلام وقتى مى‏رفت مكّه كلّى شتر و اسب راه مى‏انداخت، باقلوا درست مى‏كرد. امام سجّاد عليه السلام باقلوا درست مى‏كرد. اسم باقلوا در حديث نيست. نوشته است مغز بادام و شكر و روغن يه چيزى مى‏شود شبيه باقلوا. آن وقت خودش پا برهنه مى‏رفت، مى‏گفتند: حسن جون، به امام حسن مجتبى «عليه السلام» شما هم مركّ‏ب بر مى‏دارى و غذا درست مى‏كنى و هم، گفت امّا مركب بر مى‏دارم نمى‏خواهم بگويند فلانى كِنِس است، مى‏خواهم در را مكّه خرج كنم، امّا پياده راه مى‏روم خانه محبوب مى‏خواهم با پاى پياده بروم، پياده مى‏روم به خاطر اينكه عشقم را به خدا برسانم . يه وقت آدم مى‏گويد پيشانى شما را بوسيدم، يه وقت مى‏گويد خاك زيرِ پات را بوسيدم، پيشانى بوسيدن كارى ندارد، خاكِ، يعنى هر چى ما خاك مالى بشويم، در برابر خدا، اما در برابر غير خدا محكم. امام حسين«عليه السلام» سر بدنى مى‏دهد ولى تن به ذلّت نم دهد، زير سم اسب مى‏رود ولى زير بار زور نمى‏رود. يعنى ما بايد نسبت به خدا هر چه مى‏توانيم تواضع كنيم، نسبت به طاغوت هر چه مى‏توانيم سر فراز باشيم. خوب ايّام عاشورا است، بحث وضو بود يك جمله هم بگويم صلواتى بفرستيد مسئله آب مالِ تيمّم كه گفتيم تيمّم كنيم دست را مى‏زنيم به خاك پاك مى‏ماليم به پيشانى قشنگ همينطور كه نگاه مى‏كنيد تا بالاى دماغ، چشمها كار ندارد. آخه يه كسى مى‏گفت: ايت تيمّم بهداشتى نيست گفتم چرا؟ دستت را مى‏زنى توى خاك كوچه بعد هم مى‏ماليد تو چشمتون. گفتم: نه خير تو غلط مى‏گى بعد اشكال مى‏كنى. اول خاك كوچه نه، خاك پاك،بعد هم خود خاك كشنده ميكروب است. اين همه آب زباله مى‏رود توى خاك و از آنور آبِ زلال مى‏آيد بيرون تصفيه خونه است زمين، بله مركز ميكروب‏ها هم هست ولس ما مى‏توانيم يه خاك تميزى را توى شيشه نگه داريم بعد هم مس مى‏كشيم ديگه كيفيّتش را تو رساله بگوئيد. منتهى اگر آب يه وقت ضرر دارد ممكن است آب سرد ضرر ندارد شما حق ندارى اينجا تيمّم كنى. گاهى افراد تا يه دستشون خون است فورى تيمّم مى‏كنند، مى‏گويد دستم خون است يا دمل يا زخم و بريدگى است تيمّم كنم: نه خير اينجا بايد وضوى جبيره بگيرى، كه در رساله بايد ببينى، فرض كنيد حالا انگشت من بانده بسته شده، صورت را با اين دستم مى‏شورم اين دستم هم كه هست بلند مى‏كنم آب را مى‏ريزم‏ها قشنگ، فقط اين دستم جبيره است، يه نايلونى و پارچه‏اى دستِ تَرَم را روى اين مى‏گذارم، جبيره را تو رساله ببينيد. چون من توى مسائل فقهى ضعيفم، خيلى هم ضعيفم، ولى اجمالا، غسل: مسئله غسل آب بايد به همه بدن برسد. از امام سؤال كرد كه چرا در غسل بايد همه بدن را بشوئيم؟ حضرت فرمود: براى اينكه مسئله جنب شدن مربوط به همه بدن است. دليلش هم اين است كه همه بدن سست مى‏شود،چون رابطه داردبا اعصاب سمپاتيك كه در همه بدن پخش است مسئله غسل يه رابطه دارد با جريان خون، يه رابطه دارد با اعصاب سمپاتيك، چون مربوط به همه بدن است، آب بايد به همه بدن برسد. روايتى هم هست كه «من تحت كل شعر» حديث داريم. يعنى مسئله غسل، قبل از غسل انسان در شرائطى قرار مى‏گيرد. از زيرِ هر موئى. حالا اين قصّه را بيش از توى تلويزيون نمى‏توانم بگويم. ولى خوب يه افرادى بايد حياء هم نكنند. مسائل دينيشان را بپرسند. قرآن داريم كه مردم سؤالهايشان را راحت مى‏آمد از پيامبر «صلى الله عليه و آله و سلم» مى‏كردند. «يسئلونك على الاهلّه» از هلال مى‏پرسيدند، ماه شب اوّل بعد مى‏گويد كه: «يسئلونك عن المحيض» از حيض هم مى‏پرسيدند. آخه حيض كجا ماه كجا؟ ولى يه كسى كه پيغمبر شد هم «يسئلونك عن المحيض» هم «يسئلونك عن الاهله» هم «يسئلونك عن الانفال» از انفال مى پرسيدند، جنگلها؟ هم «يسئلونك عن الخمر و المسير» از شراب از كوه و دريا و جنگل، از ماه توى آسمان و از مسائل مثلا زنانه هم مى‏پرسيدند. يعنى مسئله دين يه مسئله كه همه چيزى دارد. قرآن ببينيد، اصلا خداشناسى آن هم، مى‏گويد: «افلا ينظرون الى الابل كيف خلقت»: نگاه كن به شتر ببين چه جوريه. «و االى السماء... كسى مى‏خواهد خداشناس شود هم مى‏تواند از شتر و هم از آسمان مى‏تواند، گاهى از كهكشان مى‏آيد: «والسمائ رفعها و وضع الميزان: توازن در كهكشان است - بعد مى‏گويد: حالا كه در كهكشانها توازن است. يعنى ميزان در كهكشان وصل مى‏كند به ميزان شتر را وصل مى‏كند به آسمان. اين جامعيّت اسلام است. كه اينطوريه. خوب پاكى مورد مورد توجه اسلام است و امّا مسئله آب شب هفتم محرّم دستور آمد كه آب را به اهلبيت عليهم السلام ببنديد. من يكى، دو جمله براى آب بگويم. امام صادق«عليه السلام» در سفر ديد يه كسى دارد دست و پا مى‏زند به اصحاب فرمود: ببينيد چه مشكلى دارد؟ دويدند، برگشتند، امام فرمود: چش بود گفتند تشنه‏اش بود، گفت: خوب آبش داديد. گفتند: نه يهودى بود. گفت: اِ يهودى باشد آبش بدهيد: آب را به يهودى هم نبايد بست . - حضرت ابراهيم «عليه السلام) يه دعا كرد خدا مچش را گرفت ،گفت: و ارزق اهله من الثمرات من آمن: هر كه ايمان دارد «و ارزق اهله» بهش بده بخورد خدا فرمود اين چه دعايى است مى‏كنى؟: «و من كفر فامتعه»: من كافر را هم بهش مى‏دهم بخورد. مسئله آب و نان اسلام و كفر ندارد .


نزول باران، به دعاى امام حسين (عليه السلام)

يه زمانى كوفه قحطى شد مردم كوفه آمدند كفتند: يا على قحطى شده يه نماز بارانى بخوان يه دعايى بكن. حضرت امير «عليه السلام» فرمود برويد به امام حسين «عليه السلام» بگوئيد دعاتون كند، به امام حسن «عليه السلام» بگوئيد دعاتون كند، مردم آمدپهلوى دو تا آقا زاده: گفتند: آقا قحطى شده آب نيست. اينها يه خطبه‏اى خوانده و دعا كردند، دستهاى كوچولو بالا آب آمد. بعد مردم آمدند گفتند: يا على متشكّريم چه پسرهايى دارى؟ حضرت على «عليه السلام» گريه‏اش گرفت ،گفت: همين حسين كه با دعاش شما مردم كوفه آب خورديد. همين مردم كوفه آب را روى حسين خواهيد بست. با دعاى پسرم همه شماها رودخانه هاتون پر از آب شد، رود فرات، اما همين مردم كوفه يه جرعه آب به على اصغر نخواهد داد.اين وفا دارى، اصلا مردانگى، شيوه اسلامى، نامردى. -وقتى پيغمبر ما مكّه را فتح كرد همه را آزاد كرد، حتّى پدر معاويه را آزاد كرد، پدر معاويه اسير بود فرمود همتون آزاد، آن وقت جبرانش اين بود كه وقتى پسر معاويه اهل بيت را گرفت، بچه‏هاى پيامبر را آن رقمى اسير كرد. هر چى مى‏خواهى اسلام، اهلبيت «عليه السلام» عزّت دارند. و هر چى مى‏خواهى كفر، و نمونه كفر را شما الآن در آمريكا ببينيد، يه كشور افغانستان را بمباران مى‏كند به خاطر يه كه حالا حق است يا باطل يا راست مى‏گويد يا دروغ كه معلوم هم نيست راست مى‏گويد: نمى‏د.نيم چى چى شد قصّه، ولى به هر حال كشور پهلوش مثل يه استكان است. شما يه استكان را مى‏شكنى چه احساس دارى، اون يه كشور را بمباران مى‏كند. و همين آمريكا حرفى ندارد ايران را هم و همه كشورهارا. اين سيماى كفر است. اصلا استدلال نمى‏خواهد اين جنايتهايى كه اسرائيل و امريكا مى‏كند، ضمن اينكه تلخ است يه شيرينى هم توش است. شيرينيش اين است كه ديگه ما براى زشتى كفر نيازى به استدلال نداريم، لازم نيست بگوئيم به چه دليل؟ غرب بد است غرب اين است شرق يعنى آمريكا و كشورهاى اروپايى شريك شدند، براى اينكه صدام را ريشه كن منند در حمله ماجراى كويت، صدام در آستانه رفتن بود. يه مرتبه گفتند: خوب ببينيم اگر صدان ريشه كن بشود مردم عراق چه خواهند كرد. گفتند: والله مردم عراق مثل مردم ايران، انتخاباتى خواهند كرد، به يه كسى رأى خواهند داد، رئيس جمهور مى‏شود، گفتند: اگر بناست مثل ايران بشود، صدام باشد بهتر است يعنى تخصصهاى حقوقى، سياسى، نظامى، آمريكا و اروپا به اينجا رسيدند كه صدام از اينكه مردم عراق خودشان تعيين كنند اين رژيم، اين نتيجه تمدّن غرب است سيماى بنى اميّه و سيماى غرب. خدايا: آنهايى كه روز ششم محرّم آب را بستند، آنهايى كه جلو حق را بستند در طول تاريخ و راه را كور كردند براى نسل بر عذلبشان بيفزا. خدايا: آنهايى كه در طول تاريخ طرفدار حق بوده‏اند انواع رحمت و مغفرت را نثار آنها بفرما. خدايا: ما و نسل ما را تا آخر تاريخ در همه مراحل طرفدار حق قراربده خدايا: قلب آقا امام زمان عليه السلام را از ما راضى بفرما . همينطور كه عرض كردم ديد و بازديد عيد خوب است و شام وناهار اما به احترام امام حسين «عليه السلام» بايد حريم را نگه دارم. ضمنا تقاضا مى‏كنم از همه هيئتهاى عزادارى برنامه ريزى كنند يه مقدارى گونى بگذارند توى فرقون عقب هيأت بياورند و يه مقدارى مهر ظهر عاشورا هركجا هستند اين نماز با شكوهى بخواهند خيلى هم خوشمزه است، آن نمازى كه آدم توى خيابان مى‏خواند ياد آن نمازى كه امام حسين عليه السلام يه مزه‏اى هم دارد، من خودم سر نماز منقلب نمى‏شوم ولى ظهر عاشورا تامى روم نماز بخوانم حالم منقلب مى‏شود 30 تا تير خورد ولى نمازش را اول وقت خوان .چيه نماز اين نماز عاشورا را بهش بهاء بدهيد وخدا انشاءالله همه را از نمازگزاران واقعى قرار بدهد. «والسلام عليكم و رحمةالله» «اللهم صل على محمد و آل محمد»