تبیان، دستیار زندگی
سخن در بیان جیستی وحی بود. در گفتار پیشین معانی لغوی و اصطلاحی وحی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت. گفته شد كه در ادبیات قرآن كریم، وحی كه همان جریان هدایت الهی است، تنها منحصر به هدایت فطری و تشریعی انسانها نیست بلكه مشتمل بر هدایت تكوینی و طبیعی موجودات ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اندر چیستی وحی(2)

قرآن

سخن در بیان جیستی وحی بود. در گفتار پیشین معانی لغوی و اصطلاحی وحی به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت. گفته شد كه در ادبیات قرآن كریم، وحی كه همان جریان هدایت الهی است، تنها منحصر به هدایت فطری و تشریعی انسانها نیست بلكه مشتمل بر هدایت تكوینی و طبیعی موجودات بی جان همچون جمادات و نباتات و هدایت غریزی موجودات جاندار مانند حیوانات نیز می‌باشد.

هر چند پدیده وحی مستقیما از قلمرو حس و تجربه افراد بشر بیرون است، ولی این نیرو را مانند بسیاری نیروهای دیگر از راه آثارش می‌توان شناخت.

اینك در نوشتار حاضر در پی آنیم تا در حد امكان تبیین و تفسیری معقول و موجه از جریان فوق العاده ناشناخته وحی را ترسیم نماییم.

از نظر روش شناسی در هر پژوهش، تعیین روش مناسب و هدفمند در حل اثر بخش مساله، ضروری و اجتناب ناپذیر است.از این رو در خصوص مساله وحی باید گفت تحلیل حقیقت وحی را نمی‌توان در پرتو روی‌آورد تجربی و داده های حسی و نیز روی آورد صرفا فلسفی و تاملات متدیك عقلانی انتظار داشت؛ چه آنكه پدیده وحی از یك سو فاقد خاصیت تكرار پذیری است و به هیچ روی نمی توان آنرا با محك آزمون و مشاهده سنجید و از سوی دیگر، این پدیده، با توجه به آنچه در باب برهان در كتب منطقی در خصوص شرایط مقدمات برهان گفته شده است، در قالب معیارهای متداول تئوریهای استنتاج قیاسی نیز نمی گنجد. بنابراین، می‌توان گفت حصول شناخت ما از این پدیده تنها از طریق لوازم، آثار و علایم ْآن میسور است و دیگر هیچ؛

سخن استاد مطهری در این خصوص نكته‌آموز است:

« هر چند پدیده وحی مستقیما از قلمرو حس و تجربه افراد بشر بیرون است، ولی این نیرو را مانند بسیاری نیروهای دیگر از راه آثارش می‌توان شناخت. وحی الهی تاثیر شگرف و عظیمی بر روی شخصیت حامل وحی یعنی شخص پیامبر می نماید؛ به حقیقت او را « مبعوث » می كند، یعنی نیروهای او را برمی‌انگیزد و انقلابی عمیق و عظیم در او به وجود می‌آورد و این انقلاب در جهت خیر و رشد و صلاح بشریت صورت می‌گیرد.»(1)

از نظر پدیده شناسی، گواهی شخص پیامبر به عنوان حامل این پیام وحیانی و كسی كه در معرض مستقیم این رخداد غیبی است، منطقا كم ارزشتر از تبیین آن پدیده از زبان دیگران نیست.

از نظر تاریخی، جای هیچگونه تردیدی نیست كه قرآن بر پیامبری امی و درس ناخوانده در قرن ششم میلادی فرو فرستاده شده است .او به گواهی جملگی مورخان ومعاصرانش از نظر كمالات عقلی، روحی، جسمی، و اخلاقی در عالیترین رتبه ایستاده است:

تحلیل حقیقت وحی را نمی‌توان در پرتو روی‌آورد تجربی و داده های حسی و نیز روی آورد صرفا فلسفی و تاملات متدیك عقلانی انتظار داشت؛ چه آنكه پدیده وحی از یك سو فاقد خاصیت تكرار پذیری است و به هیچ روی نمی توان آنرا با محك آزمون و مشاهده سنجید و از سوی دیگر، این پدیده، با توجه به آنچه در باب برهان در كتب منطقی در خصوص شرایط مقدمات برهان گفته شده است، در قالب معیارهای متداول تئوریهای استنتاج قیاسی نیز نمی گنجد.

« پیامبر در این سن كه دوران كمال عقلانی یك انسان است، خود را موضوع پدیده خارق العاده ای می‌یابد، صدایی كه او را می‌خواند و دعوت به خواندن می‌كند: «اقرا»، ولی او می داند كه امی است و خواندن نمی‌داند، اما این یك خواست روشن و صریح است .سپید پوشی كه سراسر افق را پر كرده است! او به خانه می‌آید تا بیارامد، اما همان گوینده رهایش نمی كند: «برخیز و انذار كن»! آیا خیال بر او غالب شده؟ ولی او هرگز تحت تاثیر خیالات و احساسات نزیسته است. او همیشه با خود و دیگران صادق و امین بوده است، او راست می گوید. این شهادت دوست و دشمن نسبت به همیشه زندگی اوست . (2) او نمی تواند خود را قانع كند كه این پدیده تظاهر خیال است. از سوی دیگر ظهور وحی مستقیم و بی‌واسطه در هر بار، آثارو عوارض ظاهری خاصی را نیز به همراه  دارد كه دیگران هم آنرا احساس و مشاهده می‌كنند. برای لحظاتی چهره اش سرخ می‌شود حتی در سردترین زمام عرق از جبین او جاری می‌شود بدنش سنگین و گرفته می‌شود:

«انا سنلقی علیك قولا ثقیلا»(3)

در حقیقت ما به زودی بر تو گفتاری گرانبار القا می‌كنیم.

سپید پوشی كه سراسر افق را پر كرده است! او به خانه می‌آید تا بیارامد، اما همان گوینده رهایش نمی كند: «برخیز و انذار كن»! آیا خیال بر او غالب شده؟ ولی او هرگز تحت تاثیر خیالات و احساسات نزیسته است. او همیشه با خود و دیگران صادق و امین بوده است، او راست می گوید. این شهادت دوست و دشمن نسبت به همیشه زندگی اوست.

سپس آیاتی را كه دریافت كرده است می خواند...

مجموعه های پیامهای اولیه (علق، مدثر، مزمل، قلم، و حمد كه عتایق نام دارند) پیام ایمان ساز و اعتقادزا برای شخص پیامبر نسبت به پدیده غیبی وحی است و هنوز محتوای خاص موضعی بیرونی ندارد. از این پس دیگر او اطمینان كامل یافته است كه منبع این پیام الهی در درون ذات خود او و تابع خواستهای درونی او نیست، بلكه ناشی از یك نیروی مرموز و قاهر است كه بر او تظاهر می كند... .» (4)

سایت تبیان

                                                                                                                                             ابوالقاسم شكوری      


مقاله گذشته:

اندر چیستی وحی

 منابع:

1- مطهری،مرتضی، مجموعه آثار، ج2، ص157

2- بنگرید به: سبل الهدی و الرشاد الی سیره خیر العباد،11/354

3- مزمل، 73/5

4- فصلنامه بینات، شماره هشتم، مقاله وحی در از زبان وحی،محمد باقر سعیدی روشن،ص48، با تلخیص.