تبیان، دستیار زندگی

تبیین سفارش خداند به حضرت موسی

چهار سفارش خداوند به حضرت موسی(ع)

بعضی از مکالمات بین خداوند و حضرت موسی به دست ما رسیده است که بسیار دلنشین و جذاب اند و در عین حال نصایحی ارزشمند و کاربردی هستند؛ در یک حدیث حضرت موسی به عدم عیب جویی، توجه به رزاقیت خداوند، توکل به خدا و ایمن نبودن از مکر شیطان سفارش می شوند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
حضرت موسی
حضرت موسی(ع) کلیم الله بود و توفیق داشت با خداوند بدون واسطه سخن بگوید. بعضی از این گفت و گو ها و احادیث قدسی از زبان اهل بیت به دست ما رسیده است که بسیار شیرین و کاربردی اند.
در یکی از این احادیث حضرت موسی به چهار چیز سفارش شده اند که برای همه ما نیز می تواند مفید باشد.
«از اصبغ بن نباته نقل شده است که گفت، امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: خداوند متعال به حضرت موسی(ع) وحی کرد: ای موسی! سفارش مرا دربارۀ چهار چیز به خاطر بسپار؛
1. تا ندانی که گناهانت را آمرزیده اند به عیب دیگران نپرداز.
2. تا ندانی که گنجهای خدا تمام شده غم روزی مخور.
3. تا نبینی که ملک و پادشاهی من از دست رفته به دیگری امیدوار نباش.
4. تا مردۀ شیطان را نبینی از مکرش ایمن مباش.»[1]

قسمت اول: عدم عیب جویی دیگران ممنوع

در بخش اول حدیث خداوند به موسی می خواهد بفرماید، همه انسان ها تا حدی اسیر گناه و لغزش هستند و حتی ممکن است کسی عیب و ایرادی از مردم بگیرد که خودش دچار همان عیب است.
امیر المومنین در مذمت عیب جویی می فرمایند:
«شَرُّ النّاسِ مَن كانَ مُتَتَبِّعا لِعُیوبِ النّاسِ عَمِیا لِمَعایِبِهِ؛ بدترین مردم كسى است كه پى جوى عیبهاى مردم باشد و نابیناى عیبهاى خود.»[2]
حالا اگر یک نفر از لغزش هایش توبه هم کند معلوم نیست این توبه مورد قبول قرار گرفته باشد یا آن شخص عاری از آن خطا شده باشد و مجوز عیب جویی دیگران را بدست آورده باشد.
پس بهتر است از عیب های خودمان شروع کنیم. پیامبر اکرم فرموده اند:
«طوبى لِمَن مَنَعَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ المُؤمِنینَ مِن إخوانِهِ ؛ خوشا به حال آن كس كه عیب خودش، او را از پرداختن به عیبهاى برادران مؤمنش باز دارد.»[3]

قسمت دوم: روزی دهندگی خدا

رزق و روزی همه مخلوقات بر عهده خداوند است و در این زمینه فرقی بین مخلوقات نیست: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»[4]؛ هیچ جنبنده ‏اى در زمین نیست مگر این كه روزى او بر خداست‏.
در آیه ای دیگر، ایمان و تقوا کلید گشوده شدن درب های برکات الهی معرفی شده: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا یَكْسِبُونَ»[5]؛ و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مى‏ آوردند و تقوا پیشه مى‏ كردند، بركات آسمان و زمین را بر آن ها مى‏ گشودیم ولى (آن ها حق را) تكذیب كردند ما هم آنان را به كیفر اعمالشان مجازات كردیم.
پس زانو منشین و غم بیهوده مخور
که به غم خوردن تو رزق نگردد کم و بیش

 قسمت سوم: امید دائمی به خدا یکی از صفات خداوند «مالک» است که در لغت به معنای «نیرومندى» و «در انحصار خود گرفتن» می‌باشد. این کلمه، در زبان فارسی گاهی به «پادشاه» ترجمه می‌شود، که اگر به خداوند نسبت داده شود، مقصود معنای وسیع‌تری متناسب با ذات الهی است. به این بیان که خدای تعالی، مالک حقیقى همه موجودات و مالک تدبیر آنها است، و این مالکیت، نتیجه خالقیت و ربوبیت او است. آن‌کس که موجودات را آفریده و تحت حمایت خود پرورش می‌دهد و لحظه به لحظه فیض وجود و هستى به آنها می‌بخشد، قطعاً مالک و پادشاه حقیقى آنان است.
 

قسمت چهارم: عدم ایمنی از مکر شیطان

«قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ ؛ شیطان گفت: به عزّت و جلال تو قسم که خلق را تمام گمراه خواهم کرد.»[6]
در آیات 16 و 17 سوره مبارکه «اعراف» نیز داریم: «قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ*ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ»؛ گفت خدایا حالا که مرا از درگاه خود راندی، من در کمین‌گاه صراط مستقیم تو می‌نشینم. از اینجا می‌فهمیم او می دانست راه درست کدام است که می‌خواهد در آنجا قرار گیرد. شیطان می‌گوید: از پشت، جلو، چپ و راست یعنی از چهار سو انسان را محاصره می‌کنم و اجازه نمی‌دهم شکرگزار تو باشند.

مخلِص - با کسر لام به معناى خالص کننده - مرحله والایى از تقوا و پاکى دل است و از آن بالاتر و والاتر مخلَص - به فتح لام به معناى خالص شده - است، همان کسانى که خداوند عالم ، آنها را به خاطر تلاش و کوشش در راه اخلاص خویشتن، از هر ناخالصى پاک کرده، و به همین دلیل تمام وجودشان تعلّق به خدا دارد و طبیعى است که شیطان از آنها نصیبى نخواهد داشت، و غیر خداوند در دل آنها جاى ندارد; لذا به غیر از او نمى اندیشند، و جز رضاى او را نمى طلبند.
مسلّماً چنین صفتى همراه با مقام عصمت است؛ زیرا آنها از قلمرو نفوذ شیطان بیرون رفته اند، به گونه اى که شیطان هرگز طمع در منحرف ساختن آنها نمى کند.
از نظر صفات درونى و انگیزه ها نیز ، براى خدا خالص شده اند و به همین دلیل به گرد خطا نمى گردند، و به سراغ هوا نمى روند.
بدیهى است اگر شیطان آنها را از سوگند خود دائر بر گمراه ساختن فرزندان آدم مستثنا مى کند نه به خاطر این است که براى «مخلصین» احترام خاصّى قائل است؛ بلکه به خاطر مسلّم بودن عجز و ناتوانیش از وسوسه آنها است.

پی نوشت ها:
[1] زبده الاحادیث، جلداول، ص44-45
[2] غرر الحكم : ۵۷۳۹
[3] بحار الأنوار : ۷۷/۱۲۶/۳۲
[4] سوره هود، آیه 6
[5] سوره اعراف، آیه 96
[6] سوره ص، آیه 38

منابع:
سایت حوزه
اسلام کوئست
سایت آیت الله مکارم شیرازی
مشرق
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.